نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران
بیداری پایگاه درفش کاویانی در راه مبارزه با خرافات و ننگ و جنایات 1400 ساله دین و 400 ساله مذهب و 31 ساله حکومت ننگین و خودکامه و پر ازفساد و جنایت آخوندی - یک مسلمان ایرانی تنها از این جهت مسلمان است که پدرش مسلمان بوده است و پدر او نیز بهمین دلیل مسلمان بوده که پدری مسلمان داشته است و پایان این خط زنجیر به زرتشتی فلک زده ای می رسد که با شمشیر عرب لا اله الله گفته بود !! بی آنکه حتی معنی آنرا دانسته باشد!! شجاع الدین شفا - تولدی دیگر -
خدایا ایران را از دروغ و دشمن و خشکسالی حفظ کن - دعای داریوش بزرگ برای ایرانیان همه زمانها

.

هیچکس حقایق مذهبی را بخوبی آنهائی که توش خردگرائی را از دست داده اند نمی فهمند - ولتر

۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

وجود و یا عدم وجود خدا در دینها و آیا خدا در روی زمین عمله ما انسانها هست یا نیست؟!! (قسمت دوم)







وجود و یا عدم وجود خدا در دینها و آیا خدا در روی زمین عمله ما انسانهاهست یا نیست؟!! (قسمت دوم)






در این پست میخواهم ثابت کنم اصلا" خدا هست یا نیست!! و مقداری در مورد آن بیشتر از پست قبلی بنویسم:
بی مقدمه وارد میشویم
وجود خدا در دین یهود: خدا کسی هست که در یک شب تاریک تا صبح دنبال پیغمبرش میکند!!
و میگوید باید بروی و ختنه کنی !!

آخر خودتان به عقلتان رجوع کنید یک خدای به اون بزرگی و عظمت یک همچین کار مضحک و پیش و پا افتاده ای را میکند خوب میتوانسته از قدرتش استفاده و جور بهتری موسی را وادار به ختنه کند!!
اصلا" شما بگوئید یک تیکه پوست بی مقدار چه ارزشی دارد!!
که خدا در یک دین بزرگ و معروفی مثل یهود خود را به این شکل مضحک معرفی کرده است!!
( و باز خوانده ام که موسی تا آخر عمرش حرف این خدا رو اجرا نکرده و اصلا" نرفته ختنه بکند خنده دار و عجیبه نه؟!!)
جز آبرو ریزی که به نظر من کار دیگری نکرده آیا شما این خدا را قبول دارید من که ندارم چون به عقل انسان جور در نمیآید!!


وجود خدا در دین اسلام:
و حالا خدا در دین اسلام کسی هست که برروی تختی نشسته و چند صد فرشته و یا بقول آخوندها و مومنین ملائک زیر این تخت را گرفته و مرتب بال بال میزنند!! و من در جاهائی شنیدم که مرتب بعضی از آخوندها وقت عزیز دنیائیشان را سر این که خدا باسن دارد یا نه؟ و این باسن چقدر است؟!! آیا باسنش همه آسمان را گرفته و یا نه؟!! و یا مقداری از آسمان را گرفته ؟!! بحث وجدل میکنند!! درصورتیکه به جای آن میتوانستند کارهای بهتری برای خود و یا خانوادهشان و یا دیگران بکنند هیهات که چه بگویم !! من این خدا را هم که متکبر و دیوانه هم هست و از زمین فرار کرده رفته تو آسمونها قبول ندارم!! شما دارید !! مفت وقت عزیزتان بنشینید و از این حرفهای پوچ بزنید!! و فکرش را بکنید!!

و حالا خدا پرستها چه میگویند؟:
خدا پرستها میگویند خدا هست چون از خود میپرسند مارا چه کسی آفریده؟
هر مصنوعی صانعی باید داشته باشد از هیچ که نمیشود درست شد!! خوب تا اینجا را فرض میکنیم درست است حالا یک سوال دارم طبق گفته خودتان در بالا هر مصنوعی صانعی دارد پس خدا را کی درست کرده خدا که نمیتواند از هیچ درست بشود!! ولی از اینجا به بعد به بن بست میرسیم که بهتره و عقل حکم میکنه اصلا" جلوتر نرویم که جز سردرد چیزی نصیبمان نمیشود!!

این یک بن بست است پس رسیدیم به اینکه به خود بگوئیم نمیدانیم خدا هست!!


بی خدایان چه میگویند:

میگویند دنیا از هیچ درست شده !! دانشمندان میگویند اول دنیا بصورت توده ای بخار بوده که دور خود میچرخیده و بعد کرات ازآن جدا شده انداگر هم بپرسی این توده از کجا آمده میگویند نمیدانیم یعنی باز در اینجا به بن بست رسیدی!!ولی از آنجائی که هر مصنوعی باید صانعی داشته باشد از اینجا ببعد بن بست شروع میشود و اینها هم میگویند دیگر پیشروی نمیکنیم که جایز و عقلانی نیست و در اینجا باید به خود بگوئیم نمیدانیم خدا نیست!!در نتیجه این دو عامل که هم نمیشود ثابت کرد هست و نمیشود ثابت کرد نیست اگر کسی از ما پرسید خدا هست یا نیست باید بگوئیم ما نمیدانیم خدا هست یا نیست که این جواب به عقل نزدیکتر است .و حالا میخواهم بحث کنم که آیا خدا اگر باشد عمله و نوکر ما در روی زمین هست یا نیست؟!!! :خدا پرست ها مرتب فکر میکنند کارهای این دنیا را خدا درست کرده و میکنه در کتاب حلاج خواندم ( باید بگویم حلاج 1400 سال پیش در این دنیا زندگی میکرده) او میگفت هرکسی که بدنیا میآید یکطوری مرگ خودرا در ذهن خود پیش بینی میکند و همانطور هم میمیرد ( من در اینجا اضافه میکنم بعضی اوقات افکار انسان عوض میشود در نتیجه ممکن است بعضی از افکار بوقوع نپیوندد )
به هرحال حلاج درست میگفت مرگ انسانها دست خودشان هست و خدا هیچ کاری با مرگ انسانها ندارد و ما همانطور زندگی میکنیم و میمیریم که برای خود و در ذهنمان تصور کرده ایم باید بگویم که خدا در هر سه مرحله مهم زندگی بشر یعنی تولد مرگ و زندگی هیچ دخالتی ندارد ما انسانها تماما" دنباله افکار یکدیگریم که پا در روی زمین میگذاریم و متولد میشویم از شکم مادرمان

یعنی کسانی فکرمان را کرده و مارا در فکرشان خواسته اند بعد ما به همان شکل و همان خصوصیاتی که در فکر کسی گنجانده شده بودیم بدنیا میآئیم.

مرگ هم باز دست خودمان هست و به تصورات و عقایدمان مربوط هست بعضی ها در درونشان فکر میکنند در اثر تصادف میمیرند بعضی ها فکر میکنند در اثر بیماری میمیرند و هرکسی طوری خودش را در ذهنش می بیند

دنیای هرکس تصوراتش هست بنابراین اگر فکر میکنیم عزرائیلی هست و میآید مارا میبرد یک روز این عزرائیل را میبینیم و جانمان را با ترس و لرز به او میدهیم ولی این عزرائیل نیست که آمده سراغمون این افکار خودمان هست که از بس در مغز ما قوی شده روزی بالاخره در همان ساعت مقرر شده بوسیله افکارمان میآید و جانمان را به همان شکل که خواستیم و همیشه تصورش را میکردیم میگیرد! ولی ما افکارمان را همیشه بطور نا خود آگاه به خودمان میدهیم در نتیجه هیچوقت متوجه نمیشویم که این خودمان هستیم که همه چیز و اتفاقات زندگیمان را برای خودمان مقرر کرده ایم!باز میگویم خدا در هیچ کاری دخالتی ندارد
در نتیجه باید بگوئیم خدا عمله ما در زندگی زمینی ما نیست عمله خودمان خودمان هستیم و بس!!

در نتیجه ما تنها هستیم در این جهان و هیچکس پشت ما و در هیچ طرف ما نیست!! و ما فقط و فقط به نیروی مغزمان متصل هستیم نه بیشتر و نه کمتر و نباید هم پشتوانه نامرئی در آسمانها داشته باشیم ما مغز را داریم به هیچ چیز قوی تر از مغز هم احتیاج نداریم بخصوص به نیروهای غیبی در آسمانها که در دینها به ما 1400 ساله یاد داده اند و مارا بیچاره و گرفتار خود کرده اند و چه اشخاصی که سرشان و عزیزانشان و ارزشهای شخصی و مملکتی و اسباب زندگیشان را در این راه به دیوانگان مذهبی باخته اند!! مثل ایرانیان و مصریان و دیگر کشورهای فلک زده و بدبخت شده اسلامی !!

