۱۳۸۸ فروردین ۳۱, دوشنبه
اثبات وجود یا عدم خدا (قسمت اول)
اثبات و یا عدم وجود خدا: (قسمت اول)
در راستای وجود و یا عدم خدادوستی از من سوال کرده بود من یشنهاد ایشان را انتخاب خوبی دیدم برای نوشتاری در پست جدیدم
من در جواب این دوست و اشخاصی که مرتب از خودشان و دیگران میپرسند آیا خدا هست یا نه؟! نظرات خودم که از تجربیات و کتابها سرچشمیه میگیرد بعلاوه نظر اشخاص بزرگ میآورم امیدوارم که در رفع این سوال همیشگی بشر کوشش بجائی کرده باشم.
و اما آیا خدا هست یا نه؟!!! سوال خوبی هست:
دوستان به اختصار میگویم وجود خدا را و نبودن آنرا هیچکس تا به حال نتوانسته ثابت کند و نتوانسته انکار کند هردو این سوال تا ابد در پرده ابهام باقی میماند !!! دانشمندان میگویند اول بار در جهان چیزی نبوده و فقط توده ابری بوده که بسرعت بدور خود میچرخیده و بعد از آن توده ابر مانند سیارات جدا شده اند و زمین به این شکل آفریده شده ولی این دانشمندان نگفته اند آن توده ابر اولیه را کی درست کرده و فقط جواب تا آن جا هست و از آنجا به قبل در پرده ابهام هست و کسی عقب تر نمیتواند برود این یعنی بن بست!!!
نظریه دوم : نظریه ادیان هست که در قران هست که دنیا در شش روز و درجائی در هشت روز ساخته شده که ما کم و بیش راجع به آن میدانیم و من اینجا به اختصار اشاره کردم ولی باز در قران نگفته خدائی که این جهان رادر شش روز یا هشت روزآفریده (امان از این ضد ونقیض قران) هست اورا کی آفریده ؟!!! این یعنی بن بست !!!!
از آنجا که در این دنیا هر مصنوعی صانعی دارد میرویم به اثبات خدا !!!و انکارش!!!
کسروی دراین باره چه میگفت ؟ کسروی میگوید خدائی هست که همه جهان را و همه مردم را آفریده اما او هم میگوید ما نمیدانیم اورا کی آفریده و نمیتوانیم هم پیدا کنیم که کی اورا آفریده پس دنبالش اصلا" نروید
که کار بیهوده ای هست ولی فقط بدانید که خدائی هست منتها کسروی میگوید من خدائی را که در دین یهود معرفی شده که در یک شب تاریک بدنبال پیغمبرش تا صبح میدود (چه کار زشتی ) که بیا و ختنه کن که موسی هم تا آخر عمرش ختنه نمیکند(برخلاف دستور خدایش یهوه!!!) و خدائی که در دین اسلام معرفی شده که روی تختی نشسته و فرشتگان (ببخشید ملائک) زیر آنرا گرفته اند وجودش را قبول ندارم ( که به نظر هر خردمندی درست است از جمله خودم) کسروی حرف دانشمندان را در مورد توده ابرو چرخشش هم تقریبا" پذیرفته اما میگوید آن توده ابر را کی آفریده؟!! ولی کسروی میگوید حتم بدانید که خدائی هست!!! (ولی من میپرسم (البته این نظر شخصی من هست) کسروی جان تو از کجا میدانی که حتما" خدائی هست چون هم دانشمندان و هم دینها و مذاهب و هم خودت تماما" به بن بست رسیده اند که اصل و ریشه که در بالا گفتم از کجا آمده است؟!!! چون هر مصنوعی قاعدتا" باید صانعی داشته باشد! اثبات صانع خدا هم که تا به امروز به بن بست رسیده و همیشه هم در بن بست میماند!!! ولی کسروی اضافه میکند خدا هست ( درسته که میگه اصلا" دنبال اثباتش نروید چون فایده ندارد و ما باز هم میرسیم به بن بست در نتیجه همه ما آخرش به بن بست میرسیم ).
نتیجه گیری عقل و خردخودم از بحث بالا: بعد از خواندن و مطالعه اشخاصی مثل کسروی و دانشمندان در این مورد تجربیات خودم در این دنیا ما نه میتوانیم خدا را اثبالت کنیم و نه میتوانیم انکارش کنیم پس هرکه پرسید خدا هست فقط باید بگوئیم ما نمیدانیم که خدا هست یا نیست!!! و دنبالش هم نروید که بجز وقت تلف کردن و سردرد چیزی حاصل آدمیزاد با این عقل و خرد نمیشود!!! ما در این دنیا فقط و فقط وظیفه داریم به امورات خودمان و به همنوعنمون درایران و دنیا برسیم اثبات و یا انکارش از حد فکر و عقل و خردمان خارج است همین !!!
این مطلب به تاریخ سه شنبه اول اردیبهشت 2568 شاهنشاهی نوشته شد.
در راستای وجود و یا عدم خدادوستی از من سوال کرده بود من یشنهاد ایشان را انتخاب خوبی دیدم برای نوشتاری در پست جدیدم
من در جواب این دوست و اشخاصی که مرتب از خودشان و دیگران میپرسند آیا خدا هست یا نه؟! نظرات خودم که از تجربیات و کتابها سرچشمیه میگیرد بعلاوه نظر اشخاص بزرگ میآورم امیدوارم که در رفع این سوال همیشگی بشر کوشش بجائی کرده باشم.
و اما آیا خدا هست یا نه؟!!! سوال خوبی هست:
دوستان به اختصار میگویم وجود خدا را و نبودن آنرا هیچکس تا به حال نتوانسته ثابت کند و نتوانسته انکار کند هردو این سوال تا ابد در پرده ابهام باقی میماند !!! دانشمندان میگویند اول بار در جهان چیزی نبوده و فقط توده ابری بوده که بسرعت بدور خود میچرخیده و بعد از آن توده ابر مانند سیارات جدا شده اند و زمین به این شکل آفریده شده ولی این دانشمندان نگفته اند آن توده ابر اولیه را کی درست کرده و فقط جواب تا آن جا هست و از آنجا به قبل در پرده ابهام هست و کسی عقب تر نمیتواند برود این یعنی بن بست!!!
نظریه دوم : نظریه ادیان هست که در قران هست که دنیا در شش روز و درجائی در هشت روز ساخته شده که ما کم و بیش راجع به آن میدانیم و من اینجا به اختصار اشاره کردم ولی باز در قران نگفته خدائی که این جهان رادر شش روز یا هشت روزآفریده (امان از این ضد ونقیض قران) هست اورا کی آفریده ؟!!! این یعنی بن بست !!!!
از آنجا که در این دنیا هر مصنوعی صانعی دارد میرویم به اثبات خدا !!!و انکارش!!!
