۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه
به چه علت ایرانیان و سایر ملل مسلمان شدند؟!!
به چه علت ایرانیان و سایر ملل مسلمان شدند؟!!
ماجرائی است که برایتان از تاریخ تعریف میکنم تا بدانید علت مسلمان شدن ما اسلام و از راه کج نجات دادن بشر و ایرانیان بوده و یا علتهای دیگری مثل علت مالی و یا غیره...
در آینده طریقه شیعه شدن ما ایرانیان را هم برای شیعیان ایران مینویسم!!
بعد از فوت پیغمبر اسلام در اوایل خلافت ابوبکر روزی شیخی از شیوخ عرب که مسلمان شده بود با عصبانیت به دارالخلافه که آنروزها همان مسجد نبی بود وارد شد و با صدای بلند به ابوبکر گفت:
یا ابو بکر چرا ما را بیکار نگه داشته ای ؟ چرا نمیگذاری جهاد کنیم؟ تکلیف ما چیست؟ شکم زن و بچه هایمان را چگونه سیر کنیم؟ جواب گرسنگی آنها را چطور بدهیم ؟ دستور بده تا جهاد کنیم و مثل زمان پیغمبر هزینه زندگی زن و بچه هایمان را از این راه تامین کنیم...
(اصلا" پیغمبر هم همین را میخواسته و میخواسته خودش را بسازد و سیر کند)
نظریه خودم بعد از خواندن تاریخ ها: جهاد همان قتل و غارت و کاروان زنی است که بعد از اسلام و بدستور خدای ذهنیت محمد بن عبدالله به نام جهاد تغییر کرد مثل زمانه ما که مثلا" ربای بانکی که زمان شاه سفت و سخت حرام بوده ولی بعد از تشریف فرمائی خمینی جانشین محمدبن عبدالله به بهره اسلامی یا بهره بانکی تغییر نام داد!! – مسلمانی یعنی همین تغییر نامها!!!
و اما بقیه داستان:
ابوبکر بعد از مشورت با عمر و عثمان و علی و سایر اصحاب پیغمبر اسلام ( این گرفتاری روزگار ما) دید حق با آن مرد بیچاره عرب است ( بیچاره ایرانیان مال باخته هستند ) و تنها راه نجات این تازه مسلمان شده ها (بهتر است بگوئیم بستن در دهانشان) از فقر و نداری (بمیرم برایشان) و آخرین راه جلوگیری از فروپاشی آئین تازه متولد شده اسلام همان جهاد است (همان غارت بهتر است بگوئیم). از اینروی تصمیم گرفت آنان را به جهاد بفرستد
(بیچاره ایرانیان قرارشده بود دزدهای سر گردنه عرب به نام اسلام و جهاد در راه حق بزنندشان - که خوب هم زدند مارا!!). چون این نو مسلمانان پا برهنه هنر و حرفه ای جز جنگ و غارت و چپاول و آدمکشی و آدم ربائی و آدم فروشی نداشتند پیغمبر اسلام نیز حرفه و هنری به آنان نیآموخته بود.
( نظریه خودم: چون خودش هم بلد نبود و نمیخواست هم بلد باشد)
معاش مسلمانان از غنائم غزوات که از رسوم اجدادی اعراب و عادات دوران بدویت یا جاهلیت بود در پوشش جهاد حاصل میشد و تنها ابتکار پیغمبر اسلام نیز نظم دادن به تقسیم غنائم بدست آمده بود( به نازم به این ابتکار پیغمبری) پس ترویج و گسترش اسلام و مسلمان سازی مردمان سایر بلاد و نهایتا" کشور گشائی مسلمانان بدین ترتیب آغاز شد.
دوستان خواننده فهمیدید در این داستان چه رمز و رازی نهفته که پیدا کردنش از پیدا کردن پرتغال فروشه آسون تره!!
بله ایرانیان مسلمان شده که به اسلام آنقدر مینازید:
من و شما به خاطر اسلام نبوده که مسلمان شدیم به خاطر به راه راست کشیده شدن نبوده و از فساد دوری کردن نبوده که مسلمان شدیم به خاطر این ما ایرانیان سرمان بریده شد که مسلمان بشویم!! تا اعراب پا برهنه بی هنر پیچ پیچ بی صنعت نیمه وحشی گرسنه غذا و جنگ و آدمکشی هزار و چهارصد سال پیش میخواستند لباس نوی بر تن کنند و شکمهایشان سیر بشود و به خودشان افتخار کنند و بگویند ما دراین دنیا کسی هستیم برای سیر کردن زن و بچه هایشان و شکم مردانشان ما بطرز فجیعی کشته شدیم و سرهایمان بدست علی و پسرانش حسن و حسین جانمان بخصوص در طبرستان بریده شد تا اعراب آدم بشوند و کسی بشوند و سیر بشوند به قول ضرب المثل فارسی آستینشان نو بشود در نتیجه هرکس غیر از این گفت باور نکنید که باور کردنی هم نیست.