هیهات که این دین ها چه که با انسانها نکرده اند!!.
در مورد انشااله که خیلیها مثل نقل و نبات آنرا هی تکرار میکنند و میگویند:شما خوانندگان بگوئید خدائی هم اگر باشد به خاطر عدالت هم که شده همه چیز را از خود ما میپرسد و اگر خدا دست توانای بالای سرمان باشد از ما باید بپرسد آیا فلان چیز را میخواهی اگر خودمان خواستیم به اجرا در میآید و به ما میدهد بنابراین نگوئید انشاالله که این جمله یعنی اگر خدا بخواهد بازهم تاکید میکنم اگر هم خدائی باشد عدالتش این است که از ما سوال کند پس تکرار عبارت انشاالله که یعنی اگر خدا بخواهد چه معنائی میدهد؟ او از ما میپرسد باز ما از او بپرسیم ای بر پدر نادانی!!و یا هر اتفاقی میافتد بعضی ها میگویند مشیت و اراده خداوند است !! خدا اگر هم باشد برای ما نمی نشیند و قلم بردارد و بنویسد مثلا" در ساعت چهار و بیست دقیقه روز شنبه به فلان تاریخ من میروم زیر ماشین و میمیرم و یا دست و پایم میشکند !! خودتان بگوئید این مشیت و اراده چه معنائی میدهد؟!!در آخر میگویم ما خودمان همه چیز را به خود میدهیم و همه چیز را از خود میگیریم و خدائی هم اگر باشد( که نه میشود اثباتش کرد و نه انکار) در هیچ چیز ما یعنی تولد و مرگ و بدبختی و خوشبختی زندگیمان دخالتی ندارد. و این هم از عدالتش هست .


این مطلب به تاریخ5 امرداد ماه2568 شاهنشاهی نوشته شده است.

۸۰ نظر:

  1. درود نوشین عزیز

    پیش از آنکه بگوییم خدا هست یا خدا نیست باید پرسید خدا چیست؟

    در نظر تمامی معتقدین به خدا خدا یک چیز متفاوت با دیگری است پس خدا یک تعریف مشخص ندارد.


    بدرود. پاینده ایران

    پاسخحذف
  2. درود

    ((به یاد رضا فاضلی)) به روز شد.

    بدرود. پاینده ایران

    پاسخحذف
  3. سلام :
    آيا امكان استفاده از بلاگ اسپوت برای ما در ايران مهيا هست يا نه / اگر امكانش هست بنده رو راهنمايی بفرماييد / در غير اين صورت از ايجاد مزاحمت شرمنده‌ام

    ضمناً وبلاگ زيبا و پرمحتوايی داريد/ پاينده و پيروز باشيد

    پاسخحذف
  4. دوست گرامی وبلاگت باز شد اما مطالبت نمیاد که بهت نظر بدم در نتیجه همین جا جوابت را میدهم:
    اگر دقت کرده باشی من هم در بلاگ اسپات هستم که چند روز پیش نقل مکان کردم و به بلاگر آمدم پس با خیال راحت شما هم وبلاگتان را به بلاگر منتقل کنید. نوشین

    پاسخحذف
  5. درود نوشین عزیز
    می خوام کل حرفامو با یک بیت شعر برات بگم

    شاید خدا در کوهان شتر افسار گریخته ای باشد.
    گل برای گل

    پاسخحذف
  6. درود بر شما

    شما چه قدر به مذهب و فلسفه علاقمند هستید
    نیلو فر مهر زمین
    نوشین خانم باید بگویم شما باید آثار عرفانی ایرانی را مطالعه کنید تا به پاسخ پرسش هایتان برسید . آیا شما چیزی به نام سیر آفاق و انفس شنیده اید سیر آفاق یعنی سفر در جهان طبیعت که این برای فیلسوفان است و سیر انفس یعنی به درون خویش یعنی شما در یک اتا ق دربسته سفر می کنید

    پاسخحذف
  7. این آسمانها را با تلسکوپ هابل هم نمی توانید ببینید حماقت این آخوند ها هم همین است که شما را هم گمراه کرده اند واقعا که از این سخنان باید سر به بیابان گذاشت همه اینها که گفتید با سفر در درون خویش می بینید در آسمان به جز آجر پاره چیزی وجود ندارد

    پاسخحذف
  8. سلام نمی کنم که خدا حافظی در کار باشد

    دعوتید
    همین

    پاسخحذف
  9. ...این آسمانها را با تلسکوپ هابل هم نمی توانید ببینید حماقت این آخوند ها هم همین است که شما را هم گمراه کرده اند واقعا که از این سخنان باید سر به بیابان گذاشت همه اینها که گفتید با سفر در درون خویش می بینید در آسمان به جز آجر پاره چیزی وجود ندارد.
    در جواب دوست ناشناس:
    آقا یا خانم ناشناس شما میگوئید حماقت آخوندها...
    من مطلبم را از قران نقل قول کردم و ایرادم به نوشته های قران هست آخوندها که به اندازه کافی بدتر از نوشته های قران هستند اگر مطلب را بادقت بیشتری میخواندی میفهمیدی البته که در آسمان چیزی نیست اون آجر پاره هم که میگوئی در آسمانها نیست
    آجر پاره رو زمین است نه در آسمانها
    و من هم صرفا" مطالب قران که احکام الهی ما ایرانی های گرفتار هست را به نقد کشیدم همین