کسروی دراین باره چه میگفت ؟ کسروی میگوید خدائی هست که همه جهان را و همه مردم را آفریده اما او هم میگوید ما نمیدانیم اورا کی آفریده و نمیتوانیم هم پیدا کنیم که کی اورا آفریده پس دنبالش اصلا" نروید
که کار بیهوده ای هست ولی فقط بدانید که خدائی هست منتها کسروی میگوید من خدائی را که در دین یهود معرفی شده که در یک شب تاریک بدنبال پیغمبرش تا صبح میدود (چه کار زشتی ) که بیا و ختنه کن که موسی هم تا آخر عمرش ختنه نمیکند(برخلاف دستور خدایش یهوه!!!) و خدائی که در دین اسلام معرفی شده که روی تختی نشسته و فرشتگان (ببخشید ملائک) زیر آنرا گرفته اند وجودش را قبول ندارم ( که به نظر هر خردمندی درست است از جمله خودم) کسروی حرف دانشمندان را در مورد توده ابرو چرخشش هم تقریبا" پذیرفته اما میگوید آن توده ابر را کی آفریده؟!! ولی کسروی میگوید حتم بدانید که خدائی هست!!! (ولی من میپرسم (البته این نظر شخصی من هست) کسروی جان تو از کجا میدانی که حتما" خدائی هست چون هم دانشمندان و هم دینها و مذاهب و هم خودت تماما" به بن بست رسیده اند که اصل و ریشه که در بالا گفتم از کجا آمده است؟!!! چون هر مصنوعی قاعدتا" باید صانعی داشته باشد! اثبات صانع خدا هم که تا به امروز به بن بست رسیده و همیشه هم در بن بست میماند!!! ولی کسروی اضافه میکند خدا هست ( درسته که میگه اصلا" دنبال اثباتش نروید چون فایده ندارد و ما باز هم میرسیم به بن بست در نتیجه همه ما آخرش به بن بست میرسیم ).
نتیجه گیری عقل و خردخودم از بحث بالا: بعد از خواندن و مطالعه اشخاصی مثل کسروی و دانشمندان در این مورد تجربیات خودم در این دنیا ما نه میتوانیم خدا را اثبالت کنیم و نه میتوانیم انکارش کنیم پس هرکه پرسید خدا هست فقط باید بگوئیم ما نمیدانیم که خدا هست یا نیست!!! و دنبالش هم نروید که بجز وقت تلف کردن و سردرد چیزی حاصل آدمیزاد با این عقل و خرد نمیشود!!! ما در این دنیا فقط و فقط وظیفه داریم به امورات خودمان و به همنوعنمون درایران و دنیا برسیم اثبات و یا انکارش از حد فکر و عقل و خردمان خارج است همین !!!
این مطلب به تاریخ سه شنبه اول اردیبهشت 2568 شاهنشاهی نوشته شد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
درود نوشین جان؛
پاسخحذفخیلی به وبلاگت سر میزدم ولی نبودی و نگرانمون کردی. به هر حال خوشحالم که اثاث کشی کردی به بلاگر.
مطلب خوبی بود. فقط یک نکته در مورد مطلبت به ذهنم میرسه. اینکه صانع بودن جهان باید اثبات بشه. چه دلیلی داریم که جهان صانع هست؟ بهتر هست به جای واژه جهان، ماده می گفتم.
بدرود.
dorood be to dooste aziz... mamnun ke be man sar zadi..matnet ham jaleb bud va malum bud zahmate ziadi baraye jam avarish keshidi...moafagh bashi..Payande Iran
پاسخحذفدرود
پاسخحذفشاد و پیروز باشی
اندیشهه ای خودم در این بازه رو تو نوشته هفتاد (نگه کردم اندر دل خویشتن) آوردم. با شما هم سو هستم که چون به بن بست میرسیم (به گفته ملاها به سبب عقل نسبی انسان) بهتره زیاد فکر نکنیم و فقط آدم باشیم
شاد زیوید
با سلام و درود
پاسخحذفهمه چیزهایی که درباره خداوند فرمودید مورد سوئال من هم هست و من هم همان چیزهایی که جناب کسوری و سایر دانشمندان گفتند قبول دارم. بله توده ابر و واکنش های شمیمایی و در هم تنیدن آنها بهمراه آب و ماندن ان به صورت میلیونها سال و در نتیجه شکل گیری زمین و به وجود آمدن انسان از همین زمین بله همه اینها را می شود و یا به روزی هواهیم رسید اگر زنده باشیم ثابت نمود و لی این آفرینش گر کیست؟؟؟
این خالق کیست؟؟ یادم می آید از استادم جناب دکتر پیمان هم سئو.الات زیادی راجع به همین موضوع کرده ام و هنوز هم قانع نشده ام و رجوع کرده ام به قرآن و سئوالت زیادی هم از ان برایم شکل گرفته و همین طور سئوال اندر سئوال خواهد بود.
بله خدا را نمی شود نه انکار کرد و نه اثبات.
حال اگر انکار کردیم به چه می رسیم و اثبات کردیم دنبال چه هستیم. آیا این انکار و اثبات از روی ترس است و یا از روی کنجکاوی
و..........
نمی دانم
ولی این را می دانم که باید از لحظه های عمر به خوبی استفاده کرد و در کنار انسانها مانند یک انسان رفتار نمود و آنهایی که در لباس انسان اند مدارا کرد
کوروش که بود او الان 2500 سال است که در زیر خاک آرمیده است ولی هنوز زنده است برای کسانمی که با نام و یاد و عدالت و انسان دوستی و صلح او زندگی می کنند و مرگ نبود جسم فیزیکی نیز اورا از میان ما نبرده
در حقیقت ما با روش و کردار درست می توانیم جاویدان باشیم و اگر آخرتی هم باشد ودر ان به خوبی سیر کنیم و جواب سوالاتمان راجع به خداوند را در آن بگیریم.
باشد که همه به دنبال خداپرستی و توحید باشند همان که همه را خلق کرده و دارای روح پرسش گری نموده
درود نوشین
پاسخحذفبسیار سپاس، مطلبی که خواسته بودم رو برام نوشتی، خب ولی کسانی که براشون دغدغه نیست می تونن بهش اکتفا کنن، ممنونم نوشته ات کلی کمکم کرد می تونم بگم راه خوبی رو پیش روم گذاشتی.برات بهترین آرزو ها رو دارم.
درود بر آزادی
سلام
پاسخحذفمن چند تا نکته رو می خواستم از دید یه مسلمان بگم.
اول اینکه ما در باره ی اثبات وجود خدا باید خودمون به یه نتیجه ای برسیم.و سخن بزرگان هر چند که بزرگ هم باشند قابل احترامه ولی نباید مانع این بشه که ما برای این موضوع دنبال جواب نگردیم.و به جواب بزرگان قناعت کنیم.
دوم اینکه فرض کنیم که خدایی وجود داشته باشه و زندگی پس از مرگ که یک زندگی ابدی هست وجود داشته باشه.اگه این طور باشه افراد معتقد ضرر زیادی نکرده اند.فوقش چهار تا بطری مشروب نخوردند و با چند تا زن کمتر رابطه داشتندو چند صباحی گشنگی کشیدن و روزی یه ساعت هم الکی خم و راست شدند.ولی در کل در نحوه ی زندگی خیلی تفاوت فاحشی با بقیه ی مردم نداشتند.ولی اگه اون دنیا واقعیت داشته باشه افرادی که پیامبران رو تکذیب کردند برای زمان بی پایان در آتش جهنم معذبند.این ابدی بودن اون دنیا وحشتناکه اگه آدم اهل جهنم باشه.
