نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران
بیداری پایگاه درفش کاویانی در راه مبارزه با خرافات و ننگ و جنایات 1400 ساله دین و 400 ساله مذهب و 31 ساله حکومت ننگین و خودکامه و پر ازفساد و جنایت آخوندی - یک مسلمان ایرانی تنها از این جهت مسلمان است که پدرش مسلمان بوده است و پدر او نیز بهمین دلیل مسلمان بوده که پدری مسلمان داشته است و پایان این خط زنجیر به زرتشتی فلک زده ای می رسد که با شمشیر عرب لا اله الله گفته بود !! بی آنکه حتی معنی آنرا دانسته باشد!! شجاع الدین شفا - تولدی دیگر -
خدایا ایران را از دروغ و دشمن و خشکسالی حفظ کن - دعای داریوش بزرگ برای ایرانیان همه زمانها

.

هیچکس حقایق مذهبی را بخوبی آنهائی که توش خردگرائی را از دست داده اند نمی فهمند - ولتر

۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

چه کردیم کین گونه گشتیم خار؟ خرد را فکندیم این سان ز کار / نبود این چنین کشور و دین ما / کجا رفت آئین دیرین ما؟!!

چه کرديم کين گونه گشتيم خار؟+عکس


             

چه کرديم کين گونه گشتيم خار؟

چه کرديم کين گونه گشتيم خار؟

خرد را فکنديم اين سان زکار

نبود اين چنين کشور و دين ما

کجا رفت آيين ديرين ما؟


داغ من را داغ کرد، روز من را سرد کرد.





نه اشتباه نکنيد اينها صحنه هائي از فيلم زامبي لند نيستند بلکه مراسم عاشورا در کشور عزيزمان ايران است

 



در اين خاک زرخيز ايران زمين

نبودند جز مردمي پاک دين

همه دينشان مردي و داد بود

وز آن کشور آزاد و آباد بود

چو مهر و وفا بود خود کيششان

گنه بود آزار کس پيششان

همه بنده ناب يزدان پاک

همه دل پر از مهر اين آب و خاک

پدر در پدر آريايي نژاد

ز پشت فريدون نيکو نهاد

بزرگي به مردي و فرهنگ بود

گدايي در اين بوم و بر ننگ بود

کجا رفت آن دانش و هوش ما

که شد مهر ميهن فراموش ما

که انداخت آتش در اين بوستان

کز آن سوخت جان و دل دوستان

چه کرديم کين گونه گشتيم خار؟

خرد را فکنديم اين سان زکار

نبود اين چنين کشور و دين ما

کجا رفت آيين ديرين ما؟

به يزدان که اين کشور آباد بود

همه جاي مردان آزاد بود

در اين کشور آزادگي ارز داشت

کشاورز خود خانه و مرز داشت

گرانمايه بود آنکه بودي دبير

گرامي بد آنکس که بودي دلير

نه دشمن دراين بوم و بر لانه داشت

نه بيگانه جايي در اين خانه داشت

از آنروز دشمن بما چيره گشت

که ما را روان و خرد تيره گشت

از آنروز اين خانه ويرانه شد

که نان آورش مرد بيگانه شد

چو ناکس به ده کدخدايي کند

کشاورز بايد گدايي کند

به يزدان که گر ما خرد داشتيم

کجا اين سر انجام بد داشتيم

بسوزد در آتش گرت جان و تن

به از زندگي کردن و زيستن

اگر مايه زندگي بندگي است

دو صد بار مردن به از زندگي است

بيا تا بکوشيم و جنگ آوريم

برون سر از اين بار ننگ آوريم



فردوسي
این پیام در تاریخ پنج شنبه اورمزد شید 1 مهر ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
1 مهر ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.