    پاسخحذف
  10. درود نوشین عزیز
    در مورد این مطلبت می گویم که هرکس بنا به عقل و خرد خود و فهم و درک خود از این جهان و جهان بینی که در اندیشه خود دارد و به آن اعتقاد دارد خدا را می فهمد.در قسمت اول همین بحثت هم عنوان کردم که من کاری به ادیان ندارم.ادیان مطمئنن در بسیاری از موارد تحریف شده اند و برداشت هر کس هم از دینهای مختلف به گونه های مختلف می باشد.من تنها راه خداشناسی را در خودشناسی میدانم.اگر کسی چه باسواد ترین آدمها و چه بی سواد ترین آدمها به خود بنگرد درک میکند که این تن و این عقل و این سیستم منظم و یکپارچه عروق و دستگاههای مختلف بدن نمی توانند آفریدگاری نداشته باشند.مطمئنن این سیستم منظم توسط ناظمی آفریده شده است و حتی برایت گفتم که یکی از مشهورترین جراحان قلب دنیا که در امریکا زندگی میکند و به خدا اعتقاد داشته است از او می پرسند که چگونه به خدا اعتقاد پیدا کردی و او میگوید من در زیر تیغ جراحی وقتی که قلب و عروق و این سیستم منظم را دیدم مطمئن شدم که اینها همینطوری و در اثر واکنشهای شیمیایی و توده های به هم پیوسته درست نشده اند بلکه اینها آفریدگاری ناظم داشته اند.
    اما هر کس آزاد است تا خدا را انکار کند یا انکار نکند.فقط اوست که می تواند تصمیم بگیرد و بس.اما اینکه ما ظرفیت و کشش این را نداریم که بدانیم خدا چگونه به وجود آمده نمی تواند دلیل بر این باشد که خدا را انکار کنیم.این دقیقا مثل این است که ما که نمی توانیم عقلمان را ببینیم پس ادعا کنیم که ما عقل نداریم یا احساسات که دیدنی نیست پس ما احساس را انکار کنیم.
    در مورد شاملو که در دانشگاه برکلی درباره فردوسی بزرگ سخنرانی کرده بود و متاسفانه از لغات زشتی هم استفاده کرده بود من در حدی نیستم که بخواهم نظر بدهم اما نظرم به عنوان فقط و فقط یک دوستدار شعر و ادبیات این است که همواره در زندگی آدمها را براساس هنر و تخصصی که دارند قیاس میکنم.شاملو بی شک یکی از بزرگترین شاعران عرصه شعر نو می باشد و یکی از سیاسی ترینشون.علاقه من به شاملو بیشتر به این جهت می باشد که از خواندن اشعار اغلب سیاسی و گاها سختش که آدمی را گاهی ساعتها به فکر فرو می برد لذت می برم همینوطر خواندن ترجمه هایش، نه به خاطر شخصیتش یا رفتار اجتماعی اش. همه آدمها عیوب و نواقصی دارند و در زندگی خود خیلی اشتباهات میکنند و هیچکس کامل نیست.اگر شاملو فردوسی را نقد میکند نظر خود اوست. این دلیل نمی شود که من چون علاقه به شعر شاملو دارم هرچه او گفت را وحی منزل بدانم.من شاملو و دیگر شاعران بزرگ ایران از زمان کهن تا زمان معاصر را بر اساس هنر شعر سرودن و شعرهای زیبایی که گفته اند قیاس میکنم و درجه بندی و تازه آن هم بر اساس فهم و درک خودم از شعر ایشان نه بر اساس اینکه دین داشته اند یا نداشته اند و آدم خوبی بوده اند یا نبوده اند...
    فردوسی بی شک نیای بزرگ ایرانیان است و شاهنامه هم همانطور که میدانید برگرفته از کتابی به نام خداینامه می باشد که خداینامه ۷ هزار سال قدمت دارد و همسر فردوسی ترجمه کتاب از زبان پهلوی به پارسی دری را به عهده داشته و او متن ترجمه شده را به نظم در آورده است.پس اینچنین فردوسی را به چالش کشیدن توسط شاملو به نظر من بی انصافی بوده است.اما نمیتوان به این خاطر شاملو را بی سواد و ایران ستیز و غیره نامید و شعرش را مزخرف دانست.دلیل این اتفاقات این است که ما ایرانیان به دنبال بت و بت سازی هستیم و از هر کسی می خواهیم بت بسازیم و با یک اشتباه او را به زیر بکشیم. اگر حد اعتدال را نگه داریم و هر کس را در جایگاهی که در آن است قیاس کنیم می توانیم به راحتی با مسائل مختلف کنار بیاییم و از اشتباهات گذشت کنیم.در پایان این سخن بودا را برایتان می نویسم که به راستی به آن اعتقاد دارم:
    """ما نبايد گفته اي را به صرف اينكه ديگران گفته اند باور كنيم .ما نبايد اخبار و احاديث ديگران را تنها به اسم اينكه از قديم به ما رسيده است باور كنيم . ما نبايد گفته و نوشته دانشمندان و خردمندان را فقط چون گفته و نوشته خردمندان است بپذيريم . ما نبايد گمان كنيم كه پاره اي از انديشه هاي پريشان چون صورت آشفتگي و پريشاني دارد از خدايان و عالم غيب رسيده است و آنها را قبول كنيم . ما نبايد به استدلالهاي خودمان اطمينان داشته باشيم . ما نبايد تنها به ملاحظه شباهت و قياس چيزي را بپذيريم . ما نبايد كلام استاد پير و مرشد خودمان را تنها چون كلام استاد و مرشد و مراد ماست بپذيريم . بلكه ما بايد تنها آن چيز را كه به عقل و درك خود درست بودنش برايمان مسلم وقطعي شده است قبول كنيم"""
    ممنون و موفق باشین

    پاسخحذف
  11. به اندازه تمام افراد خدا وجود دارد
    اقوام هنرمند خدایشان هنرمند است
    دزدان خدایشان دزد است و....

    پاسخحذف
  12. دوست گرامی بسیار بسیار نیکو گفتی موافقم

    پاسخحذف
  13. سلام مرسي به ويلاگ من سر زدي همشيه شاد وسر بلند باشيد

    پاسخحذف
  14. مسافر13572033blogfa.comسه‌شنبه, ۰۶ مرداد, ۱۳۸۸

    سالم وتن درست ب ا ش ی د

    زمانی که چاه جمکران در میان دوکوه الله اکبر واقع در باسن زنان ومردان اقامتگاه مهدی موعود میباشد خدای همان امام نیز بدنبال ختنه میگردد وبرای موسی نور میشود وبرای محمد شق القمر
    مطالب خوبی داشتید همه را خواندم

    شاد باش وشاد زی

    پاسخحذف
  15. سلام دینا جون
    من آپ هستم با موضوع شباهت بازاريابي با دوست دختر!
    و منتظر حضور گرمت
    بيا و با نظرات زيبات خوشحالم كن
    دست نيافتني ترين رويا
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]
    [گل]

    پاسخحذف
  16. نوشینم
    جستار را تصحیح کردم
    و چند عکس هم از دیکتاتور گذاشتم
    بیا ببینم دیگر مشکلی در خواندنش نداری

    پاسخحذف
  17. درود

    با ((چند موضوع مهم)) به روز شدم.

    بدرود. پاینده ایران

    پاسخحذف
  18. درود
    ممنون که به یادم بودید
    شاید پایان بپذیرد ولی زمان این گونه بحث ها برای من خیلی دیر است ...
    درباره زندگی دنیایی هم باید بگم که اگر بهترین دکترای کره زمین که توی کشور آلمان جمع شدند نمی گفتند که با عمل حتی اگر معجزه بشه و زنده بیرون بیای یک ماه زندگی به دو ماه زندگی روی تخت بیمارستان تبدیل می شود برای زنده ماندن می جنگیدم ولی نمیخواهم برای بقیه عمرم شرط ببندم . وقتی همه دکترها جوابت کنند طور دیگری به دنیا نگاه می کنی . نمیدانی که توی یک ماه توی این دنیا چه کارایی که نمیشه کرد . میخواهم چند روز طور دیگر زندگی کنم .
    بدرود

    پاسخحذف
  19. با درود
    خشنودم سخنم برای شما سودمند بود هرچند که خود تشنه دانستنم و با همه توان فریاد می زنم هیچ نمی دانم.
    کاش درایرانیان انگیزه دانستن دوباره زنده می شد.
    دیدگاه پیشینم را در دیدگاههای نوشتار شما ندیدم&می توانید بگویید از چه روی پاک شده است؟
    پاینده خرد
    پاینده ایران

    پاسخحذف
  20. سلام نوشین گله . وبلاگت عالیه . امروز دیدمش . مطالبت آدم رو به فکر کردن وادار می کنه . اگه تونستی به منم یه سری بزن . آپه آپم . توپه توپ . ت بعد بای .
    راستی روی تبلیغات هم یه کلیکی بکن . یادت نره

    پاسخحذف
  21. ببین نوشین جان . هیتلر توی آلمان مثل اعلی حضرت محمدرضای خودمونه . خیلی ها از هیتلر همون موقع هم بدشون میومده . ولی اونایی که مثل من و تو وطن پرستن هیتلر و دوست دارن و راه اونو ادامه میدن . اینم بگم که هیتلر هیچ کسو بدون دلیل نمیکشت . منم بر خلاف تمام طرفداران هیتلر که هولوکاست رو قبول ندارن هولوکاست رو تایید می کنم و میگم که یهودی های بیشرفی که اینطوری دارن مردم بیگناه رو می کشن باید با اسید سولفوریک سوزوند نه با آتیش . به نظر من هم باید در موردش کتاب بخونی که زیاد پیدا میشه . اینم بگم که هیتلر ذاتا آریایی بوده . به سایته www.hitler.ir هم یه سری بزن .
    هایل هیتلر تا همیشه .





    http://image02.webshots.com/2/6/72/3/43167203LyIgat_ph.jpg

    پاسخحذف
  22. درود،

    از پیشنهادت خوشحال شدم. پیوندی به شما در تارنمای خودم ایجاد کردم.
    میتونی منو به نام: راستی لینک کنی.