سوم اینکه خدای ادیان الهی رو کسی نیافریده.بلکه اون خودش آفریننده هست.و اینکه بعضی ها میگن که خدا روی تخت نشسته یعنی اصلا هیچ گونه شناخت درستی از اسلام ندارند.واقعیت تا جایی که بنده فهمیدم اینه که خدا ماهیتش مشخص نیست.و شکلی نمیشه براش تصور کرد.و حتی شاید نشه گفت که خدا انرژیه یا چیزی شبیه این.در نهج البلاغه اومده که توحید اونه که شما خدا رو تصور نکنی یا به چیزی شبیه نکنی.
حتی نمیشه فکر کرد که خدا چه جور شعوری داره.فقط میشه گفت که می تونه با بشر و شعوری که بشر داره ارتباط برقرار کنه.شاید مثل یه برنامه نویس کامپیوتر که با زبان پاسکال میتونه به کامپیوتر برنامه بده.ولی خودش هیچ سنخیتی با کامپیوتر و قطعاتش نداره.
دیگه اینکه برهان نظم برهانیه که در قرآن بهش خیلی استناد شده.لازم نیست آدم خیلی وارد تئوری های مشکل اثبات خدا بشه.همونقدر که قرآن گفته کافیه.و در نظر داشته باشیم که اکثر پیامبران آدمهای ساده و روستایی یا کشاورز و یا چوپان و ..بودند.و لذا برای شناخت خدا نیاز به علم زیادی نیست.بیشتر نیاز به یه ذهن آرام و غیر مخدوش هست که بتونه بدون تاثیر گرفتن از دیگران مسائل رو تجزیه تحلیل کنه.
آیا شما پدیده ای در اطرافتون می شناسید که درش نظمی باشه ولی اتفاقی ایجاد شده باشه؟
میشه توی یهخط راست هر یک متر یک سنگ باشه و تا جایی که سنگه تموم بشه فقط ده تا سنگ باشه و کسی ادعا کنه که این چند تا سنگ شانسی پشت سر هم ردیف شدند؟
و اگر هم این نظم در طیزمان ایجاد شده باشه نیاز به یه نفر نداره که مواظب باشه تا این نظم برقرار بمونه؟چراغ راهنما هم بعد از مدتی کار کردن خراب میشه.
دیگه اینکه گفته شده که خدا رو با چشم نمیشه دید ولی با ایمان میشه درک کرد.به نظر من اگر کسی 40 روز نماز بخونه و بعد بگه که من چیزی از وجود خدا احساس نکردم میشه حرف اون فرد رو قبول کرد اگه بگه که خدا نیست.
دیگه اینکه عجیب نیست که یه چوپانی مثل موسی یا محمد این قدر معروف شدند که بعد از چند هزار سال نزدیک 6 ملیارد از مردم کره ی زمین این افراد رو تا حدودی می شناسند.
دیگه اینکه شیطان هرآدمی رو یه جور گول میزنه.اگه شیطان که شاید بعدا بیشتر باهش آشنا بشید بخواد ارسطو رو گول بزنه باید از یه راهی بره و اگه بخواد مارلین منسون رو گول بزنه از یه راه دیگه میره.اگه بخواد یه فیلسوف رو گول بزنه یه فکری تو سر اون فیلسوف میندازه.اگه بخواد ما رو گول بزنه یه فکری تو راه ما میندازه.شاید بعدا با این وجود بیشتر آشنا بشید.
دیگه این که سیستم خدا یا برای بعضی ها جهان خیلی پیچیده است.یه سری اطلاعات از دید بعضی افراد خارج شده.
و دیگه اینکه قبل از اینکه به جهنم واصل بشیم خدا بارها با ما اتمام حجت می کنه.
دیگه اینکه اگه جهان آخرتی نیست پس بعد از مرگ چه اتفاقی میفته.ما نیست و نابود میشیم؟
در این صورت چه فرقی می کنه که قاتل هزاران زن و کودک باشیم یا جون هزاران زن و کودک رو نجات بدیم؟
چه فرقی می کنه که مریض آسمی رو درمان کنیم یا گلوشو بگیریم واز زندگی ساقطش کنیم.شاید هیچ وقت دست قانون به یه جنایتکار نرسه.یعنی ما هر جور زندگی کنیم فرقی نمی کنه.
چرا ادمها از مرگ می ترسن؟علتش اینه که می دونند که دلایلی که برای رد وجود خدا آوردند خیلی هم محکم نیستند.و ممکنه کسی پیدا بشه و ردشون کنه.
من که اصلا جرئت ریسک کردن در همچین موردی رو ندارم.
[گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل] [گل]
پاسخحذفآمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود
چشم خواب آلوده اش را مستي رويا نبود
نقش عشقو آرزو از چهره دل شسته بود
عكس شيدايي درآن آيينه سيما نبود
لب همان لب بود
اما بوسه اش گرمي نداشت
دل همان دل بود
اما مستو بي پروا نبود .
[گل] سبز و بهاری باشی [گل] [بدرود]
درود بر شما
پاسخحذفلینک شما تصحیح شد
درود بر شما
پاسخحذفنشانی جدیدتان را در تارنگار قرار دادم
موفق باشید
پاینده ایران
درود نوشین جان .
پاسخحذفمن هم با نظر آخری که خودت دادی موافقم که در حد درک و فهم و شعور و خرد ما نیست که خدا را انکار کنیم یا اثبات و بهتر است به زندگیمان بپردازیم و انسان وار و آدم زندگی کنیم وظلم نکنیم و به دیگران کمک و محبت کنیم تا وقت رفتنمان برسد..من کاری به کتابهای آسمانی هم ندارم و از روی کتابهای آسمانی نیز حرف نمیزنم اما در حد فهم و درک و شعور خودم یک نظریه ای را قبول دارم .
از یکی از جراحان بزرگ قلب آمریکا و جهان که آدم با خدایی بوده است می پرسند : آیا شما به خدا اعتقاد دارید؟؟می گوید: بله
می پرسند چگونه به خدا ایمان پیدا کردی که خدایی وجود دارد؟؟ و او جواب میدهد: موقعی که داشتم قلب را جراحی میکردم و با دیدن قلب و کار کردن آن و دیدن تک تک اعضاء بدن و این عروق و عصبهای بدن انسان که چگونه هر ذره اش با هدف ساخته شده و چقدر منظم کار میکنند مطمئن شدم که ناظمی اینها را بطور منظم کنار هم قرار داده و چیزی ماوراء ما این را آفریده است و این ساخته دست بشر که نمیتواند باشد هیچ حتی نمیتواند همینطوری به وجود آمده باشد و امکان اینکه ابتدا تک سلولی بوده و بعد هی بزرگ و بزرگتر شده و یکدفعه انسان به وجود آمده باشد هرگز نمیتواند باشد.(حال اینکه همان تک سلولی نیز از کجا آمده است؟؟؟)
و این جراح به درست ترین نکته اشاره کرده است که خود شناسی یعنی خداشناسی.همه ما پرتوی از ذات آفریدگار بی همتاییم و هر کدام از ما در درون خود ذات الهی را داریم و با شناختن خود و اندیشه خود به اینکه ما آفریدگاری و ناظمی داریم پی میبریم.
