نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران
بیداری پایگاه درفش کاویانی در راه مبارزه با خرافات و ننگ و جنایات 1400 ساله دین و 400 ساله مذهب و 31 ساله حکومت ننگین و خودکامه و پر ازفساد و جنایت آخوندی - یک مسلمان ایرانی تنها از این جهت مسلمان است که پدرش مسلمان بوده است و پدر او نیز بهمین دلیل مسلمان بوده که پدری مسلمان داشته است و پایان این خط زنجیر به زرتشتی فلک زده ای می رسد که با شمشیر عرب لا اله الله گفته بود !! بی آنکه حتی معنی آنرا دانسته باشد!! شجاع الدین شفا - تولدی دیگر -
خدایا ایران را از دروغ و دشمن و خشکسالی حفظ کن - دعای داریوش بزرگ برای ایرانیان همه زمانها

.

هیچکس حقایق مذهبی را بخوبی آنهائی که توش خردگرائی را از دست داده اند نمی فهمند - ولتر

۱۳۸۹ بهمن ۷, پنجشنبه

بی قانونی و بی عدالتی یک کشور امام زمانی (که مرتب هم دزدان و قاچاقچیانش را اعدام میکند ) به نام ایران



بی قانونی و بی عدالتی  یک کشور امام زمانی  (که مرتب هم دزدان و قاچاقچیانش را اعدام میکند )   به نام ایران:

کشوری که با احکام غلط اسلامی اداره بشود همین میشود این دو خبر از وضعیت دزدهای مملکت هستند ممکن است بگویئد خبرها در ایران هدایت شده هستند و در نتیجه نمیتوانند درست باشند؛  من هم میگویم فقط خبر دزدی و چاقو کشی در غرب تهران تا دو هفته پیش از این تاریخ 43 فقره بود که من خودم شاهد اتفاقاتش بودم 

به جای دزد گیری،  زنان گیری داریم ( اینست شعور و احکام الهی ما / اینست عدل و داد اسلامی ):
طرح دورکاری زنان نیز یکی از این اقدامات بود که اکنون مدتی ست در کشور امام زمانمان  اجرا شده است. جز آن احمدی نژاد در چند سال گذشته با هرگونه حرکتی در مورد احقاق حقوق زنان به شدت مخالفت کرده است.  بخشی از طرح مبارزه با بدحجابی نیز به همین قصد است زیرا دولت کودتا حجاب را نه ارزش و احترامی برای زن بلکه راهی برای محدود کردن او می داند و برخورد با زنان در کوچه و خیابان نه برای ایجاد امنیت در جامعه بلکه برای ایجاد ترس و احساس عدم امنیت در آنهاست. 
چه اگر احمدی نژاد به فکر امنیت جامعه بود به جای زنان، دزدان و قاتلان را کنترل می کرد 

در این راستا در وبلاگ دوستی این چنین نظر دادم که معتقدات من در این سالهای عمرم هست در ایران ، همان را اینجا هم منعکس میکنم
ببینید دوستان ،  ما حتی در فرهنگ ایرانی اعدام نداریم ( حتی واژه اعدام هم نداریم و به جای اعدام باید مثلا" بگوئیم به نیستی فرستادن )  و در شاهنامه هم فریدون و کاوه آهنگر وقتی ضحاک را میگیرند کت بسته میبرندش در کوههای دماوند و آنجا تا آخر عمرش زندانی میکنندش ولی خونش را نمی ریزند ، در فرهنگ ایران جان انسان و جان حیوان را نمیگیرند جان ارزش زیادی دارد ولی این اقوام سامی و رومیان خون و خونریزی را به ما یاد دادند طوری که ایرانیانی که آنطور با جان ستانی مخالف بودند برای اجابت شدن هر آرزوئی جان یک گوسپندی را میگیرند و خونش را به در و دیوار و ماشینشان می پاشند تا به اصطلاح با گرفتن جان یکی دیگه جان خودشان  و مال و منالشان در امان بماند ، ما میتوانیم به جای این جان ستانی ها در مملکتمون قوانین دزد گیری داشته باشیم و زیر سایه قانون و دادگستری از شر دزدی ها رها شویم ولی گویا در این مملکت پلیس و کلانتری و دادگاهها در خدمت حاکمین وقت هستند و مشغول زنان گیری و کاری به کار دزد ندارند و این  نشان میدهد ما قانون و کلانتری و پلیس نداریم!! 
( عوضش خدا و پیغمبر و احمدی نژاد و خامنه ای و امام زمان که داریم )