    ممنون
    Lord

    پاسخحذف
  23. dorood va sepas - payandeh bashi rast migi ama che konam ke mardome ma 200 sal aghab hastand

    پاسخحذف
  24. سلام... برات ارزوی موفقیت دارم .اما خدا در درون ماست و گوش به فرمان ما هر چیزی که امروز هستیم
    حاصل در خواست دیروز ما از خدامونه..من خدای دل رو
    میپرستم نه کسی که هیزم به اتش جهنم میریزه...از www.kodetagara.blogfa.com دیدن کن ارزش یه بار دیدن رو داره

    پاسخحذف
  25. دوست گرامی در جواب نظری که به مطلب من دادی باید بگویم من هم تمام فکرم همینه که خدا در درون ما هست و مطلبم روی همین موضوع دور میزنه و با شما کاملا" موافقم و با آن خدائی که محمد به ما معرفی کرده که به قول شما هیزم در جهنم میریزد و گناهکار را میسوزاند اصلا" موافق نیسشتم
    زنده باشی و موفق

    پاسخحذف
  26. درود آتشین بر شما
    با فرنام« دو کشور دو فرهنگ » به روز هستم
    شاد و سر افراز باشید[گل]

    پاسخحذف
  27. درود بر نوشین عزیز
    پاینده ایران

    پاسخحذف
  28. درود . درودی به ایرانی بودنمان و سلامی به به زور عرب بودنمان . حالت خوبه نوشین جان . دیگه به ما سر نمی زنی . یه چیزایی دیشب یادم اومد که باید می دونستی . میخاستم بگم که ما ایرانی ها قبل از اینکه ایرانی به اسم وجود داشته باشه آریایی بودیم . و این رو هم بگم که در زمان خشایار شاه , دقیقا دورانی که می خواست اولین زنش رو بگیره گروهی از ایرانیان یهودی هایی که هم توی ایران و هم توی کشور های دیگه بودند رو می کشتند . ستاره شش گوشی هم که می بینی پرچم اسراییله اون موقع به ستاره داوود معروف بوده . و این رو هم بگم که همون کسایی که یهودی ها رو می کشتند نمادشون همین SS ای هست که بعد ها شد پرچم نازی ها و الان هم پرچم نئو نازی هاست .
    هیتلر هم قبل از اینکه یه وطن پرست باشه یه نژاد پرست بوده . ما هم نباید وطن پرست باشیم , آخه الان توی وطن ما هر خری ساکنه . ما باید نژاد پرست باشیم . این رو هم بدون که نژاد آریایی نژاد برتر بوده و هست .
    تو اگه یکم بیشتر مطالعه کنی و هیتلر رو بشناسی هر موقع که اسمش بیاد یا عکسشو ببینی دست راستتو به جلوی سینت دراز می کنی و با افتخار فریاد می زنی "هایل هیتلر".
    Hail Hitler Forever

    پاینده باد ایرانی و آریایی
    بدرود تا درود .

    پاسخحذف
  29. راستی اگه تونستی فیلمی به نام "شبی با پادشاه" که زیر نویسه رو گیر بیار و ببین تا خیلی از حقایق رو متوجه بشی .
    به ما هم سر بزن . کلیک روی تبلیغات یادت نره . بابای .

    پاسخحذف
  30. درود و صد درود . من که نگفتم بیخیال وطن . منظورم اینه که فقط ایرانو نچسب . عرب و یهودی هر جا که باشه باید نابود بشه به نظر من . من که قبلا گفتم . هیتلر توی آلمان مثل شاه الان توی ایرانه . خیلیا ازش بدشون میاد . ولی 20 - 30 درصد طرفدار هیتلر هستند . تازه نازی ها هنوز نابود نشدند . هنوز کسایی هستند که به اسم Neo Nazism دارن فعالیت می کنن. اون فیلم رو هم داشتم ولی بچه خواهرم سی دی هاشو شکوند (بچه سگ).
    ببخشید وگرنه برات پستشون می کردم.
    میتونی یکم توی قسمت ایمیج گوگل دنبالش بگردی . یکم بگردی پیدا می شه .
    راستی روی تبلیغات هم یه بار بیشتر کلیک نکن. OK.
    توی وبلاگ من مطالب زیادی هست . باید توش بگردی .

    پاسخحذف
  31. درود نوشین عزیز
    چندنکته در مورد نوشتارتان.

    از نظر بی خدایان، کائنات از «هیچ» خلق نشده است. اصلن هیچ زایا و هستی بخش نیست. نیستی عامل هستی نیست.

    کائنات همواره بوده و خواهد بود. از بین نخواهد رفت و نابود نخواهد شد و تنها از شکلی به شکل دیگر دگرگون خواهد شد.

    همینکه بگوییم هستی (ماده) همواره بوده است، یعنی از ازل بوده است، به این معنی است که سازنده و صانعی نیاز نیست. اگر چه در نظر خداباورانی مانند ابن سینا هم هستی قدیم و ازلی است، ولی معنای ازل اینست که هر چقدر در زمان به عقب برویم، هنوز بی نهایت زمان در پشت سر داریم.

    اگر قرار باشد چیزی بدون علت باشد، و خودش علت خودش باشد، چرا آن چیز ماده (هستی) نباشد؟

    از دیدگاه فلسفه علم، هستی ازلی است. چرا که در علم، ماده میرا و زایا نیست. پس از دید کسی که مادی گرا یا ماتریالسیت باشد، هستی ازلی و همیشگی است. همچنین، حوزه و دامنه بررسی علم، مادیات و جهان مادی است. علم به بررسی درباره پدیده های مادی و ماده می پردازد. پس هر چیزی که فرا مادی و یا غیر مادی باشد، غیر علمی است. پس علم، مسئول بررسی های خدا شناسانه، روح شناسانه، جن شناسانه و این دست اباطیل نیست. این بدین معنی است که هر جا دیدید گفتند علم فلان مساله ماورایی را حل کرده است، بدانید آن علم نیست و شبه علم است.

    نتیجه اینکه، علم مسئول بررسی درستی جمله "آیا خدا وجود دارد یا نه؟" نیست. این مساله بیشتر فلسفی است. ولی چرا علم با باور به خدا جور در نمی آید؟ به این دلیل که در علم قانونی وجود دارد که می گوید نظریه ای که بتواند یک معلول یا پدیده را خلاصه تر و کوتاه تر توضیح دهد، معتبر است. پس بر این اساس، در علم از بین دو نظریه "عامل بروز شب و روز حرکت وضعی زمین است" و "عامل بروز شب و روز حرکت وضعی زمین به همراه اراده خداوند است" توضیح خلاصه تر و ساده تر نخست قابل قبول است.

    این نکات ظریف را در نوشتار شما یافتم و امیدوارم سودمند باشد.

    بدرود.

    پاسخحذف
  32. نوشین عزیز

    درباره زمان میشود سخنها گفت. میدانید که زمان یکی از ویژگی های ماده و همراه ماده است. هرجا ماده باشد زمان هست و هرجا زمان باشد ماده هست. در دستگاه نیوتونی زمان بستری جدا از ماده و رویدادها داشت و دارای هویتی مستقل بود. ولی با ظهور انیشتین و نظریه نسبیت خاص او، زمان هم وابسته به ناظر و در واقع یکی از ویژگی های ماده شمرده شد.

    پس هر جا ماده باشد زمان هست و هرجا زمان باشد ماده هست. ماده هم که گفتیم زایا و میرا نیست. اینست که زمان ازلی است! ولی، فرض کنید زمان هویتی مستقل دارد و همواره در همه شرایط برای همه یکسان یاشد. آیا باز هم میتوان گفت زمان از جایی آغاز شده است؟ یعنی میتوان گفت زمانی وجود دارد که دیگر پیش از آن زمانی وجود ندارد؟ مانند اینست که بگوییم از پس فلان دیوار دیگر مکانی وجود ندارد و مکان آنجا خاتمه می یابد. در واقع، محورهای ابعاد فیزیکی، خودشان نمی توانند دارای محوری دیگر باشند (یعنی نقطه صفر و آغازی داشته باشند). پس زمان ابتدا و انتها ندارد.

    فهم این هم چندان مشکل نیست. البته برای بشر فهم کائناتی به بزرگی طول قطر 14 میلیارد سال نوری هم مشکل است، ولی وقتی شما بگویید "ازل" دیگر ازل را فهمیده اید. من از شما می پرسم: ازل چیست؟ همینکه توانایی دارید این را در جملاتتان استفاده کنید یعنی درک کرده اید. مانند مفهوم بینهایت یا اپسیلون است. مگر بی نهایت این نیست که هر چقدر هم یک عددی بزرگ باشد، باز هم برای بزرگ شدن جا دارد؟

    درباره اگنوستیزم یا اتئیسم من به زودی نوشتاری خواهم داشت و در آنجا نظر خودم را با استدلال بیان خواهم کرد. چون کمی طولانی و مستدل است زیاد نمیتوان در اینجا به بحث گذاشتش.

    بدرود.

    پاسخحذف
  33. احمدی نژاد :امريکا عراق را اشغال کرد چون مي دانست امام زمان از اين منطقه ظهور مي کنه

    پاسخحذف
  34. درود یارا تنسر گفت بزرگی این است که نام کس به خردی نبری

    پاسخحذف
  35. درود نوشین جان؛

    در پاسخ به پرسش نخستتان، بله ماده ازلی است به دو دلیل که عرض کردم و یکبار دیگر هم میگویم:

    1. زمان صفت و زاب سرشتین ماده است و یافتن زمانی که در آن ماده ای وجود نداشته باشد محال منطقی است.