نتیجه اخلاقی:
این اعراب دنیا را تبدیل به قبیله آدمخوره ها کردند !! در جائی و داستانی خواندم که همیشه یکی از قبایل آدمخوار به قبیله های دیگر حمله میکرده و آنها را میخورده و میبرده شما بگوئید این اعراب هم چون از آن قبایل آدمخوار کمی متمدن تر بوده اند به جای خوردن گوشت آدم راهزنی میکردندوسر میریدند و مال و زن و بچه طرف را بار شتر میکردند و میبردند به خانه های گلی و چادر های خود میبردند و بعد از اسلام هم با تغییر نام کاروان زنی و غارت به جهاد همان کار را کردند و در دنباله و در نتیجه کشتار وحشتناک و نگهداری بیضه اسلام به توسط حاکمین وقت و بعد هم ورود انگلستان به صحنه جغرافیائی و سیاسی و ورود آخوندها به ایران در 400 سال پیش از جبل العامل در فلسطین و پشتیبانی انگلستان و سرمایه داران خارج و داخل و روشنفکرهای داخلی و زور و کشتار و سانسور پادشاهانی مثل شاه اسماعیل صفوی و قاجاریه تا به امروز برای ما ایرانیان ماند
و الان من و تو مفتخر به این دین هستیم و مسلمانیم کلاهمان را بذاریم بالاتر چه فخری !!!
ناز اسلامو بریم ما ایرانیان که حالا من و تو دیگر فاسد نیستیم و مثلا":
*- زنها دیگر فحشا نمیکنند چون بخصوص با ورود شعبه گردن کلفت شیعه به اسلام ما زنها با خواندن یک عبارت یا ورد به عربی که مفهومش را نمی فهمیم و نباید هم بفهمیم به صیغه و یا متعه مردان مسلمان شده باورمند میرویم ( یعنی به عبارت ساده تر و خودمونی تر از این مرد به آن مرد شدن با اجازه خدای اسلام) دیگر فحشا هم نکردیم!!
*- ربای بانکی هم که به بهره اسلامی تغییر نام داد و همینطور بقیه کثافتکاری های انسانها روی زمین با یک تغییر نام و ورد به عربی خواندن حلال شد!!
مسلمانی یعنی این!!!
ببینید چقدر آسون میشه به راحتی با یک تغییر نام دوباره به کثافتکاری ها زمینی ادامه داد حالا بازم آدمهائی مثل من میگویند اسلام و شیعه دین و مذهب بدی هستند !!
این نوشته به تاریخ 19 شهریور ماه 2568شاهنشاهی نوشته شد.
ماجرائی است که برایتان از تاریخ تعریف میکنم تا بدانید علت مسلمان شدن ما اسلام و از راه کج نجات دادن بشر و ایرانیان بوده و یا علتهای دیگری مثل علت مالی و یا غیره...
در آینده طریقه شیعه شدن ما ایرانیان را هم برای شیعیان ایران مینویسم!!
بعد از فوت پیغمبر اسلام در اوایل خلافت ابوبکر روزی شیخی از شیوخ عرب که مسلمان شده بود با عصبانیت به دارالخلافه که آنروزها همان مسجد نبی بود وارد شد و با صدای بلند به ابوبکر گفت:
یا ابو بکر چرا ما را بیکار نگه داشته ای ؟ چرا نمیگذاری جهاد کنیم؟ تکلیف ما چیست؟ شکم زن و بچه هایمان را چگونه سیر کنیم؟ جواب گرسنگی آنها را چطور بدهیم ؟ دستور بده تا جهاد کنیم و مثل زمان پیغمبر هزینه زندگی زن و بچه هایمان را از این راه تامین کنیم...