( احتمالا" این دزدانی هم که بوسیله حکومت فعلی گرفته میشوند دزدی و یا قاچاق نکرده اند و به آنها تهمت دزدی زده اند تا بتوانند دشمنان رژیم را بدون دردسر اعدام کنند!! / چه اگر با اینهمه که دزدان و قاچاقچیان را اعدام میکنند پس باید نسل دزدها و قاچاقچی  در ایران از بین رفته باشه ولی میبینیم که نشده پس کاسه ای زیر نیم کاسه هست  ) ،  ولی گویا خامنه ای و احمدی نژاد این دو نهاد را بخوبی دارند ، ما  ایرانیانی که جان را نمی ستاندیم حالا که مسلمان شدیم باید هی خدا خدا کنیم و قران بخوانیم و سر بگیریم و جان حیوان بگیریم تا  واژه های عربی قران و موجودی نا موجود به نام خدا و خون ریخته شده حیوان زبان بسته محکوم شده  بتواند امنیت مارا در کشورمان تامین کند !!!، ولی بهتر است بگوئیم ما ایرانیان هم قانون نداریم هم خدا را نداریم چون گویا قانون و خدا  ( یی که وجود هم نداره ) هردو در اختیار این حکومت هستند.

و حالا گوشه ای کوچک از وضعیت  کلانتری هایمان

ماشینمون رو دزد ‌برده، سرگرد آگاهی آدرس چندتا از پاتوق‌های دزدها رو بهمون داده، می‌گه برین ببینین سرنخی از ماشینتون اینجا‌ها پیدا می‌کنین یا نه! اگه سرنخی پیدا کردین به ما خبر بدین!!! مملکته داریم؟

* برای اینکه بهتر بتوانید وضعیت کشور داری را در دورانهای طلائی و شکوفائی اسلامی ، شیعی بدانید علاوه بر خواندن مطالب زیر،  نسک ( کتاب ) حاجی سیاح را هم که در اینجا  گذاشته ام لطف کنید و دانلودش کنید تا بخوانید و بفهمید در زمان قاجاریه کشور چندین هزار ساله ایران بدست پادشاهان بسیار مسلمان و بسیار شیعه قاجار چطوری کشور داری میشده است؟؟ ، بفهمید ، تا اسلام و شیعه و آخوند هست دوران خوف و وحشت و بی ناموسی و پدرسوختگی در زمینه های مختلف هم  در کشور هست ، زن ستیزی و ارزش ستیزی هم هست،  
بخوانید بدبختی های کشور اسلامیمان را هم الان و هم در گذشته ما. 

* خوف و حشت  در زمان حال ( سال 89 خورشیدی تحمیلی )

ماشینمون رو دزد ‌برده، سرگرد آگاهی آدرس چندتا از پاتوق‌های دزدها رو بهمون داده، می‌گه برین ببینین سرنخی از ماشینتون اینجا‌ها پیدا می‌کنین یا نه! اگه سرنخی پیدا کردین به ما خبر بدین!!! مملکته داریم؟ 
این وضع کلانتری های مملکتمون

و حالا بشنوید راجع به دادگاهها ی ایران:


دروغ کسب و کار من است:
1389/10/28

به رئیس شهربانی کل کشور :
در دادگاهی که شهودش خرید و فروش میشوند ، میشود گفت دادگاه ؟؟
اینجا دادگاه هست یا دارند در یک کشوربزرگی دادگاه بازی میکنند؟؟؟؟؟

- گزارش خبری را بخوانید:
( اگر چه ممکن است شما خواننده گرامی خبرهای بدتر از این را خوانده باشید و یا شاهد بوده باشید ):
خرید و فروش شهود در جلوی دادگاه‌ها در دهه اخیر به یک معضل تبدیل شده به ‌طوری که برخی سودجویان، شهادت در دادگاه را به‌عنوان حرفه و پیشه خود انتخاب کرده و افراد بی‌گناه را با یک شهادت دروغ متهم می‌کنند.