    2. ماده میرا و زایا نیست (در ادامه میگویم چرا). بنابر این، ماده که برابر با هستی است، از بین نمیرود و از طرفی هم نیستی عامل و سرچشمه هستی نمیتواند باشد.

    حال چرا ماده میرا و زایا نیست؟ با توجه به اصل پایستاری جرم و انرژی در طول یک واکنش (در واقع باید گفت در طول زمان) مواد اولیه و محصول دارای جرم و انرژی برابر هستند. مثلن شما اگر یک کیلوگرم آب 10 درجه را تبدیل به یخ منفی 10 درجه کنید، حاصل (یخ) همچنان یک کیلوگرم جرم دارد. ولی در برخی واکنشها مانند واکنشهای هسته ای، مقداری از جرم ناپدید میشود و محصول مثلن 500 کیلوگرم جرم دارد در حالی که ماده اولیه یک تن بوده است. پاسخ این مساله این نیست که ماده ی غایب واقعن از بین رفته است، بلکه به صورتی دیگر از ماده در آمده است که موضوع پرسش دوم شماست.

    در پاسخ پرسش دومتان، باید بگویم ماده و انرژی دو چهره از یک گوهر هستند. حتمن میدانید که بر طبق معادله هم ارزی جرم و انرژی انیشتین، میتوان هر یک از این دو را به دیگری تبدیل کرد. در واقع جرم مادی چهره فشرده انرژی است. در طی فرآیند هسته ای که عرض کردم، بخشی از جرم اولیه تبدیل به انرژی عظیم هسته ای شده و بر این پایه است که میگوییم ماده میرا نیست و از بین نمیرود. تنها از شکلی به شکل دیگر تغییر می یابد.

    ولی اینکه خود ماده از کجا آمده است مقداری نیاز به شرح و تفصیل دارد. ولی بطور خلاصه، اینکه بگوییم ماده از کجا آمده اگر پاسخی داشته باشد میتوان باز هم پرسید آن چیز از کجا آمده و همینطور تا آخر. ولی این به این معنی نیست که به این دلیل باید از این پرسش صرف نظر کرد، خیر. دلیل اینست که بنابر موارد گفته شده در بالا، میتوان نتیجه گرفت که ماده خودش گوهر راستین و سرشت اساسی جهان است. هر چیزی که میبینیم و میشناسیم مادی است و غیر مادی نیست. این ماده از غیر پدید نیامده است. همواره بوده و همواره خواهد بود. چیزی که ازلی است در جایی از زمان غایب نیست تا بخواهیم بدانیم که در آن نقطه زمان چه چیز بجای او بوده است.

    امیدوارم توانسته باشم پاسخ گفته باشم. باز هم اگر پرسشی داشتید در خدمتم.

    پاسخحذف
  36. سلام
    خیلی استدلال هات پوچ هستند، و فقط از روی یک شنیده ذهنی قبلی که داشتی صحبت کردی، و حتی زحمت این رو هم به خودد ندادی که یک ذره تحقیقی درباره شنیده هات انجام بدی! من نمی دونم شما نظر اسلام رو درباره خدا از کی شنیدی، و فکر کنم صد در صد اون طرف روحانی نبوده، بعدشم هم مسلمانان خدا پرس هستند، چرا نظر مسلمونها و خدا پرست ها رو جدا از هم آوردی؟و.......
    من وقت این رو ندارم که به دونه، دونه، استدلال های شما(که اصلا اسم استدلال رو هم نمی شود روی اینها گذاشت) جواب بدهم، برای همین آدرس یک سایتی رو برات میزام که جواب سوالهای خداشناسی و غیره در آن است، برو و یک تحقیقی بکن تا حداقل اگر چیزی رو هم خواستی رد کنی، لا اقل بتونی نظر طرف مقابل رو بدونی بعدش ردش کنی.
    به امبد حق

    پاسخحذف
  37. درود بر شما
    به روز شدم
    پاينده باشيد

    پاسخحذف
  38. با درود
    بنطر من موسوی با درایت وشعور تا کنون پیش رفته است . هر گونه سخنی که از طرف او ویا خاتمی وکروبی بعنوان رهبریت جنبش سبز که بوی گذر از نظام را بدهد بمعنی شعار سرنگونی تلقی شده وبار سنگینی نه تنها برای انها بلکه کل جنبش دمکراسی خواهی خواهد داشت . درتاریخ جهان جنبشهای بدون رهبریت به هرج ومرج وتاراج جان ومال جان میلیونی مردم منجر شده وجریانهای سرکوبگر ویرانگر تر حاکم ، ویا به اشغال ان کشور منجر گشته است . کامبوج ، یوگسلاوی ، ریمبابوه و... هیچ جنبشی در تاریخ بشر بدون رهبریت سراغ نداریم که به سامان رسیده باشد . اگر این جنبش با همه هزینه های جانی که داده ومی دهد قادر به فقط بر کناری احمدی نژاد گردد . تیر از چله کمان در رفته وبه هدف نهائی با حداقل هزینه خواهد رسید . ان زمان مردم با مجوز در سراسر خوستار محاکمه امرین حکومت خواهند بود . وسیل میلیونی سراسری چماقدارن وچاقوکشان را وادار خواهد کرد از محله وشهر خود گریخته وحاکمه امرین یعنی محاکمه تمامیت سردمدارن نظام در هر سه قوه . موسوی ان چهره کایزماتیک را ندارد که ملت چشم بسته بدنبالش باشند . ودر حقیقت سرنوشت رهبری واحمدی نژاد ونظام ولایت فقیه بهم گره خورده ورفتن احمدی نژاد بسرعت ودر کوتاه ترین زمان وبا کمترین هزینه منجر به تغییر سختار نظام خواهد شد . من شرایط کشور را اینچنین می بینم که بیان کردم . ودر این مرحله گفتن فقط جمهوری اسلای وشعار رفتن احمدی ی نژاد را بوسیله رهبران جنبش از خرد انها میدانم . من دوست دارم هر تعداد مردم در تظاهرات خیابانی حد اکثری باشد تا خونهای پاک کمتر ریخته شود . واین میسر نیست مگر با شعار مرحله ای وحداقلی بر کناری احمدی نژاد .

    پاسخحذف
  39. عزيز خوبم !!! گرچه با نفي خدا موافق نيستم چون معتقدم نفي هدفمند بودن جهان هستي و آفرينشي با اين نظم نفي عقلانيت و هويت كامل خود ماست اما با مذهب موافق نيستم

    پاسخحذف
  40. درود بر تو...

    اولین بار بود که بهت سرزدم ولی حال کردم از نوشته هات...
    همین که این جسارت را داری که از توهین کردن دیگران نمی ترسی یعنی خیلی بیش از اندازه شجاعی
    دوستت دارم به خاطر این شجاعت و بی پروایی

    پاسخحذف
  41. دوست عزيز مطالب شما را به تدريج خواندم اما كامل نخواندم فقط يك نظر اجمالي داشتم
    خدا ما را از شر مذهبهاي بي شماري كه به نافمان بسته اند حفظ كند ! از شر آخوندهايي كه ميخواهند خدا را آن جور كه خودشان دوست دارند به خورد ما بدهند !! اما من خدا را با عقلم نميفهم ولي با دلم به آن اعتقاد دارم و صدايش ميكنم زبانش مهم نيست ادا و اصولي هم كه برايش درمياورند مهم نيست مهم اين است كه صدايش ميكنم و اعتقاد دارم كه ميشنود
    اما اين پدر سوخته بازي آخوندي كه از چند هزار سال پيش انواع آخوند بودايي و زرتشيتي و بت پرست و مسيحي و يهودي و مسلمان و.... براي ما دراورده اند را قبول ندارم گرچه در اين زمان گفتماني از اين دست بيهوده است به نظر من اين روزها بايد با يك نظام تا دندان مسلح ديني جنگيد بايد با سلاح خودش تضعيفش كرد و آن هم خود مذهب است !! من مايل نيستم در مبارزه با نظام سرتاپا مذهبي حكومت اسلامي بگويم يك لامذهبم و در مقابل دين به صورت عريان شمشير بكشم چون اين باعث ميشودآنها مرا به لاديني محكوم كنند و اين بهانه اي بود كه تمام اين سالها اكثر آزاديخواهان را خفه كرده اند بايد هم رنگ خودشان شد و از درون نابودشان كرد