در ضمن دین و به وجود آمدن ادیان فقط برای درست زندگی کردن می باشد که توسط دکانداران دین به بیراهه رفته است ودین برای این است که به وحدانیت خدا اعتقاد داشته باشیم و او را بپرستیم و شکرگذار نعمتهایش باشیم و بدانیم روزی خواهیم مرد و در این عمر دو روزه ظلم نکنیم و آدم باشیم.
اما اینکه خدا چگونه به وجود آمده هرگز کسی ندانسته، نمیداند و هرگز هم نخواهد فهمید که در حد شعور و درک و و فهم و خرد ما هم نیست .
در ضمن نوشین جان ممنون که آمدی و این وبلاگتم لینک کردم
مرسی و موفق باشین.
نوشین
پاسخحذفتار نگار من به روز شد دوست داشتی سر بزن
این وبلاگمم لینک کن، ممنون
http://fanos-ahriman.blogspot.com
با نام اعتراض.
رأی دهیم یا خیر؟
پاسخحذفبررسی به صورت مردمی.
نظرات خود را ارائه دهید تا بدون سانسور نمایش داده شود و جواب خود را بگیرید .
راه آزادی دراز است اما باید به دنبال سریع ترین راه کم ضرر بود .
سر بزن و نظرت را آزادانه بیان کن.
وبلاگ جدیدتان را نیز به اد لیست اضافه کردم .
به امید فیلتر نشدن ما و شما و همه ی آزاد اندیشان
رأی دهیم یا خیر؟
پاسخحذفبررسی به صورت مردمی.
نظرات خود را ارائه دهید تا بدون سانسور نمایش داده شود و جواب خود را بگیرید .
راه آزادی دراز است اما باید به دنبال سریع ترین راه کم ضرر بود .
سر بزن و نظرت را آزادانه بیان کن.
www.azadi-persia.blogfa.com
نام وبلاگ نو پایتان را اضافه کردم . درباره ی این مطلب باید بگویم که بهتر است تمامی جنبه ها از جمله فلسفی را نیز بررسی کنید تا نتیجه گیری های معقول تری داشته باشید .
این بنده حقیر را عفو کنید.
به امید آزادی همه آزاد اندیشان
سلام نوشسین جان نظریه جالبی داشتی .اما ما این رو خوب میدونیم که خدا وجود داره مکه به قول خودت حضرت موسی وسط رود رو نشکافت این قدرت از کجا بود جادوگر بود .مگه تورات نام مرتضی رو جند صد سال قبل از رسالت مرتضی بشارت نداده بود این هارو میبینیم باز در فضا دنباله خدا میگردیم .راستی شما مقیم خارج از کشور هستید.چند سالتونه .ببخشین که این سوالات رو کردم
پاسخحذفدرود نوشین عزیز
پاسخحذفخدا فقط یک کلمست. باید اول یک تعریف ازش بکنی ببینی یعنی چی؟ منظور از خدا چی هست؟ منظور خدایی است که در قرآن دستور قتل و گردن زدن و برده داری و تجاوز به زنان میده؟ خدایی که 1500 سال کلیسای کثیف کاتولیک به دستورش آدم میسوزوندن؟ خدایی که در تورات میگه برید پول های مصریان رو قرض بگیرید و بعدش به یهودیان یاد میده پس ندن و میزنه مصریان رو حتی کئکان شیر خوار آنها رو نابود میکنه؟ خدایی که مغان و موبدان زرتشتی سالها در کشور خودمون هزاران وحشی گری و کثافت کاری کردن؟ کدوم خدا؟ یک تعریف ارائه باید بشه تا بگیم هست یا نه. کیلویی نیست همینجوری بگیم نیست یا بگیم هست
بدرود. پاینده ایران
درود
پاسخحذف((به یاد رضا فاضلی)) به روز شد.
بدرود. پاینده ایران
چون به هیچ عنوان با تحریم انتخابات در این شرایط موافق نیستم! ÷س از انتخابات حتما ÷یوند خواهید شد!
پاسخحذفتیموکرات
با احترام
پاسخحذفتقدیم شما
................
روزگاری انسان
می نگریست
به زمین و آسمان
و باور میکرد
که زمین ثابت است و مرکز عالم است.
روزگاری رسید
که سخن میگفت عا لمی
از گردش زمان
و سوزاندند و تکفیر کردند
والیان جان و اندیشه ها
این فکر و آدمی.
روزگاری دگر
یک نفر دنیا را
ساعتی پنداشت
که با کوک اولین
در مسیر بسته ای
بی انقطاع بود
در گردشی مدام.
و بدنبال تکیه گاهی بود
تا با اهرم خود حکم کند بر جهان
و نمی دانست،
که پیش از او
پاره ای با کشف خدا در آسمان
حکم میکردند
بر زندگی
و با قیاس عقل
چو عروج پیامبران
بال می گشودند
به سرزمین غیب
و نا شناخته ها !؟
روزگاری گذشت
تا آدمی آموخت
با چشم عدسی
به دنیا بنگرد
و هیاهویی برخاست
در پهنۀ زمین.
و برخی سخن گفتند
از مادۀ وجود
که قدیم است و لا یزال
و با عامل تضاد
به راه تکامل بود
با انقلاب.
و خدایی ساختند
از ماده و تضاد
این تعاریف فلسفی
که دستش بود
چون کودکی
در دست آدمی.
روزگارانی گذشت
و مفاهیمی چون زمان و مکان
رنگ باختند
در مقابل سرعت نور
و علم
در تماشای تغیر بیقرار
قانونی نیافت
که سر آغاز را
تا بینهایت
معنی کند.
آری آری
خواندیم و نوشتیم
و به هر زمان
بتی ساختیم
و بدان دل بستیم
و گفتیم که یکتاپرستیم!
دنیای ما دنیای بت پرستی است
دنیای بت پرستی و بت سازی است
خود بتی میسازیم
از پود جانمان
و از تارهای اندیشه و خیال
تفسیری میدمیم بر آن
و در بتکده میخوانیم
مردمان را
به تماشا و نماز بت خود .
دنیای ما دنیای خود پرستی است
دنیای جنگ و مستی است
دنیای بت پرستی است
نامش یکتا پرستی است
كوروش پادشاه صلح يا جنايات در وبلاگ ما
پاسخحذفدرود
پاسخحذفبا ((آیا ایرانیان می توانند مسلمان باشند؟)) و ((میثاق تازه ای با شاهزاده-کار جدیدی از نادره افشاری)) به روز شدم.
بدرود. پاینده ایران
درود دوست عزیز.
پاسخحذفمطلب جالبی بود! شما یک اگناستیک (ندانمگرا)ی تمام عیار هستید! این خیلی خوب است. البته من آتئیست اگناستیک هستم. این چیزها آنقدر هم با هم فرق ندارند. خلاصه این است که نباید ادعاهای بدون مدرک را باور کنیم. شاد باشید
[شیطونک] ------ [شیطونک] ------- [شیطونک] --------- [شیطونک] ------- [شیطونک]
پاسخحذف------------- یک هوادار تیم تاج ( استقلال )
قهرمانی تیم محبوبمان استقلال را شاد باش ميگم .