1- قانونی که در دادگاه اجرا نمیشود:
بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری و مدنی باید دادگاه نام و مشخصات شاهد را به طرف دیگر دعوا ارائه کند تا شخص مورد نظر در مورد سلامت و عدالت شخص شاهد، تحقیق و بررسی کرده و اگر مشکل یا ایرادی را مشاهده کرد به دادگاه ارائه کند اما این قانون در دادگاه‌ها اجرا نمی‌شود.
این در حالیست که ماده 1309 قانون مدنی پیش از این اثبات اسناد رسمی را با شهادت شهود خلاف دانسته بود که در تاریخ هشتم آبان‌ماه 1367 شورای نگهبان این قانون را خلاف شرع دانسته و شهادت شهود را بیّنه و شرعی حتی در اثبات اسناد رسمی اعلام کرده است.
فرصت «دروغ‌گوئی» در دادگاه‌های ایران بیشتر است
در اروپا دادگاه‌ها بر اساس سیستم پرس‌آزمایی برگزار می‌شود به‌نحوی که شاهد در محضر دادگاه، هیأت منصفه، شهود، وکیل و دادستان سؤال و جواب می‌شود و قاضی به سخنان آنان گوش می دهد و شاهد فرصتی برای «دروغ‌گویی» یا «تضاد گویی» ندارد ولی در ایران تمامی سؤالات را باید قاضی سؤال کند و در این فاصله شاهد فرصتی کافی برای «دروغ‌پردازی» دارد.
با این حال گروهی از وکلا و حقوقدانان بر این عقیده‌اند که در جامعه امروزی نباید شهادت را رکن اصلی تصمیم‌گیری در پرونده قرار داد ولی می‌توان با اجرای صحیح قانون این آسیب قضایی را رفع کرد.
معاون قضایی قوه قضائیه در این خصوص میگوید:
«وقتی مردم موازین اسلامی را زیر پا گذاشته و شهود دروغ‌گو را در دادگاه حاضر می‌کنند و در دادگاه تجدیدنظر هم باز شهودی دیگر به دروغ شهادت می‌دهند قاضی چه کند؟.»
ممکن است خون بیگناهی ریخته شود
حجت‌الاسلام کریمی، نقش رسانه‌ها در مواجهه با این معضل قضائی را مهم دانسته و توضیح میدهد: «رسانه‌ها باید مردم را آگاه کنند که قسم دروغ، گناه کبیره است و با قسم دروغ ممکن است خون بیگناهی ریخته شود.»
آیت‌‌الله محمد امامی‌کاشانی، خطبیب نمازجمعه تهران نیز گفته است: 
«این افراد که بعضاً در دادگاه‌های خانواده، کیفری و حقوقی نقش شاهد را ایفا می‌کنند در بسیاری از موارد حتی طرفین دعوا را نمی‌شناسند و تنها با یک شهادت یا قسم دروغ پول خود را از یکی از طرفین دعوا دریافت کرده و دادگاه را ترک می‌کنند.»

معاونت تنقیح، تدوین و انتشار قوانین و مقررات ریاست جمهوری معتقد است:
«قاضی باید به وظایف قانونی و شرعی خود از جمله تفهیم اهمیت قسم، شهادت و عواقب شهادت دروغ عمل کند.

2- قضات برای اثبات عدالت شهود وقت ندارند
عباسعلی رحیمی‌اصفهانی افزوده است: 
«امروز مشاهده می‌شود قضات به‌دلیل کم‌حوصلگی، بومی نبودن قاضی، تراکم پرونده‌ها و مدت زمان محدود برای رسیدگی به پرونده وقتی برای احراز عدالت، عدم سوءپیشینه و دروغ‌گویی شاهد اختصاص نمی‌دهند و تنها به اظهارات کتبی شاهد بسنده می‌کنند.»
مرتضی بختیاری، وزیر دادگستری هم با بیان اینکه «صحت پاکدامنی شهود نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در صدور حکم ایفا می‌کند»، گفته:
«محاکم باید با حوصله و دقت بیشتر به‌دنبال عدله‌ای غیر از شهود بروند.»
اما رئیس اتحادیه کانون‌های وکلای ایران میگوید:
«اگر بگوییم قضات سرشان شلوغ است و وقت ندارند و شاهد بدون احراز شرایط قانونی شهادت دهد کاملاً غیرقانونی و غیرشرعی است و ممکن است بیگناهی به اشتباه متهم شود.»
از دست این رژیم بی شعور و بی عدل و داد  و بی منطق و جانی راحت بشیم ، اونروز چه روزی میشود
3- دروغ‌گوئی برای امرار معاش
بهمن کشاورز در ادامه تصریح کرده:
«در جامعه امروزی که دروغ‌گویی برای امرار معاش افزایش یافته است نباید پایه و اساس محاکم شهادت شهود باشد.»
قانون مجازات اسلامی، مجازات شهادت دروغ را سه ماه و یک روز تا دوسال حبس یا یک‌میلیون و پانصد هزار ریال جزای نقدی تعیین کرده اما چنانچه حکمی صادر شده باشد که مبنای آن حکم، شهادت دروغ بوده باشد از طریق اعاده دادرسی نسبت به آن حکم می‌توان اعتراض کرد و مرجع اعاده دادرسی دیوان عالی کشور است.

پا نویس :
بازهم مومنین و مسلمانان ، آی چادر به سرهای با نام زینب و کلثوم و فاطمه ، کشورداری اون پدر و پسر درست بود 
( که بقول شما طاغوت هم بودند ) یا کشور داری این آخوندهای مسلمان و شیعه؟؟؟؟؟؟؟


چقدر خوب شد این انقلاب سال 57 انجام شد و ما روی اصلی احکام الهی اسلامی و شیعی و رفتار آخوندی را دیدیم در غیر اینصورت تا دنیا دنیاست میگفتیم اسلام خوبست این آخوندها هستند که بدند و ظالمند و ...



- این پیام به رویداد پنج شنبه اورمزد شید 7 بهمن ماه 2569 شاهنشاهی برابر با
پنج شنبه 7 بهمن ماه 1389 خورشیدی تحمیلی تازی و تازی پرستان نوشته شد.