    پاسخحذف
  42. در ضمن خيلي هم خوشحال ميشم اگر مطالب آتشگاه اينجانب براي شما مفيد باشد خواهش ميكنم قابل شما را هم ندارد

    پاسخحذف
  43. دوست من سلام
    در رابطه با متني كه براي اينجانب نوشتيددر مورد همرنگ شدن با آخوندها !اولا وبلاگ من با يك سرور فارسي است و قطعاآي پي افراد قابل رد يابي است بنابراين اون بحث خاص را به خاطر نوع متني كه داشت براي خودم خصوصي كردم بهتر است شما با وبلاگ دوم من كه با يك سرور خارجي است در اين قبيل مباحث مكاتبه كنيد تا من بتونم نظر شما ا درج كنم و همه از آن استفاده كنند اميدوارم تا حالا فهميده باشيد من كي هستم خدمت شما عرض كنم كه منظور من اين نبود كه شما بوريد زير قباي آخوند !!! منظورم از همرنگ شدن توجه به واقعيتها است اگر مبارزان فعلي ايران واقعيتهاي موجود را درك كنند ميتوانند پيروز شوند در غير اين صورت آخر اين نهضت هم شكست است ! اولين واقعيت اين است كه عمده اين جامعه را طبقه عوام الناسي تشكيل داده كه 500 سال است زير بمباران خرافات تشيع بوده و به هيچ عنوان حرف يك روشنفكري كه ميگويد علي نميتونسته درب خيبر را بكنه و معجزه داشته و اين حرفها نه تنها باور نميكند بلكه او را به كفر متهم كرده ممكن است خونش را هم بريزد ! اشتباه روشنفكران ما به نظر اين حقير اين بود كه سالها در برج عاج خودشان فرياد زدند و از طبقه عوام جدا ماندند و اين طبقه را با روحانيون عوام فريب تنها گذاشتند تا مغزشان را بشورند و با استفاده از قدرت توده نخبگان را سركوب كنند ! الان شعار اين بي همه چيزها اين است كه اينها ميخواهند دين را نابود كنند تا توده را با خود همراه كرده و نهضت را عقيم كنند ! كدام مبارز لائيكي توانست كاري كه در عرض اين چند مدت انجام شد را به ثمر برساند ؟ الان با سلاح خودشان با الله اكبر گفتن با نام همين خميني با نام همين حسين داريم نفسشان را ميبريم ! الان نبايد با گفتمانهاي ضد مذهبي در بدنه اين نهضت شكاف ايجاد كرد بهترين هنري كه نهضت سبز داشت اتحاد بين نيروهاي متفرقي بود كه تحجر حاكم موفق شده بودند آنها را عقيم كنند ! ما بايد با احترام به اعتقادات عوام و دادن اين تضمين كه كسي با دين و خدا و پيغمبر و امام زاده و مرجع تقليدشان كاري ندارد دست اين رژيم را از سلاحي كه ساليان سال مخالفان را با آن سركوب كرده خالي كنيم ! يك جامعه دمكتراتيك هم درستش اين است كه اگر كسي خواست مذهبي باشد باشد به ما چه مربوط اولين قدم بايد تلاش براي شكستن و تضعيف حاكميت موجود دوري از افراط طلبي و توهين به مفاهيمي كه براي توده مردم مقدس است و بعد از دست يابي به اين مهم تلاش براي جدا كردن دين از سياست به بهانه حفاظت از دامنه تقدس دين از دامن آلوده سياست و سپس محصور نگه داشتن آن در حوزه هاست ! و صد البته محترم شمردن حريم اعتقادات افرادي كه به هر حال و هر صورت به آن معتقد هستند هر چند كه به مزاق ما خوش نيايد ! اين يعني دمكراسي !
    اگر اكنون در بدنه سپاه و در روحانيت شكاف درست شده به خاطر رعايت و هوشمندي نهضت سبز است اكنون اگر بيشتر مراجع پشت مردم آمده اند به خاطر هم ني ظرافت است ! حال اگر اين قشر احساس كند كه جريان جديد كمر به قتل مذهب بسته طبعا جانب محمود را رها نميكند ! چه بخواهيم چه نخواهيم اين طيف قدرتمندي از جامعه است كه بايد عقايد آن را محترم شمرد و تمام توان خود را براي اتحاد به كار بست بحثهايي اين چنيني در ضدت با اسلام موجب تفرقه در نهضت نوپا و در نهايت شكست آن ميشود البته اين نظر حقير است و اصراري در پذيرش آن نيست

    پاسخحذف
  44. دوست من در ادامه صحبتي كه با شما داشتم بايد بگويم دين ستيزي خود عاملي است براي ترغيب افراد به راديكال شدن بيشتر در عقايد ديني !! من ديدگاه سركوب دين را قبول ندارم ، بايد آزادي به وجود آورد و اجازه داد دين در فضاي مساوي با عقايد متفاوت به نقد بنشيند در چنين صورتي افراد مختارند بنا بر سليقه خود به دين باوري يا عقل محوري و يا هر ديدگاه ديگري برسند ! من هم نگفتم كه اكنون نبايد دين را نقد كرد ، همين الانش افرادي مثل سروش كه خود از دين برخواسته اند به اين مهم دست زده اند اما نقد دين با ديدگاهي از سنخ سروش با اينكه ما كلش را نفي كنيم خيلي متفاوت است نقد كردن حواشي و خرافه هايي كه موجب پايه ريزي خرافه اي به نام ولايت فقيه ميشود اشكالي نيست و بايد هم نقدش كرد اما نقد مقدسات ديگر را اجازه بدهيم زمان بگزرد !!!
    در تاريخ فرهنگي 100 سال زمان زيادي نيست ! براي ساخت يك فرهنگ و تغيير آن بايد نسلها با حوصله وقت صرف كرد آن چيز كه شما مد نظرتان است حداقل با توجه به گستردگي ارتباطات به 50 سال زمان نياز دارد اما در عوض اگر منطقي با آن برخورد شود براي ابد از شر منحوسش راحت ميشوم و جاي خرافه هاي فعلي را حقيقتا خداپرستي و حقيقت پرستي خواهد گرفت اما اگر با احساسات افراطي با آن برخورد كنيم برفرض محال كه موفق هم بشويم اين غده سرطاني باز هم رشد خواهد كرد

    پاسخحذف
  45. درود

    ((به یاد رضا فاضلی)) به روز شد.

    بدرود. پاینده ایران

    پاسخحذف
  46. با درود نوشین جان1،

    مطلبت عالی‌ است. البته شما در کلا راجع به خدا نوشتید. ولی‌ بیشتر مسلمانان فکر میکن الله تنها خدای این جهان است. میخواستم جیزی راجع به الله بنویسم.

    به دوستانی که هنوز نمیخان دست از نوکری این الله محمد بردارند، پیشنهاد میکنم کتاب‌های تاریخ عرب عربستان قبل از اسلام را بخانند تا ببینند که تازیان الله را قبل از محمد میشناختند. اجداد محمد (خاندان هاشمی) پرده داران کعبه (از زمانی‌ که مردم عربستان فقط الله را میپرستیدند تا موقع‌ای که مردم بت‌های دیگری در کعبه جای دادند و برای الله خدای اجداد محمد شریک ساختند) و صاحبان جشمه زمزم بوده اند و در واقع از راه خدمت به الله بت بزرگ کعبه نان میخوردند.

    تازیان اولیه فقط الله آسمانی را میپرستیدند و در طول زمان فکر کردند که الله آسمانی به بتها بهره‌اي از قدرت خداوندي را داده است که در پرتو آن مي‌توانند کارهايي را که اختصاص به الله آسمانی (یا دیگر خدایان آسمانی که بعدا به خدایان آنها [مثل خدای ماه، خدای ستاره، خدای خورشید] اضافه شدند) دارد انجام بدهند، به خاطر همين کارهاي خدايي (مثل شفای بیماران، فرستادن باران و حل مشگلات شخصی‌ یا قبیله ای) که مي‌توانند انجام بدهند، و نيز به خاطر جاه و مقامي که نزد خداوند متعال دارند، استحقاق آن رادارند که واسطه‌هايي فيمابين الله آسمانی و عموم بندگانش باشند. در واقع بت‌ها را نمیپرستیدند. بلکه آنها را واسطه بین خود و خدایان آسمانی میدانستند.