[شیطونک] استقلالی خوش باشی [شیطونک]
----- پاينده ايران ----- [شیطونک] تونستید یه سر بیایید .... سرافرازمون میکنید [بدرود]
گفتگوی حالبی است و باید بسیار قکر کرد ولی دوت ناشناسمان که میگوید دو بار دولا راست میشویم و یا مشروب نمی خوریم و.... این دغل بازی و کلک ردن به خداست خدا که نیار به دولا راست ما ندارد که فکر کنیم حالا این کار را میکنیم شد شد نشد هم مهم نیست ضرر نکردیم این که انگیره پذیرفتن خدا و یا نپذیرفتن او نیست
پاسخحذفبله گفتگوی جالبی است و لی درغ از دوزار دموکراسی. تو که میخوای سانسور کنی بیجا می کنی میای میگی نظر بدین.
پاسخحذفسلام و درود بر نوشین عزیز ، ههمزاد آریایی .
پاسخحذفخیلی باهال خودتو معرفی کردی دمت گرم .
درود بر کورش بزگ ..
درود بر نسل آریا ..
به ما هم سر بزن ، راستی اگه از خدا خبرایی گیر آوردید دمتون گرم مارو هم در جریان بزارید .
مرسی ، سام هستم از ایران بزرگ ..
چرا بعضي نظرات را سانسور مي كنيد .
پاسخحذفاثبات خداوند
پاسخحذفجهان هستي با همه وسعت و عظمتش . قانون و قاعده اي دارد و براساس نظم و ضابطه استوار است . ار حركت منظومه شمسي و كرات آسماني گرفته تا سلولهاي درون يك برگ گياه .
برگ درختان سبز در نظر هوشيار
هر ورقش دفتري است معرفت كردگار
بشر توانسته به كمك هوش و فراست و دانش خود بعضي از اين قوانين را كشف نمايد . از جمله قانون جاذبه نيوتني . و قانون جاذبه كولني در فيزيك و يا قانون مندل در ژنتيك . و از اين قبيل . با اين وجود بيشتر قوانين طبيعت هنوز ناشناخته مانده است .
با عنايت به حجم عظيم آفرينش و دقت نظر در كار آن . عقل سليم و خرد سالم باور نمي دارد كه اين همه آفريده خود بخودي و بدون آفريدگار باشد .
از اين روي بر اساس عقل و منطق و با استدلال علت و معلول مي بايد خالقي در خلق جهان دخالت داشته باشد و ناظري بر نظم جهان نظارت كند .
از طرفي بشر فطرتا به ستايش و پرستش موجودي مابه الطبيعه نياز دارد . و چه بهتر كه اين نيايش در شان آفريدگار باشد .
شايدپيامبران هم به اين نياز پاك و زلال و فطري بشر پي برده . مدعي رسالت شده باشند .
اما صفاتی که هريك از پيامبران به خالق نسبت داده اند و پيامي كه از جانب او آورده اند . متفاوت از يكديگر است . تو گوئی شخصيت خداوند زائیده ذهنيت آنان بوده .
چنانكه بعضي آيات با يكديگر در تضادند و يا بعضي با واقعیات روز و عقل و منطق هم خوانی ندارد .
در تعاليم حضرت عيسي . موسي . زردشت و ديگران خوردن باده توصيه مي شود . و يا شنيدن موسيقي آزاد است . اما در تعاليم حضرت محمد اين موارد نكوهش شده است .
همچنين خوردن نزول و بهره در آئين حضرت محمد تحريم شده . در حاليكه امروزه اقتصاد هيچ كشوري بدون ربا اداره نخواهد شد . با اين وجود همه پيامبران به ادعاي خودشان از جانب يك آفريدگار سخن گفته اند .
اختلاف نظر بين پيامبران و تنگ نظري در بعضي اديان . دليل بر آن است كه پروردگار جهان هستي نمي تواند الزاما الله مدينه باشد كه عرب به آن معتقد است .
و نمي تواند در انحصار يك قوم و قبيله و يا مدعيان يك دين و مسلك درآيد . او بايد فراتر از همه اديان و فراتر از تصور ما انسان ها باشد .
به همه پیشنهاد میکنم این نظر رو بخونن که یک جدال فکری و دعوت به مبارزه و تبادل نظر هست.با درود خدمت نوشین عزیزم. مستقیم به سر اصل مطلب میرم و نمیگم از اینکه بهم سر زدی و لینک جدیدت رو هم دادی چقدر خوشحالم!!! فکر کنم گفتم.
پاسخحذفبا نوشته ات کماکان موافقم اما بهت کتاب کمدی خدایان رو پیشنهاد میکنم از هوشنگ معین زاده.کتابیست واقعا جالب که به اکثر پرسش های من جواب داد اما کامل نیست.
امروز بیشتر روی سخن من با کسیه که خودش رو یک مسلمان نامیده.
اولا باید بگم که با دیدگاه دین به هیچ وجه نمیتونید وجود خدا رو اثبات یا رد کنید.(شاید بشه رد کرد اما اثبات نه)بخاطر اینکه در ادیان مخصوصا ادیان سامی ضد و نقیض های فراوانی دیده میشه و چنان ماهیت های گوناگونی از خدا بدست میده که گاه گوئی با یک کودک سه ساله و گاهی با یک جلاد بی رحم طرف هستیم.و نمیتونیم ماهیت مناسبی رو از خدا در ذهن داشته باشیم.
اما فلسفه:فلسفه پناهگاه هر انسان متفکری هست که بدنبال کمی حقیقت در این دنیای بی سر و ته به راه افتاده و کاسه ی چه کنم چه کنم به دست گرفته است.
ادعای مطالعه ی فلسفه ندارم اما حدود 200 جلد و نسخه کتاب و انواع مقالات رو مطالعه کردم و از خود اسلام هم شروع کردم تا به مسیحیت (که تقریبا بار فلسفی زیادی نداشت ) و یهودیت رسیدم و بعد هم فلسفه ی اسلامی و فلسفه ی غرب.
از زمان افلاطون به بعد تقریبا جنبش زیادی در عرصه ی فلسفه اتفاق نیافتاد تا نوبت به نو افلاطونی ها رسید. باید در مورد فلسفه ی اسلام اشاره کنم که بنیان این فلسفه از فلسفه ی قدرتمند یونان به سرقت رفته و در مورد رفتار و کنش این دین باید از ادیان مسیحیت و یهودیت و همچنین دیدگاه زرتشتیت تشکر فراوانی کرد که به استقرار این دین کمک شایانی کردند.
ژان پل سارتر نویسنده و فیلسوف و روانشناس بزرگ فرانسه در جواب این دوست عزیزمون که گفتند:
((دیگه اینکه اگه جهان آخرتی نیست پس بعد از مرگ چه اتفاقی میفته.ما نیست و نابود میشیم؟
در این صورت چه فرقی می کنه که قاتل هزاران زن و کودک باشیم یا جون هزاران زن و کودک رو نجات بدیم؟.))
این جواب رو میده:کسانی که چشم به زندگی پس از مرگ و پاداش در قبال کارهای نیک دنیا دارند هیچ بوئی از انسانیت و احسان بدون چشمداشت پاداش را ندارند.(نقل به مضمون).
