۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۷, شنبه
افسانه ها و روایات مختلف و جعلی شهادت فاطمه زهرا از گفته های آخوندها همراه با اثبات دلایل افسانه بودنشان و سوالاتی که در رابطه با این داستانها در ذهن انسان می پیچد
افسانه ها و روایات مختلف وجعلی شهادت فاطمه زهرا از گفته های آخوندها همراه با اثبات دلایل افسانه بودنشان و سوالاتی که در رابطه با این داستانها در ذهن انسان می پیچد:
تناقضها و روایات مختلف موجود در افسانه های دروغین شهادت فاطمه:
1- آخوندها از سویی می گویند که عمر به خانه علی بن ابیطالب هجوم آورده و در را آتش می زند و حضرت زهرا پشت در می ماند و میخ به سینه اش می رود و پهلویش می شکند و جنینش سقط می شود. حتی شدت درد به حدی بود که باعث شد این ضربات منجر به از دنیا رفتن حضرت فاطمه شود.
2- سپس در جایی دیگر می گویند که علی بن ابیطالب برای به یاد آوردن بیعت غدیر به اهل مدینه حضرت زهرا را سوار شتر کرده وهمراه با حسن و حسین علیهما السلام به خانه تک تک انصار می رود و در کوچه های مدینه می گردد تا آنها را به یاد بیعت غدیر بیاندازد! آیا این افسانه را باور کنیم؟ چگونه زنی را که پهلویش شکسته و جنینش سقط شده را سوار شتر می کند و به جای اینکه او را رها کند تا در خانه استراحت کندو بهبود یابد او را بر روی شتر اینور و آن ور می برد؟ پس علی بن ابیطالب ( شوهرش ) هم در تشدید بیماری او تاثیر داشته است!!!!!
و هر دو این داستانها از افسانه های آخوندها است.
3- آخوند سپس در جایی دیگر می گوید که حضرت زهرا از جای خود برخاسته و به مسجد می رود و در برابر ابوبکر ایستاده و یک ساعت خطبه فدکیه (جعلی) را می خواند
آیا زنی با این وضعیت قادر به انجام چنین کاری است؟؟؟؟؟
4- آخوند در جایی دیگر هم می گوید که حضرت زهرا وقتی در کوچه راه می رفت عمر به او کتک زد! یادم هست که مداح ها در روضه هایشان می خواندند: در وسط کوچه تو را می زدند کاش بجای تو مرا می زدند!، ولی اینها یک بار به خود اجازه نمی دهند که فکر کنند:
- فاطمه زهرا با پهلوی شکسته و سینه سوراخ و جنین سقط شده چگونه پاشده است و رفته است به کوچه ها؟؟!!!! الان با یک دل درد ساده نمی توان این کار را کرد!!!
آخوند برای برطرف کردن این تناقض با استناد به کتبی چون کتاب سلیم ابن قیس می گوید که حمله به خانه مولا علی چند بار صورت گرفته است نه یک بار و پهلو شکستگی حضرت زهرا در آخرین حمله بود. اما این حرف بزرگترین اهانت به شرف و غیرت علی بن ابیطالب شوهر فاطمه است.
سوالاتی که در رابطه با این احادیث در ذهن انسان می پیچد:
- چگونه باور کنیم که امام علی با وجود چند حمله به خانه اش و احتمال حمله ای دیگر اجازه می دهد فاطمه زهرا برای باز کردن در برود؟؟؟!!!
- چگونه این افسانه را باور کنیم در حالیکه این داستانهای شما مستند بر احادیث جعلی منافقان و دارای تناقض است؟؟؟ !!!
- آیا قابل قبول است که عمر این کار را بکند و سپس علی دختر دلبندش ام کلثوم را که مادرش فاطمه زهرا بود به قاتل مادر (عمر) دهد؟؟؟
- چرا آخوندها قضیه ازدواج عمر با ام کلثوم را اینگونه مخفی می کنند در حالیکه این قضیه در احادیث صحیحشان آمده و فقهای شیعه با استفاده از آن احادیث فتوا نیز صادر کرده اند؟؟
* هم میهن گرامی، تردید نداشته باشید که شهادت فاطمه زهرا حقیقت ندارد و ایشان با مرگ طبیعی از دنیا رفته اند. اگر آخوندی بگوید که چرا حضرت زهرا در جوانی از دنیا رفته است ؟ پاسخ این است که مرگ طبیعی در جوانی اصلا بعید نیست و همه فرزندان پیامبر از جمله ابراهیم در جوانی از دنیا رفته اند.
در رد استدلالهای آخوندها در مورد شهادت فاطمه زهرا توجه شمارا به نکات زیر جلب میکنم:
* متوجه باشید که آخوندها از جعل منبع دریغ نمی کنند و بعضا در ضمن ذکر منابع روایات مورد استدلالشان اسامی کتابها و صفحات مختلف را همینگونه می آورند چون می دانند که خوانندگان به آنها اعتماد صد در صد دارند و برای اطمینان و تحقیق به آن منابع مراجعه نخواهند کرد.