    از زمان خیلی‌ پیش از اسلام حکومت حجاز بود و تازیان آن را با ديدة ستايش و احترام مي‌نگريستند، و حاکمان حجاز را پيشوايان و صاحب منصبان مرکز ديني مکّه مي‌دانستند. در حقيقت آن حکومت، آميخته‌اي از زمامداري دنيايي و حکومتي و پيشوايي و رهبري ديني بود که در ميان قوم تازی، به نام رهبري ديني حکومت مي‌کرد؛ بر حرم و متعلّقات آن به عنوان تشکيلاتي که امور زائران بيت‌الله الحرام را سامان مي‌دهد، و احکام شريعت ابراهيم را اجرا مي‌کند، حاکميت داشت.

    پیش از اسلام بيشتر قوم عرب به دين ابراهيم (پرستش الله خدای آسمانی که بت الله نماینده او [بعدا در کعبه جای گرفت] در زمین قرار داشت) پايبند بودند، خود را فرزندان ابراهیم و اسماییل میدانستند و الله را مي‌پرستيدند و به شعائر دين حنيف ابراهيمي ملتزم بودند. نام گذاری دین حنفی که اجداد و فامیل محمد به آن دین بودند هم از همین جا نامگذاری شده.

    عمرو بن لحي، در اوج شهرت به دينداري و دين‌شناسي، به شام سفر کرد و در آنجا دید که مردم بت‌هايي براي خود ساخته‌اند، و آنها را مي‌پرستند(شفاعت خواستن از بت‌ها در نزد خدای آسمان‌ای که مسلمانان واژه پرستش را بکار می‌‌برند تا گذشتگان را باطل جلوه دهند ، در حالی‌ که در کتاب‌های تاریخی خودشان همین جیز‌ها راجع به گذشته خودشان نوشته شده). خوشش اومد و بت هبل را با خود به حجاز آورد، و آنرا درون خانة کعبه قرار داد، و اهل مکّه را- رسماً- به شرک بالله فراخواند؛ مردم نيز دعوت او را اجابت کردند. طولي نکشيد که تمامي نيز از مکيان تبعيت کردند؛ زيرا اهل حجاز ، متوليان بيت‌الله و اهل حرم امن الهي بودند.

    بت هبل دست راستش شکسته بود. قريش هبل براي او دستي از طلا ساختند، و به اين ترتيب، هبل نخستين و بزرگترين و مقدس‌ترين بت در نزد مشرکان گرديد (کتاب الاصنام، ابن کلبی، ص 28. يکي ديگر از کهن‌ترين بت‌هاي قوم عرب، منات بود (صحیح البخاری، ح 1643، 1790، 4495، 4861؛ فتح‌الباری، ج 3، ص 499، ج 8، ص 613) سپس مردم طائف بت لات را به خدايي گرفتند، جايگاه اين بت مکاني بود که بعدها منارة سمت چپ مسجد طائف در آنجا برافراشته شده است (کتاب الاصنام، ابن کلبی، ص 16) یعنی‌ قبل از اسلام تازیان جیزی به نام مسجد داشتند و در آن عبادت میکردند. سپس بت عزي در وادي نخله شاميه، بالاتر از ذات عرق، مستقر شد. بت عزي از آن قريش و بني کنانه و چندين قبيله ديگر بود(فتح‌الباری، ج 8، ص 612؛ تفسیر القرطبی، ج 17، ص99) اين سه بت نخستين و بزرگترين بت‌هاي قوم عرب بودند؛ از آن پس، دامنة شرک در ميان قوم عرب گسترش يافت، و در هر ناحيه از عربستان بت‌هاي فراواني ظهور کردند.
    ادامه دارد

    پاسخحذف
  47. با درود نوشین جان2،

    بت ود، مال قبيلة کلب شد و در جرش واقع در دومه الجندل، در سرزمين شام به سمت عراق، قرار گرفت. بت سواع، مال قبيلة هذيل بن مدرکه شد ، و در مکاني به نام رهاط، در سرزمين حجاز، سمت ساحل، در نزديکي مکّه قرار گرفت. بت يغوث، مال قبيلة بين‌غطيف از بني‌مراد شد و در جرف، قرار گرفت ؛ بت يعوق، مال قبيلة همدان گرديد، بت نسر نيز، مال حمير و آل ذي‌الکلاع شد (فتح‌الباری، ج 6، ص 549)
    توجه داشته باشید در اینجا صحبت از شرک است نه نشناختن خدایی به نام الله و این دو با هم فرق میکن. کسی‌ را متهم به شرک با الله کردن معنیش این است که الله بوده و قابل قبول بودن و بعد‌ها مردم با این الله شرک ورزیدند.

    قبل از ورود این بت‌ها به عربستان، خانه کعبه بت خانه و مرکز مذهبی‌ اصلی‌ در عربستان بود. پس از ورود این بت ها مردم براي اين بت‌ها، بتکده‌هايي ساختند، و اين بتکده‌ها را همانند خانه کعبة (که پدران و اجداد محمد پرده دار و به نوعی صاحب آن بودند) بزرگ میدانستند و پرده‌داران و حاجبان بر آنها مي‌گماشتند؛ و همچون خانه کعبه که پيوسته براي آن هدايايي مي‌رسيد، براي اين بتکده‌ها نيز هدايايي مي‌رسيد؛ البته، برتري کعبه را بر همه اين بتکده‌ها اذعان داشتند(سیرة ابن‌هشام، ج 1، ص 83) ولی‌ در کل اجداد محمد که دین فروشان اولیه بودند، بازارشان کساد شد و نوعی رقابت بین اجداد محمد و دیگر دین فروشان پدید آمد که این محمد را راضی‌ نمیکرد.


    به اين ترتيب، بت‌ها و بتکده‌ها سرتاسر عربستان را فرا گرفت. ابتدا هر قبيله، و بعدها هر خانداني از خاندانهاي يک قبيله يک بت اختصاصي داشت. مسجدالحرام (معنی‌ این واژه یعنی‌ مسجدی که قبل از اسلام در آن اهرام میبستند و عبادت و طواف میکرده اند.) را نيز از بتهاي فراواني آکنده ساخته بودند، چنانکه وقتي محمد مکه را فتح کرد، در اطراف خانة کعبه سيصد و شصت بت چيده شده بود. در داخل کعبه نيز بت‌ها و تصويرهايي وجود داشت. از جمله بتي بود به شکل حضرت ابراهيم، همچنين بت ديگري بود به شکل اسماعيل که ازلام در دست داشتند. محمد دستور داد آنها را از مسجدالحرام بيرون بردند، و آتش زدند. و نيز اين تصويرها محو شدند. یکی از دلایل مخالفت اسلام با مجسمه سازی و کشیدن صورت برای الله و پیامبرانش هم همین است. توجه کنید که کسی‌ که ابراهیم و اسماییل را پیامبر الله بداند، هیجوقت مجسمه ابراهیم را درست نمیکند و آن را پرستش نمیکند. در واقع آنها را واسطه بین خود و الله میدانستند.


    آيين شرک و بت‌پرستي از آنجا در ميان قوم عرب شکل گرفت که ديدند فرشتگان و انبيا و رسل و بندگان صالح خدا و اوليا و اتقيا و نيکوکاران، از همه آفريدگان الله به او نزديک‌ترند، و نزد او رتبه و منزلتي بالاتر و والاتر دارند، و برخي کرامات و خوارق عادات به دست آنان جاري مي‌گردد؛ چنان پنداشتند که الله آسمانی به بتها بهره‌اي از قدرت خداوندي را داده است که در پرتو آن مي‌توانند کارهايي را که اختصاص به خداوند سبحان دارد انجام بدهند، به خاطر همين کارهاي خدايي که مي‌توانند انجام بدهند، و نيز به خاطر جاه و مقامي که نزد خداوند متعال دارند، استحقاق آن رادارند که واسطه‌هايي فيمابين الله آسمانی و عموم بندگانش باشند؛ بنابراين، احدي را سزاوار نيست که حاجتش را بر الله آسمانی عرضه کند، مگر به واسطه آنان؛ زيرا آنان به خاطر جاه و مقامي که دارند، نزد الله آسمانی شفاعت مي‌کنند و الله آسمانی شفاعت آنان را رد نمي‌کند. همچنين، سزاوار نيست به پرستش الله آسمانی بپردازند، مگر با وساطت بتها ؛ زيرا آن شفيعان به موجب منزلت و رتبه‌اي که نزد الله آسمانی دارند، بندگان خدا را به او نزديک مي‌گردانند.