یعنی به نظر من اگر به یه همچین آدمی بگن که خدا و جهنم و بهشتی وجود نداره و الان تنها انسانیت برات باقی مونده و وجدان و کارهای خوب و بد این انسان به گونه ای چرخش میکنه که به جز صورت ظاهری که از انسان داره هیچ تفاوتی با یک حیوان درش نمیبینیم و ترجیح میده تمام شهوتهای حیوانی رو در این دنیا امتحان کنه و اون چهار تا بطری مشروب رو هم بخوره (که ایرادی هم نداره) و با اون چهار تا خانوم هم رابطه داشته باشه ( این در اسلام خیلی عادیه چون تماما در حول و حوش شکم و زیر شکم هست و تمام مسلمانان به خاطر ترس از جهنم هست که کمتر زنا میکنند وگرنه زنی باقی نخواهد ماند که بهش تجاوز نشده باشه)(گفتم یه همچین آدمی نه اینکه خود ایشون،جسارت نشه منظورم اینه که شاید کسی با این تصورات اینگونه بشه.) ولی کسی که معلوم الحال هست و میگه خدائی وجود نداره و جهنم و بهشتی هم نیست بخاطر انسانیت به راه انسان پسند میره و سعی میکنه تا جائی که میتونه به بشریت خدمت کنه و به کسی آزار نرسونه. همونطور که میبینید تمام خوبیت مسلمانان از ترس جهنم و شوق به بهشت هست وگرنه اگر این دوتا نبودن.... اینها ترسونده شدن وگرنه بار علمی و فلسفی زیادی ندارن.
شما که در مورد بهشت و جهنم صحبت میکنید و گناهان ریز و درشت این دنیا.تنها یک نگاه به اطرافتون بکنید.دستشوئی خونتون عقبتر خود خونتون عقبتر خیابون و منطقه و شهر و استان و استانها و کشور و کشورها و قاره و قاره ها و کره ی زمین که خودش جزء بسیار کوچکی از منظومه ی شمسی است و منظومه ی شمسی یک عضو بسیار کوچکتر از کهکشان راه شیری (milky way galaxy)
و این کهکشان هم یک ریز نقطه از کل چند صد هزار میلیارد کهکشان دیگه هست که ممکنه توی یکیشون یک منظومه و یک سیاره مثل زمین وجود داشته باشه. در اینجا خدا باید ما رو از زیر یک ابر ابر ابر میکروسکوپ فوق العاده نگاه کنه تا بتونه ببینه مارو. به نظر شما خدا انقدر بیکاره که بیاد ببینه شما موقع نماز خوندن روی لباستون یک قطره ادرار ریخته شده از قبل یا نه؟ یا اینکه بخواد اینهمه کهکشان ها و دنیا رو بیخیال بشه بچسبه به زمین ما؟ اگر خدائی وجود داشته باشه خدای ریاضیات هست نه خدای عذاب دادن به انسانها.
دیگه اینکه دوست عزیزمون گفته بودن:((دیگه اینکه اگه جهان آخرتی نیست پس بعد از مرگ چه اتفاقی میفته.ما نیست و نابود میشیم؟
در این صورت چه فرقی می کنه که قاتل هزاران زن و کودک باشیم یا جون هزاران زن و کودک رو نجات بدیم؟))
باید بگم که تا حالا برای زندگی بعد از مرگ هیچ دلیلی پیدا نشده و کسی هم نیست که بگه من اونجا رو دیدم و بتونه اثباتش کنه.بله تا به امروز باید گفت مرگ پایان زندگیست.بهشت و جهنم هم در همین دنیاست. اگر شما قاتل هزاران زن و کودک باشید در جهنم وجدان و تنهائی خودتون خواهید سوخت حتی اگر در دام قانون گیر نکنید و اگر جان هزاران نفر رو نجات بدین هم در بهشت رضایت خاطر خودتون بهترین لذتها رو خواهید برد.
من خودم با اینکه یک آگنوستیک هستم و نمیدونم خدائی هست یا نه از اینکه زنبیل دستی سنگین یک پیر زن رو ازش بگیرم و تا خونه اش برسونم احساس رضایت میکنم و وقتی به مقصد رسوندمش انگار دارم پرواز میکنم و خیلی خوشحالم یا وقتی که توی اتوبوس از جام بلند میشم تا یک پیر مرد جای من بنشینه و کمی به پاهای پیر و خسته اش استراحت بده واقعا حس خوبی پیدا میکنم و این حس رو به صدها هزار بهشت و حوری و شیر و عسل شما نخواهم داد چون واقعا اینها برای من لذت رضایت درونیم رو ندارن و فقط شکم پرستی و زیر شکم پرستی هستند. در آخر دوست عزیز به شما پیشنهاد میکنم بیشتر به اعماق انسانیت و قلب خودت سفر کن جای بدی نیست. همش منتظر بهشت نباش که بهشت در درون توست.خدا تو هستی. برای خدا بودن لازم نیست خلق کنی لازمه خودت رو بشناسی تا خدا باشی.
اگر بی ادبی کردم و یا نا خواسته به کسی توهین کردم با تمام وجودم معذرت میخوام.
حس خوبی دارم.
خدا يك موجود تخيلي است كه در طول سالهاي متمادي در ذهن بشر ناتوان وبي اطلاع نسبت به پديده هاي اطراف خود، ايجاد شده وجا افتاده است. اينكه هر موجود وپديده اي بايد آفريننده اي داشته باشد، بر طبق تجربه بشر حاصل شده است. بر طبق اين تجربه، وچود(هستي) از وجود ايجاد شده است ونه آنكه وجود از عدم ايجاد شود وعدم خالي از وجود است وبنابراين نميتواند تبديل به وجود گردد. شما بايد يك موجود معطري بنام عطر داشته باشيد تا بوي عطر به مشامتان برسد. ولي عكس آن درست نيست وامكان ندارد تا از راه انباشتن بوي عطرها ما بتوانيم عطر درست كنيم. بنظر من، اگر بنا باشد كه آفريننده هستي را «خدا» بدانيم، براساس اين فرض كه هر چيزي بايد آفريننده اي داشته باشد، پس خود خدا هم بايد آفريننده اي داشته باشد. ولي چون چيزي از عدم به وجود تبديل نميشود، پس خدا هم از خدا ايجاد ميشود. ولي بالأخره در انتها به جائي خواهيم رسيد كه خدائي از عدم به وجود آمده است واين در تناقض آشكار با فرضيه تبديل وجود به وجود خواهد بود. پس، وجود موجودي بنام خدا، واقعيت ندارد.
پاسخحذفاگر روزي بشر بجاي توكل به خدا، توكل به اراده ووجود خود كرده وبجاي دست زدن به اينهمه جنايتهاي غير انساني بنام خدا، سعي در دوست داشتن هم نوع خود نموده وسايرين را هم چون افراد عزيز خانواده خود گرامي ودوست بدارد، در آن روز بشر در راه حركت براي رسيدن به ايده آلهاي بشري، گام برداشته است. اين خدائي كه مجتهدان و كشيشان وخاخامهاي خداشناس وخبره ومعتقد كه ادعاي رابطه با او را داشته وساليان دراز بنام او و براساس دستورات او، دست به قتل وغارت وهزاران بدكاريها زده اند، جيزي جز انگيزه اي براي پوشاندن كارهاي خلاف اينها ونگاهداشتن نسل بشر در عهد حجر نبوده است. در هر مرحله اي كه انسان خواسته يك قدم در راه ترقي وتكامل جامعه بردارد، اين نمايندگان خودخوانده خدا بر روي زمين، درمقابلش قد علم كرده وبه خاك وخونش كشيده اند. اين هم دليل ديگريست كه من وجود خدا را نمي پذيرم.