(اصلا" پیغمبر هم همین را میخواسته و میخواسته خودش را بسازد و سیر کند)
نظریه خودم بعد از خواندن تاریخ ها: جهاد همان قتل و غارت و کاروان زنی است که بعد از اسلام و بدستور خدای ذهنیت محمد بن عبدالله به نام جهاد تغییر کرد مثل زمانه ما که مثلا" ربای بانکی که زمان شاه سفت و سخت حرام بوده ولی بعد از تشریف فرمائی خمینی جانشین محمدبن عبدالله به بهره اسلامی یا بهره بانکی تغییر نام داد!! – مسلمانی یعنی همین تغییر نامها!!!
و اما بقیه داستان:
ابوبکر بعد از مشورت با عمر و عثمان و علی و سایر اصحاب پیغمبر اسلام ( این گرفتاری روزگار ما) دید حق با آن مرد بیچاره عرب است ( بیچاره ایرانیان مال باخته هستند ) و تنها راه نجات این تازه مسلمان شده ها (بهتر است بگوئیم بستن در دهانشان) از فقر و نداری (بمیرم برایشان) و آخرین راه جلوگیری از فروپاشی آئین تازه متولد شده اسلام همان جهاد است (همان غارت بهتر است بگوئیم). از اینروی تصمیم گرفت آنان را به جهاد بفرستد
(بیچاره ایرانیان قرارشده بود دزدهای سر گردنه عرب به نام اسلام و جهاد در راه حق بزنندشان - که خوب هم زدند مارا!!). چون این نو مسلمانان پا برهنه هنر و حرفه ای جز جنگ و غارت و چپاول و آدمکشی و آدم ربائی و آدم فروشی نداشتند پیغمبر اسلام نیز حرفه و هنری به آنان نیآموخته بود.
( نظریه خودم: چون خودش هم بلد نبود و نمیخواست هم بلد باشد)
معاش مسلمانان از غنائم غزوات که از رسوم اجدادی اعراب و عادات دوران بدویت یا جاهلیت بود در پوشش جهاد حاصل میشد و تنها ابتکار پیغمبر اسلام نیز نظم دادن به تقسیم غنائم بدست آمده بود( به نازم به این ابتکار پیغمبری) پس ترویج و گسترش اسلام و مسلمان سازی مردمان سایر بلاد و نهایتا" کشور گشائی مسلمانان بدین ترتیب آغاز شد.
دوستان خواننده فهمیدید در این داستان چه رمز و رازی نهفته که پیدا کردنش از پیدا کردن پرتغال فروشه آسون تره!!
بله ایرانیان مسلمان شده که به اسلام آنقدر مینازید:
من و شما به خاطر اسلام نبوده که مسلمان شدیم به خاطر به راه راست کشیده شدن نبوده و از فساد دوری کردن نبوده که مسلمان شدیم به خاطر این ما ایرانیان سرمان بریده شد که مسلمان بشویم!! تا اعراب پا برهنه بی هنر پیچ پیچ بی صنعت نیمه وحشی گرسنه غذا و جنگ و آدمکشی هزار و چهارصد سال پیش میخواستند لباس نوی بر تن کنند و شکمهایشان سیر بشود و به خودشان افتخار کنند و بگویند ما دراین دنیا کسی هستیم برای سیر کردن زن و بچه هایشان و شکم مردانشان ما بطرز فجیعی کشته شدیم و سرهایمان بدست علی و پسرانش حسن و حسین جانمان بخصوص در طبرستان بریده شد تا اعراب آدم بشوند و کسی بشوند و سیر بشوند به قول ضرب المثل فارسی آستینشان نو بشود در نتیجه هرکس غیر از این گفت باور نکنید که باور کردنی هم نیست.
نتیجه اخلاقی:
این اعراب دنیا را تبدیل به قبیله آدمخوره ها کردند !! در جائی و داستانی خواندم که همیشه یکی از قبایل آدمخوار به قبیله های دیگر حمله میکرده و آنها را میخورده و میبرده شما بگوئید این اعراب هم چون از آن قبایل آدمخوار کمی متمدن تر بوده اند به جای خوردن گوشت آدم راهزنی میکردندوسر میریدند و مال و زن و بچه طرف را بار شتر میکردند و میبردند به خانه های گلی و چادر های خود میبردند و بعد از اسلام هم با تغییر نام کاروان زنی و غارت به جهاد همان کار را کردند و در دنباله و در نتیجه کشتار وحشتناک و نگهداری بیضه اسلام به توسط حاکمین وقت و بعد هم ورود انگلستان به صحنه جغرافیائی و سیاسی و ورود آخوندها به ایران در 400 سال پیش از جبل العامل در فلسطین و پشتیبانی انگلستان و سرمایه داران خارج و داخل و روشنفکرهای داخلی و زور و کشتار و سانسور پادشاهانی مثل شاه اسماعیل صفوی و قاجاریه تا به امروز برای ما ایرانیان ماند
و الان من و تو مفتخر به این دین هستیم و مسلمانیم کلاهمان را بذاریم بالاتر چه فخری !!!
