نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران
بیداری پایگاه درفش کاویانی در راه مبارزه با خرافات و ننگ و جنایات 1400 ساله دین و 400 ساله مذهب و 31 ساله حکومت ننگین و خودکامه و پر ازفساد و جنایت آخوندی - یک مسلمان ایرانی تنها از این جهت مسلمان است که پدرش مسلمان بوده است و پدر او نیز بهمین دلیل مسلمان بوده که پدری مسلمان داشته است و پایان این خط زنجیر به زرتشتی فلک زده ای می رسد که با شمشیر عرب لا اله الله گفته بود !! بی آنکه حتی معنی آنرا دانسته باشد!! شجاع الدین شفا - تولدی دیگر -
خدایا ایران را از دروغ و دشمن و خشکسالی حفظ کن - دعای داریوش بزرگ برای ایرانیان همه زمانها

.

هیچکس حقایق مذهبی را بخوبی آنهائی که توش خردگرائی را از دست داده اند نمی فهمند - ولتر

۱۳۹۱ فروردین ۱۵, سه‌شنبه

حافظ و شراب

حافظ و شراب:

در غزلیات حافظ مدام صحبت از شراب و باده و می بمیان می آید و بسیاری از مفسرین و هم میهنان عقیده دارند که مقصود حافظ از شراب: حقیقت و باده معنی و می معرفت بوده است و نمیخواهند زیر بار بروند که شاید در بعضی موارد اقلا" مقصودش همین شرابی بوده که از انگور میسازند و در میان اهل فسق و فجور خواهان و هوادار بسیار دارد.

  * قصه آخوند ملا علی نوری از علمای بزرگ معروف است که یکی از شاگردانش کتبا" از او پرسید که معنی و مراد این بیت حافظ چیست ؟ که فرمود:

می دوساله و محبوب چارده ساله
  همین بس مرا خدمت جدید و قدیم ( یا صغیر و کبیر )

آیا مراد حافظ از محبوب چهارده ساله چنانکه عرفا" میگویند پیغمبر اکرم است که در چهل سالگی مبعوث شد و چون چهل عبارت است از چهار بار ده مقصود حافظ از محبوب چهارده ساله یعنی محبوبی است که چهار بار ده سال داشته است.
 ( ببینید یک شعر ساده را این ملا ها و بچه آخوندها چه جور می پیچانند و معانی مختلف به آن میدهند کله آدم از دستشان سوت میکشد )

آخوند ملا علی در حاشیه همان کاغذ چنین نوشت:
نور هردو چشم من:
می دوساله آن شرابی است که دوسال مانده باشد و اهل نشاه گویند که تاثیر چنین شرابی برای مستی بیشتر از شرابهای دیگر است و اما مراد از محبوب چهارده ساله ( مردی است که بسن چهارده باشد و پشت لب او سبزه زار شده باشد و اهل ذوق گویند که با چنین امردی ( همجنس باز ) صحبت داشتن الذ است ( لذت بخش است ) و حافظ غیر از این معنی را قصد نکرده است و آنچه عرفا توجیه و تاویل میکنند اشهد بالله که خلاف مراد حافظ است.

پانویس اول:
من نمیدانم این آقای آخوند که مراد حافظ را انقدر خوب فهمیده چرا محبوب چارده ساله را به یک دختر ( مونث ) چهارده ساله مثال نزده و و یک پسر ( امرد ) مثال زده ،  فکر کنم این آخوندها همه شان بیشتر همجنس بازند تا خانم باز.

در ادامه نوشته بالا:
خدا پدر چنین آخوند چیز فهمی را بیآمرزد که آب پاکی را بروی دست عرفا و مفسرین ریخته ولی گذشته از این در خود دیوان حافظ هم پاره ای ابیات هست که واقعا" بوی شراب انگور از آن میآید.

و از آن جمله است این ابیات شراب دار دنیوی:
 روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز
دل چو آینه در زنگ ظلام اندازد.

 زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
گر چه ماه رمضان است بیآور جامی.

 آن تلخوش که صوفی ام الخبائثش خواند
اشهی لنا واحلی من قبله العذارا.

باده گلرنگ تلخ تیز خوشخوار سبک
نقش از لعل نگار و نقش از یاقوت خام.

نگویمت که همه ساله می پرستی
سه ماه می خور و نه ماه پارسا میباش.
 ( این یکی خیلی ثابت میکند که حافظ از شراب دنیوی حرف زده )

 چه شود گرمن و تو چند قدح باده خوریم
باده از خون رزان است نه از خون شماست.

باده نوشی که در او هیچ ریائی نبود
بهتر از زهد فروشی که در او رو و ریا است.

ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
در ده قدح که موسم ناموس و نام رفت.

نقد دلی که بود مرا صرف باده شد
قلب سیاه بود از آن در حرام رفت.

می خور که صد گناه زاغیار در حجاب
بهتر ز طاعتی که بروی ریا کنند. ( به این شعر توجه کنید )

زیاده هیچت اگر نیست این نه بس که تورا
دمی ز وسوسه عقل بی خبر دارد.

صوفی ار باده باندازه خورد نوشش باد
ورنه اندیشه این کار فراموشش باد.

عیب می جمله بکردی هنرش نیز بگو
نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند.

البته تاویل و توجیه عارفانه بعضی از این ابیات کار مشکلی نیست ولی باید انصاف داد که اگر عقل سلیم را حاکم قرار دهیم ( همان عقلی را که محمد بن عبدالله و امامها و فلاسفهُ مسلمان مثل ملا صدرا و ملا هادی سبزواری و ... کفر اعلامش کردند )،  بصدای بلند خواهد گفت ( بقول امروزی ها تابلوست ):

که ایهاالناس حقا که مقصود حافظ لا اقل در این ابیات از می و باده و شراب همین شرابی است که با انگور میسازند و چون در میان مسلمانان حرام است بافراط مینوشند.

* باید دانست که علاوه بر ابیات نوشته شده در فوق ابیات بسیار دیگری هم هست که باز دلالت دارد بر همین معنی ولی در اینجا به همینقدر قناعت رفت.

 برداشت:
از نسک: صندوقچه اسرار
از: محمد علی جمالزاده

*******************************************

]چهارشنبه 16 / فروردین / 2571 شاهنشاهی