اگر خدائي وجود داشت، پيغمبرانش را به درستي ارشاد ميكرد ونه آنكه در تورات آن لاطائلات را در مورد خلقت بشر گفته ودر انجيل زمين را مسطح وانمود كرده ودر قرآن در سوره نساء آن مزخرفات غير علمي رادر مورد خلقت انسان، بخواهد بخورد بشر بدهد. اينهم دليلي ديگر بر نبودن خدا.
دوست عزیز جمهوریخواه درود
پاسخحذفدوست عزیز من نتوانستم وبلاگت را باز کنم در نتیجه اینجا جوابی دارم و سوالی :
با همه حرفات که نوشتی کاملا" موافقم
بسیار خردمندانه تفکر میکنی و نوشتی اما در اول صحبتت در خط سوم نوشتی: برطبق تجربه بشر حاصل شده است ممکن است این تجربه را کمی شرح بدی این تجربه چیست؟ و چگونه درست شده؟ آیا خود این تجربه را خالقی هست؟ لطفا" جواب من را بده با بقیه حرفات موافقم منتظرم نوشین
نوشين خانم گرامي
پاسخحذفنخست - كوشش شما را در آگاهي هم ميهنان، بسيار ارج مينهم واز اين بابت به شما تبريك ميگويم.
دوم- دو وبلاگ در دست ساختمان دارم كه به نام مشترك «جمهوريخواه» كه خواست منست، نامگذاري كرده ام. نام من «علي كبيري» است وبيشتر مايلم بجاي مقاله نويسي، به عنوان پامنبري، در برخي از موضوعهاي مورد اتفاق يا اعتراض، نظر بدهم.
سوم- پرسيده ايد كه چرا اظهار كرده ام «...اينكه هر موجود وپديده اي بايد آفريننده اي داشته باشد، بر طبق تجربه بشر حاصل شده است...» همانطور كه در دنباله جمله بالا شرح داده شده است، تجربه بشر براساس تبديل ”وجود به وجود“ حاصل شده است، در حاليكه تصور وجود خدا در ذهن بشر از ”عدم به وجود است“ واين يك مغالطه متناقض است. تجربه بشر اينطور حاصل شده است كه براي درست كردن كفش بايد كفاشي و براي درست كردن آش بايد آشپزي وبراي بوجود آوردن يك ساختمان بايد معماري وغيره...وجود داشته باشند وبدون وجود كفاش، كفشي بوجود نميآيد وبدون وجود آشپز، از وجود آش خبري نيست... ولي اين تجربه برپايه وجود مواديست كه باتبديل آن مواد وآميختن يا پهلوي هم گذاشتن آنها، چيزهائي بنام كفش وآش وساختمان، بوجود ميآيند و اينها براثر نياز واحتياج بشر درست شده يا درست ميشوند. منظور من از تجربه بشر هم اينهاست. ولي بشر براي اثبات وجود خدا از اين تجربه بصورت مغالطه متناقض بهره ميبرد واين مغالطه متناقض، تصور تبديل عدم به وجود است، در صورتي كه تجربه بشري برپايه تبديل وجود به وجود است. تصادفا، موريس مترلينگ دليل جالبي را مطرح كرده است، نقل به مضمون، ميگويد: « بحث در بودن يا نبودن خداست. اگر خدا وجود ندارد، پس در اين باره بحثي نداريم. اگر وجود دارد، يا محتاج است يا محتاج نيست. اگر محتاج است، كه خدا نيست واگر محتاج نيست، پس جرا زمين وافلاك را آفريد. پس خدا نيست » در اينجا تكيه مترلينگ بر اين تجربه بشري استوار است كه هر چيزي بر اساس نياز واحتياج بشر بوجود ميآيد وآن خدائي كه خاخامها وكشيشها و آخوندها، معرفي كرده اند، موجودي بي نيازاست. پس چرا اين موجود بي نياز اين هستي راكه به آن محتاج نبوده است، بوجود آورده است؟ اميدوارم موفق به توضيح منظورم شده باشم. علي كبيري
بعضی از این داستانها را برای شما عرض کنم. البته کتب شیعه مملو از اینگونه داستانهای عجیب و غریب است اما بهتره با سند صحبت کنیم تا دوستان متعصب ناراحت نشوند. یکی از بزرگترین علمای شیعه که مشهور است زمانی خواست وضو بگیرد برای نماز شب و از چاه آب دلو را بالا کشید و دید بجای آب طلا داخل سطل است و الا اخر... آقای مقدس اردبیلی است.بهتره شروع را با کتاب ایشان آغاز کنیم تا بعد به کتب اربعه برسیم
پاسخحذفاحادیث شاخدارعلت کوتاهی قد حضرت امیر علیه السلام از دید حدیث دوست عزیز باسلام خدمت شما
اینکه می گوئید عمر باعث فوت حضرت فاطمه زهرا دختر رسول خدا بوده چون سند محکمی ندارد و مربوط به 1400 سال پیش هم هست نبش قبر کردن اختلافات فی مابین امت اسلامی است کسی که این اختلافات را دامن می زند وباعث کشت وکشتار مسلمین می شود اسمش انسان هم نیست تا برسد مسلمان باشد .نمی دانم چه اصراری دارید که این مسئله را دامن بزنید از این کار چه نتیجه ای می گیرید ؟آیا بجزء جزی کردن مشتی آدم متعصب مثل خودتان را به دنبال دارد ؟چیزی عاید کسی نمی شود که هیچ .عده ای خر مقدس را هم به جان همدیگر می اندازد وباعث ریخته شده خون عدعای بیگاه میگردد. آیا به عواقب این کارها فکر کرده اید یانه ؟ می دانید چه عواقبی دارد ؟آیا رسول الله و فاطمه از این وضع راضی است ؟کی گفته شما به این دورغ ها دامن بزنید بجز دشمنان اسلام که از این تفرقه سود می برند؟کمی فکر کنید از خودتان سوال کنید که چی ؟حالا اگر گفتی عمر حرام زاده است یا ابو بکر یا شمر یا یزید مگر اتفاقی می افتد ؟مگر این همه گفتیم مرگ برآمریکا یا اسرائیل موئی از سرشان کم شده ؟پس بیائید راجع به هر کاری که به ما می گویند انجام دهیم قدری فقط فکر کنیم اگر مزدور و جیره خار دشمن نیستیم ؟ خداوند به ما عقل داده تا با آن فکر کنیم .دست نخورده و آکبندتحویل عزرائیل ندهیم آنرا .ازش کار بکشیم
پاره اي شركت خود را در انتخابات چنين توجيه مي كنند كه به فلان راي مي دهم تا بهمان نشود . شايد عذر بدتر از گناه باشد .
پاسخحذفمي گويند هيچكدام برنامه مشخصي ندارند . همه سرتاپاي يك كرباسند . همه دروغ مي گويند و هيچكدام دلشان براي ايران و مردم ايران نمي طپد .
گروهي هم معتقدند ملت ايران هنوز ظرفيت . جنبه و شايستگي دموكراسي و انتخابات آزاد را ندارد . زيرا قدرت تشخيص ندارند .