ناز اسلامو بریم ما ایرانیان که حالا من و تو دیگر فاسد نیستیم و مثلا":
*- زنها دیگر فحشا نمیکنند چون بخصوص با ورود شعبه گردن کلفت شیعه به اسلام ما زنها با خواندن یک عبارت یا ورد به عربی که مفهومش را نمی فهمیم و نباید هم بفهمیم به صیغه و یا متعه مردان مسلمان شده باورمند میرویم ( یعنی به عبارت ساده تر و خودمونی تر از این مرد به آن مرد شدن با اجازه خدای اسلام) دیگر فحشا هم نکردیم!!
*- ربای بانکی هم که به بهره اسلامی تغییر نام داد و همینطور بقیه کثافتکاری های انسانها روی زمین با یک تغییر نام و ورد به عربی خواندن حلال شد!!
مسلمانی یعنی این!!!
ببینید چقدر آسون میشه به راحتی با یک تغییر نام دوباره به کثافتکاری ها زمینی ادامه داد حالا بازم آدمهائی مثل من میگویند اسلام و شیعه دین و مذهب بدی هستند !!
این نوشته به تاریخ 19 شهریور ماه 2568شاهنشاهی نوشته شد.
۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه
نگاهی متفاوت به لایحه هدف مند کردن یارانه ها, مردم مقصرند یا دولت؟
نگاهي متفاوت به لايحه هدفمند كردن يارانهها، مردم مقصرند يا دولت؟
حجت ميان آبادي
سال گذشته و همزمان با ارائه لايحه هدف مند كردن يارانهها توسط دولت به مجلس، در نوشتاري با عنوان "9 نكته درباره اجراي لايحه هدفمند كردن يارانهها" به نقد و بررسي برخي از نكات و تبعات اجراي غيركارشناسي و شتابزده اين طرح پرداخته گرديد.
حال و همزمان با برگزاري جلسات مشترك دولت و مجلس درباره اين لايحه و ارائه لايحه اصلاح شده آن در صحن مجلس، يادآوري چند نكته اساسي جهت تكميل و اصلاح آن به نمايندگان ضروري بنظر ميرسد.
همانطور كه بر همگان روشن است يكي از اهداف اصلي دولت از اين طرح، كاهش يارانههاي اختصاص يافته در بخشهاي مختلف انرژي از جمله: بنزين، گازوئيل، آب، برق و گاز و توزيع آن در بين برخي از اقشار محروم جامعه است. هدفي كه به ظاهر و در بررسي اوليه منطقي بنظر ميرسد. اما سوالي كه در اين زمينه مطرح است اينست كه آيا آنگونه كه دولتمردان تأكيد ميكنند عامل اصلي اين مصارف فراتر از استاندارهاي جهاني در كشور، مردم هستند و يا اينكه نقش سازمانها و ساختارهاي دولتي در اين زمينه بيش از قصور مردم است؟ و آيا تنها گران كردن حاملهاي فوق ميتواند در كاهش هزينهها و مصرف آنها موثر باشد؟ كه در ادامه به بررسي اين مسأله در سه زمينه آب، بنزين و برق پرداخته و پيشنهاداتي ارائه ميگردد.
- آب:
ميزان تلفات در بخش آب شرب و بهداشتي كشور بيش از آنكه به مردم مرتبط گردد به سيستمها و ساختارهاي نامناسب دولتي مرتبط است. براساس مدارك موجود، ميزان تلفات آب در ايران از تصفيهخانه تا قبل از رسيدن به مصرفكننده بين 20 تا 22 درصد ميباشد يعني بطور متوسط 20 درصد از كل آب شرب تصفيه شده در كشور قبل از رسيدن به دست مصرفكننده و بدلايل متعدد از جمله فرسودگي شبكه توزيع تلف ميگردد در حاليكه اين ميزان در برخي از كشورها از جمله سنگاپور برابر 8% است.