* صرف وجود یک حدیث در کتب حدیثی یا تاریخی دلالت بر صحت سند و محتوای آن ندارد. این مساله حتی در مورد کتب معتبر حدیثی هم صادق است. مثلا کتاب کافی، یا التهذیب و بحار الانوار و... دارای هزاران هزار حدیث غیر صحیح است که در طول تاریخ توسط جاعلان حدیث جعل شده و به پیامبر یا امامان و بقیه اشخاص افترا بسته شده است. این مساله تا حدی شدید است که برخی همچون عالم شیعی بزرگوار آیت الله محمد باقر بهبودی کتابی با عنوان الصحیح من الکافی تالیف کرده و در آن صحیح کافی را جمع می کند که فقط حدود یک چهارم احادیث این کتاب شده است!! او حتی حدیث دال بر شهادت حضرت زهرا را نیز از نظر سند ضعیف دانسته است. کتب اهل سنت هم همینگونه است. حتی برخی از مولفین این کتابها تصریح کرده اند که درکتبشان احادیث جعلی فراوان است و آنها فقط از باب ساخت یک مجموعه جامع حدیثی آنها را در کتب خود ذکر کرده اند؛ از جمله طبری نویسنده تاریخ مشهور طبری ( که بسیار مورد استناد آخوندها قرار می گیرد) در مقدمه کتاب خود گفته است که او در کتب خود احادیث ضعیف و صحیح آورده است. یعنی از هر کسی (مسلمان، شیعه سنی، یهودی، منافق، زندیق و...) حدیث می شنید در کتاب خود می نوشت تا همه حرف ها را جمع کرده باشد. آیا وقتی خود مولف در مورد کتابش چنین می گوید انصاف است كه آخوندها برای اثبات ادعاهای خود از هر حدیثی که در این کتاب می یابند استفاده کنند
* این احادیث در برخی کتابهای دیگر هم هست که هیچکدام سند صحیحی ندارد. و علمای اهل سنت و برخی عالمان روشنفکر شیعی چون آیت الله فضل الله و آیت الله برقعی در نوشته ها و گفته های فراوانی تک تک این احادیث را رد کرده اند.( آیت الله فضل الله مرجع شیعیان لبنان مظلوم واقع شدن حضرت زهرا از طرف ابوبکر و عمر را به کل رد کرده است. وی حتی در قضیه فدک نیز معتقداست که فاطمه زهرا حدیثی را که پیامبر در آن گفته بود کسی از او ارث نمی برد را نشنیده بود و به همین خاطر برای گرفتن ارث به نزد ابوبکر رفته بود. امام جعفر صادق هم در حدیث صحیح السندی در کافی ارث نگذاشتن پیامبر را تایید کرده است: قال الصادق علیه السلام: ......ِ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُوَرِّثُوا دِينَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَكِنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِرٍ دانشمندان وارثان پیامبران هستند چرا که پیامبران مال و درهم و دیناری به ارث نگذاشته اند ولی دانش و علم به ارث گذاشته اند و هر کس از آن به مقدار فراوانی گرفته است. الكافي ج : 1 ص : 34 . این حدیث با چندین سند روایت شده است که برخی ضعیف هستند ولی تعدادی نیز صحیح السند هستند و صدور این سخن از حضرت صادق را اثبات می کند .
* برخی کتابها که روایت شهادت حضرت زهرا را آورده اند اصلا توسط اشخاص نا معلومی تالیف شده اند ولی آخوندها آنها را به علمای بزرگ اهل سنت نسبت می دهند. مانند کتاب الامامة والسیاسة که آن را به دروغ به ابن قتیبه نسبت داده اند. یا کتاب اسرار آل محمد که روایات سلیم ابن قیس را در بر دارد و تعداد زیادی از علمای شیعه از جمله شیخ مفید آن را غیر معتبر دانسته اند ولی آخوندها از آن نهایت استفاده را می کنند و هر سال آنرا چاپ می کنند و حتی گاها روی جلد آن می نویسند معتبر ترین کتاب تاریخی!! ، برخی از این کتابها توسط امثال خودشان تالیف شده و از آن اهل سنت نیست. مثلا کتاب مناقب آل ابی طالب نوشته ابن شهر آشوب آخوند است که به هیچ وجه سنی نبوده است.
* آخوندها از تشابه اسمها هم استفاده می کنند. مثلا حرفی را از سبط ابن جوزی نقل می کنند و می گویند او از علمای بزرگ اهل سنت است؛ در حالیه نام عالم سنی معروف ابن جوزی است و نه سبط ابن جوزی. سبط ابن جوزی خائنی بود که حتی در جنگ مغول به آنها پیوسته بود.
*برخی کتابهای اهل سنت این حدیث را آورده اند تا آن را رد کنند ولی اینها وقتی که منابع روایت شهادت زهرا را می آورند نام این کتابها را نیز ذکر می کنند! مثلا شهرستانی در کتاب ملل و نحل این روایت را آورده است ولی کتاب ملل و نحل در مورد بیان عقائد مذاهب مختلف بدون تایید آنهاست. شهرستانی می گوید که فرقه ای گمراه به نام نظامیه ای روایت را ذکر می کنند. با رجوعی به کتب و مقالاتی که در مورد روایات افسانه شهادت حضرت زهرا نوشته شده است می توانید استدلال آنها را به این کتاب ببینید.
شنبه کیوان شید / 17 اردیبهشت / 2570 شاهنشاهی برابر با
17 اردیبهشت 1390عرب فراری
اشتراک در:
پستها (Atom)