اصطلاحاتي نظير شايعه پراكني . تشويش اذهان . تخريب افكار . نشر اكاذيب و از اين قبيل كه از طرف مسئولين عنوان مي شود . تائيد بر اين مدعاست .
گيرم اين ادعا تا حدودي هم درست باشد . اما تا چه زمان ؟ نقطه شروع تمرين دموكراسي كجاست ؟
سررشته اين كلاف سردرگم كجاست ؟ اين گره كور با سرانگشت تدبير چه كسي بايد گشوده شود ؟ آيا اصولا از دل احكام شرع دموكراسي بيرون مي آيد ؟
نظامي كه اختیارات کلان در کف یک فرد مي نهد . بدو قداست مي بخشد . از انتقاد مبرا مي دارد . حاکمیت مادام العمر مي سپارد .
او را از پاسخگوئی معاف مي دارد . در جمع چاپلوسان محصور مي كند و بی خبر از دردهای جامعه نگه مي دارد . و مستبد پرورش مي دهد . مي تواند مجري انتخابات سالم و عادلانه باشد .
آن ايدئولوژي كه اركان قدرتش در اختيار مجالس ( خبرگان . تشخيص مصلحت) وشوراي نگهبان با اعضا انتصابي باشد . آيا مي تواند مروج آزادي باشد ؟
آيا دگرانديشان مي توانند خود را نامزد رياست جمهوري كنند ؟ آيا تبعيض وجود ندارد ؟ آيا در نظام موجود امكانات و شرايط پيشرفت براي آحاد ملت يكسان است ؟
سلام
پاسخحذفوتقدیمی شما
...................
سرزمین من
همیشه در دو بلای عظیم
گرفتار مانده است.
یکی را
داعیۀ سلطنت قلبهاست به هر زمان
و یکی دیگر
بنام سایۀ خدا
حکم میزده است.
در طول قرنها
شلاق حاکمان را
داعیان سلطنت قلبها
تبرک کرده اند
و بر دست شاهان بوسه میزدند.
اینک
شلاق رنج و فقر و ستم
در دست خلیفۀ خداست
او خود حکم اعدام میدهد
خود حکم شلاق و شکنجه میدهد
و خود تازیانه را
با ورد و دعا
تبرک می کند.
با سلام خدمت عزیزانم.
پاسخحذفاینطور که من از بعضی نظرها مشاهده کردم دیدم که بعضی ها مثل زمانهای قدیم نمی تونن به پیامبران ایمان داشته باشن و این خودش یه مشکل بزرگته اما اگر نظرمان رو در مورد پیامبران تغییر بدیم و بهشون ایمان کامل داشته باشیم اون وقت هست که بدون هیچ واهمه ای به وجود خدا پی میبریم.بعدشم خدا که مثل خود ما ماده نیست که بخواییم اون رو توی ازماشگاهی که خودمون ساختم پیداش کنیم برای درک بهتر این حکایت رو بگم که روزی یکی از شاگردان از معلمش پرشید خدا کیه معلمه برای درک بهتر از اون می خواد که بطرف ساحل برن و بعد ازش خواست که روی ساحل یه چاله ای حفر کنه بعد به شاگردش گفت: حالا ابهای این دریا رو بریز توی چاله.شاگرد برگشت و به معلمش گفت که این امکان پذیر نیست .معلمه گفت الان هم بفهم که با عقل محدود و فانی خود هرچه قدر هم دانا باشیم نمی تونیم به وجود خدایی جاویید که خالق اون فهم و عقل ماست پی ببریم.
بعدشم هرکسی در ذاتش یک نیاز بنام سرشت خدا اشنا رو احساس می کنه که نمیتونه بدون خدا زندگی کنه.
بعدشم هرکس به اندازه فکر خودش میتونه خدای اصلی و خالق حقیقی اش رو پیدا کنه من حاضرم باتمام قدرت بگم که همه شماهایی که نسبت به خدا بدبین هستین از من مسلمون بهتر خدا رو شناختین فقط با گول زدن خودتون دارین الکی از عدم وجود خدا حرف میزنین و بی خودی زحت خودتون میدین.
بذارین یکم راحتر باشیم .اگه شما می خواهین واقعا خدا رو احساس کنین بهتره اینو بفهمین که اگر شما داخل یه هواپیما باشین که خلبان ناگهان گفت هواپیما در حال سقوط هست اونوقته که می فهمین دیگه توصل یافتن به کسی یا چیزی جز خدا وجود نداره.یا وقتی در کشتی باشین در وسط دریا که ناگهان کشتی شکسته شد و شما تک و تنها در وسط دریا هستی اون وقته که فقط وفقط از خدا کمک میگیرین و حضورش رو احساس خواهین کرد.
در ضمن این دلیل نیست که هرچی که ما ندیدم رو انکار کنیم مثلا عقل و فهم ادمی رو فقط با علایمش میشه شناخت خدا هم مثل اونه اما بزرگتر از اون چیزی که فکرش رو بکنیم.
بعدشم خداون صمد هست و نه زاده شده و نه کسی را خواهد زایید و مواظب فکر کردنتون باشین.
بعدشم شما چرا وقتی ما چیزی یا کار خلاف شرع انجام نمیدیم فکر میکنین که ما اگه از جهنم نمیترسیدیم این کارها(خلاف) رو انجام میدادیم در صورتی که اینطور نیست هدف اصلی ما مسلمونا تقرب و نزدیکی به خدا هست و بس .اماشکلهای مختلفی داره که بعضی ها بخاطر بهشت یا ترس از جهنم یا اصلی تر ان دوستی و محبت نسبت به الله است که این چیزا هیچم اشکال نداره اتفاقا بهتر هم هست چراکه اگه کسی کسی رو دوست داشته باشه سعی میکنه کارهایی رو انجام بده که طرف خوشش بیاد.
اگه می خوای خدا رو بیابی لازم نیست نظریه های کسانی که نمی شناسی رو بخونی فقط در درون خودت تامل و تحقیق کن که حتما نتیجه بخشه.
این همه نقش و عجب بر درودیوار وجود
هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار
بعدشم شما یه جوری حرف میزنی که اسلام همهش قاتل بوده انگار که در این باره چیزی نمی دونی .ببین عزیزم جنگهایی که بین مسلمانان صورت گرفته یا از روی دفاع بر عقیده یا نجات افراد یا دفاع از خود بوده و نه اسلام با کسی الکی جنگیده و نه هیچ چیز دیگه.
بعدشم اگه می خوای اسلام رو بدون کینه بیابی از اخوند نپرس با یه مترجم عرب برو به مدینه یا به مصر با چندتا از اهل علم حرف بزن.
ازتون می خوام که واسم دعا کنین از همون خدایی که من بهش ایمان کامل دارم اینکه برم انشاالله دانشگاه مدینه درس دین بخونم تا بیام بهتر کمکتون کنم.
دوستان عزیزم بخدا اسلام چیز دیگه هست شما اشتباه دیدین و شندین بخدا اگه کارهایی که پیامبر کرد با حکمت ببینیم بخدا تغییر میکنین.
یادتون نره که هیچ چیز بی هدف ساخته نشده و بخصوص انسان وحتما اخرتی هم وجود داره.
انشالله که همه همدیگه رو توی بهشت ببینییم.
مواظب شیطان هم باشین.
من یوسف هستم 18 سالمه و همتون رو دوست دارم