در حاليكه اين مقدار مصرف، در محاسبه ميزان مصرف سرانه هر فرد در ايران در نظر گرفته شده و توسط مسوولان با ساير كشورها مقايسه ميگردد اما مصرفكنندگان –چه اقشار ضعيف و چه اقشار مرفه- در مقدار آن هيچ نقشي ندارند. براي نمونه تنها در شهر مشهد سالانه بيش از 17630000 (هفده ميليون و ششصد و سي هزار ) مترمكعب آب شرب تصفيه شده بدليل فرسودگي شبكه توزيع، بصورت نشت از شبكه هدر ميرود كه اين ميزان تلفات برابر كل نياز آب شرب و بهداشتي شهر بيرجند مركز استان خراسان جنوبي است و نكته حائز اهميت آنكه اين ميزان تلفات قبل از آنيست كه به دست مصرفكننده برسد و مردم و مصرفكنندگان در آن هيچ نفشي ندارند و تنها گران كردن هزينه آب مصرفي به بهانه كاهش مصرف تأثيري در كاهش آن نخواهد داشت.
- بنزين:
همانطور كه قبلاً نيز اشاره شده بود مصرف زیاد بنزین و حاملهای انرژی، توجیه همیشگی مسوؤلین جهت افزایش قیمت بنزین و حاملهای انرژی در جامعه بوده است. اما سؤالی که در این زمینه مطرح است اینست که: وقتی خودروهای تولید داخل به جای 5 تا 6 درصد مصرف سوخت، بعضاً 10 تا 14 درصد و حتی بیشتر سوخت مصرف میکنند تقصیر مردم چیست که مصرف سوخت در جامعه زیاد است؟
چطور دولت و مجلس بهجاي تمركز تنها بر افزايش قيمت، بر اصلاح و افزايش كيفيت خودروهاي توليد داخل تأكيد نميكنند؟
- برق:
مسأله توليد برق و ميزان تلفات آن نيز مشابه مسأله آب و بنزين است. براساس مطالعات صورت گرفته و بدليل فرسودگي شبكه توزيع و انتقال برق و هچنين عمر زياد برخي از نيروگاهها، راندمان توليد برق در كشور نزديك به 30 تا 40 درصد ميباشد در حاليكه اين ميزان در برخي كشورها از جمله انگلستان نزديك به 70 درصد است.
لذا با توجه به نكات فوق، به نمايندگان محترم مجلس كه در اقدامي شايسته و با حذف و اضافه كردن چندين بند به اين لايحه سبب كاهش تبعات اجراي شتابزده اين طرح در جامعه گرديدند توصيه ميگردد كه با مطالعه و كارشناسي بيشتر به بررسي اين مسأله پرداخته و براي آن تصميمگيري نمايند. براي نمونه توصيه ميشود كه در اين لايحه قيد گردد همانطور كه قرار است قيمت بنزين و گازوئيل در طول 5 و 6 سال به قيمتهاي جهاني برسند؛ مجلس نيز دولت و شركتهاي خودروسازي داخلي را مكلف نمايد كه كيفيت خودروهاي داخلي را از نظر مصرف سوخت و آلايندگي محيطزيست و ... در طول 5 و 6 سال به كيفيت و استانداردهاي معتبر جهاني برساند كه اين مسأله در مورد آب و برق نيز به همين منوال است.
این مطلب به تاریخ سه شنبه 10 شهریور ماه 2568 شاهنشاهی نوشته شد.
حجت ميان آبادي
سال گذشته و همزمان با ارائه لايحه هدف مند كردن يارانهها توسط دولت به مجلس، در نوشتاري با عنوان "9 نكته درباره اجراي لايحه هدفمند كردن يارانهها" به نقد و بررسي برخي از نكات و تبعات اجراي غيركارشناسي و شتابزده اين طرح پرداخته گرديد.
حال و همزمان با برگزاري جلسات مشترك دولت و مجلس درباره اين لايحه و ارائه لايحه اصلاح شده آن در صحن مجلس، يادآوري چند نكته اساسي جهت تكميل و اصلاح آن به نمايندگان ضروري بنظر ميرسد.
همانطور كه بر همگان روشن است يكي از اهداف اصلي دولت از اين طرح، كاهش يارانههاي اختصاص يافته در بخشهاي مختلف انرژي از جمله: بنزين، گازوئيل، آب، برق و گاز و توزيع آن در بين برخي از اقشار محروم جامعه است. هدفي كه به ظاهر و در بررسي اوليه منطقي بنظر ميرسد. اما سوالي كه در اين زمينه مطرح است اينست كه آيا آنگونه كه دولتمردان تأكيد ميكنند عامل اصلي اين مصارف فراتر از استاندارهاي جهاني در كشور، مردم هستند و يا اينكه نقش سازمانها و ساختارهاي دولتي در اين زمينه بيش از قصور مردم است؟ و آيا تنها گران كردن حاملهاي فوق ميتواند در كاهش هزينهها و مصرف آنها موثر باشد؟ كه در ادامه به بررسي اين مسأله در سه زمينه آب، بنزين و برق پرداخته و پيشنهاداتي ارائه ميگردد.
- آب:
ميزان تلفات در بخش آب شرب و بهداشتي كشور بيش از آنكه به مردم مرتبط گردد به سيستمها و ساختارهاي نامناسب دولتي مرتبط است. براساس مدارك موجود، ميزان تلفات آب در ايران از تصفيهخانه تا قبل از رسيدن به مصرفكننده بين 20 تا 22 درصد ميباشد يعني بطور متوسط 20 درصد از كل آب شرب تصفيه شده در كشور قبل از رسيدن به دست مصرفكننده و بدلايل متعدد از جمله فرسودگي شبكه توزيع تلف ميگردد در حاليكه اين ميزان در برخي از كشورها از جمله سنگاپور برابر 8% است.
در حاليكه اين مقدار مصرف، در محاسبه ميزان مصرف سرانه هر فرد در ايران در نظر گرفته شده و توسط مسوولان با ساير كشورها مقايسه ميگردد اما مصرفكنندگان –چه اقشار ضعيف و چه اقشار مرفه- در مقدار آن هيچ نقشي ندارند. براي نمونه تنها در شهر مشهد سالانه بيش از 17630000 (هفده ميليون و ششصد و سي هزار ) مترمكعب آب شرب تصفيه شده بدليل فرسودگي شبكه توزيع، بصورت نشت از شبكه هدر ميرود كه اين ميزان تلفات برابر كل نياز آب شرب و بهداشتي شهر بيرجند مركز استان خراسان جنوبي است و نكته حائز اهميت آنكه اين ميزان تلفات قبل از آنيست كه به دست مصرفكننده برسد و مردم و مصرفكنندگان در آن هيچ نفشي ندارند و تنها گران كردن هزينه آب مصرفي به بهانه كاهش مصرف تأثيري در كاهش آن نخواهد داشت.
- بنزين:
همانطور كه قبلاً نيز اشاره شده بود مصرف زیاد بنزین و حاملهای انرژی، توجیه همیشگی مسوؤلین جهت افزایش قیمت بنزین و حاملهای انرژی در جامعه بوده است. اما سؤالی که در این زمینه مطرح است اینست که: وقتی خودروهای تولید داخل به جای 5 تا 6 درصد مصرف سوخت، بعضاً 10 تا 14 درصد و حتی بیشتر سوخت مصرف میکنند تقصیر مردم چیست که مصرف سوخت در جامعه زیاد است؟
چطور دولت و مجلس بهجاي تمركز تنها بر افزايش قيمت، بر اصلاح و افزايش كيفيت خودروهاي توليد داخل تأكيد نميكنند؟
- برق:
مسأله توليد برق و ميزان تلفات آن نيز مشابه مسأله آب و بنزين است. براساس مطالعات صورت گرفته و بدليل فرسودگي شبكه توزيع و انتقال برق و هچنين عمر زياد برخي از نيروگاهها، راندمان توليد برق در كشور نزديك به 30 تا 40 درصد ميباشد در حاليكه اين ميزان در برخي كشورها از جمله انگلستان نزديك به 70 درصد است.
لذا با توجه به نكات فوق، به نمايندگان محترم مجلس كه در اقدامي شايسته و با حذف و اضافه كردن چندين بند به اين لايحه سبب كاهش تبعات اجراي شتابزده اين طرح در جامعه گرديدند توصيه ميگردد كه با مطالعه و كارشناسي بيشتر به بررسي اين مسأله پرداخته و براي آن تصميمگيري نمايند. براي نمونه توصيه ميشود كه در اين لايحه قيد گردد همانطور كه قرار است قيمت بنزين و گازوئيل در طول 5 و 6 سال به قيمتهاي جهاني برسند؛ مجلس نيز دولت و شركتهاي خودروسازي داخلي را مكلف نمايد كه كيفيت خودروهاي داخلي را از نظر مصرف سوخت و آلايندگي محيطزيست و ... در طول 5 و 6 سال به كيفيت و استانداردهاي معتبر جهاني برساند كه اين مسأله در مورد آب و برق نيز به همين منوال است.
این مطلب به تاریخ سه شنبه 10 شهریور ماه 2568 شاهنشاهی نوشته شد.
اشتراک در:
پستها (Atom)