    وقتي اين گمان در اذهان ايشان جاي گرفت، و اين اعتقاد در قلوبشان رسوخ يافت، آنان را «اولياء» يعني وسيله‌ها و واسطه‌هايي ميان خودشان و الله آسمانی قرار دادند، و به هر ترتيب که به ذهنشان مي‌رسيد، درصدد نزديک گردانيدن خودشان به آنان برآمدند؛ از جمله براي بيشتر آن اولياء الهي چهره‌ها و تمثال‌هايي تراشيدند. گاه آن چهره‌ها و تمثال‌ها حقيقي بود، و با چهره‌هاي اصلي آنان مطابقت داشت؛ گاه نيز چهره‌ها و تمثالها خيالي بود، و با تخيلات و تصويرهاي ذهني ‌آنان در اذهان پرستندگانشان مطابقت داشت، «اَصنام» جمع «صَنَم» عنواني بود که با همين چهره‌نگاري‌ها و مجسمه‌سازي‌ها تحقق پيدا مي‌کرد.

    بعضي اوقات، براي اولياي الهي (پیامبران گذشته) چهره‌نگاري يا مجسمه‌سازي نمي‌کردند؛ اما آرامگاه‌هاي آنان و ضريح‌هايشان و مقر زندگي آنان، يا جاهايي را که فرود آمده بودند و استراحت کرده بودند، به اماکن مقدس تبديل مي‌کردند، و نذورات و قرباني‌هاي خود را به آن اماکن تقديم مي‌کردند، و در برابر آن اماکن به عبادت و طاعت مي‌پرداختند. «اَوثان» جمع «وثن» عنواني بود که به اين ضريح‌ها و جايگاه‌ها و مواضع و اماکن مقدس داده مي‌شد.
    ادامه دارد

    پاسخحذف
  48. با درود نوشین جان3،

    از جمله اعمالي که به واسطة آن به اصنام و اوثان تقرّب مي‌جستند، اين بود که بخشي از خوراکي‌ها و آشاميدني‌هاي خود را به هر ميزاني که به دلشان مي‌افتاد، به بتان اختصاص مي‌دادند؛ همچنين، بخشي از محصولات کشاورزي و دامپروري خودشان را به بت‌ها اختصاص مي‌دادند. جالب‌تر از همه آنکه براي خداي يکتا- «الله» - نيز سهمي درنظر مي‌گرفتند. آنوقت، ترتيباتي داشتند که به موجب آنها سهم خداي يکتا- «الله» - را به بت‌ها منتقل مي‌کردند، اما، هيچگاه ترتيبي را معمول نمي‌داشتند که سهم بتان به خدا منتقل بشود.



    محمد که تلاش میکرد الله، خدای شناخته شده ابراهیم و اسماییل برای تازیان را خدای واحد قرار دهد و خدایان دیگر را از بین ببرد، در این مورد آیه نازل کرد که: (وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيباً فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَائِهِمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ انعام 136و براي الله نيز از آفريده‌هاي خودش، کشتزارها و دام‌ها سهمي قرار داده‌اند و گفته‌اند: اين از آن خداست- به گمان خودشان- و اين از آن خداگونه‌هاي ماست؛ آن وقت، سهم خدا گونه‌هايشان به الله نمي‌رسد، اما سهم الله به خداگونه‌هاي ايشان مي‌رسد! چه بد حکم مي‌کنند)


    يکي ديگر از اعمالي که به واسطة آن به اوثان و اصنام تقرب مي‌جستند، نذر کردن کشتزارها و دامهايشان براي بت‌ها بود.
    در این مورد الله محمد (که خدای آسمانی اولیه تقریبا همه تازیان عربستان بوده) آیه نازل کرد که: (وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لا يَطْعَمُهَا إِلَّا مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها وَأَنْعَامٌ لا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ انعام 138 و گفتند: اين دامها و اين کشتزارها ممنوع‌اند، نبايد از آنها برخوردار شوند مگر کساني که ما مي‌خواهيم- به گمان خودشان- و اين دامها سواري گرفتنشان حرام است؛ و بعضي چارپايان را قرباني مي‌کنند و به هنگام ذبح آنها نام الله را نمي‌برند! اينها همه را به خدا افترا مي‌زنند)

    حیوانات را به نام خدایان دیگر به جز الله زبح میکردند و به آن خدایان اختصاص میافتند و این به اونجای محمد بر میخورد

    سعيدبن مسيب گويد: «بحيره» دام‌هايي بودند که شيرشان به بتان اختصاص داده مي‌شد، و دوشيدن آنها براي آحاد مردم ممنوع بود؛ «سائبه» دام‌هايي بودند که آنها را به خاطر خداگونه‌هايشان براي چريدن رها مي‌کردند، و بر گردة آنها باري نمي‌نهادند؛ «وصيله» ناقه‌هاي تازه‌ايي بودند که نخستين بار اشتر ماده به دنيا مي‌آوردند و دومين بار نيز که مي‌زاييدند اشتر ماده مي‌زاييدند. چنين ناقه‌اي را که دو ماده شتر پياپي مي‌زاييد، و در فاصله آندو شتر نر نمي‌زاييد، به خاطر بت‌هايشان براي چريدن رها مي‌کردند؛ «حامي» اشتران نر بودند که براي باردار کردن اشتران ماده به کار گرفته مي‌شدند، وقتي اشتر نر تعداد معيني از اشتران ماده [ده شتر ماده] را باردار مي‌ساخت، و از عهدة کار خويش برمي‌آمد، آنرا براي بت‌هايشان وامي گذاشتند، و از باربري معاف ميکردند، و هيچگاه باري بر گردة او نمي‌نهادند، و آنرا «حامي» مي‌ناميدن (صحیح البخاری، ح 4623؛ فتح‌الباری، ج 8، ص 123)


    ابن اسحاق گويد: «بحيرة بنت سائبه» شتر ماده‌اي است که ده ناقة پياپي زاييده و در آنها شتر نري نزاييده است. اين ناقه را سائبه مي‌گردانند و براي چريدن رها مي‌کنند؛ و کسي بر گردة آن سوار نمي‌شود؛ و پشم‌هاي او را نمي‌چينند؛ و شير آن را جز مهمان کسي نمي‌نوشد. از آن به بعد، هرچند شتر ماده‌اي که بزايد گوشهاي آنها را مي‌شکافد، و آنها را همراه مادرشان رها مي‌کنند تا بچرند، و ديگر کسي بر گردة انها سوار نمي‌شود، و پشم‌هاي آنها نيز چيده نمي‌شود، و شير آنها را جز مهمان، کسي نمي‌نوشد؛ «وصيله» گوسفندي است که در پنج شکم پياپي ده ماده بصورت دوقلو بزايد، و در فاصلة آنها نرينه‌اي نزايد؛ مي‌گويند: «قدوصلت» يعني: پياپي مادينه آورد! و آن را «وصيله» به حساب مي‌آورند. از آن پس، هرچه بزايد، از آن پسران و مردان است نه زنان و دختران، مگر آنکه در شکم حيوان مرده باشد، که در آن صورت پسران و دختران و زنان و مردان مشترکاً مي‌توانند گوشت آن را بخورند؛ «حامي» شتر نري است که از وي به طور پياپي ده ماده شتر به عمل آمده باشد، و ميان آنها شتر نري نيامده باشد، [گويند:] «حَمٍي ظَهرُهُ» يعني: ديگر گردة اين حيوان داغ شده است! از آن پس، ديگر بر پشت او سوار نمي‌شوند، و پشم‌هاي او را نمي‌چينند، و در ميان اشتران او را رها مي‌کنند، و فقط براي باردار کردن اشتران ماده از او کار مي‌گيرند، و منفعت ديگري از او نمي‌برند.
    ادامه دارد

    پاسخحذف
  49. با درود نوشین جان4،

    محمد که به جز الله، خدای اجداد و فامیل خود خدای دیگری را قبول نداشت، از اینکه می‌‌دید خدایان دیگر جقدر بین مردم مهم شده ا‌ند، از روی حسودی و در دفاع از حرمت شکسته شده الله، خدای اجدادش آیه‌های زیر را نازل کرد: (مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلا سَائِبَةٍ وَلا وَصِيلَةٍ وَلا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ مائده 103 الله نه بحيره قرار داده است و نه سائبه، و نه وصيله و نه حامي؛ ولي کفرپيشگان بر الله دروغ مي‌بندند، و بيشتر انان درنمي‌يابند) (وَقَالُوا مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ انعام 139 و گفتند: آنچه در شکم اين دام‌هاست، خاص پسران و مردان ما است، و بر زنان ما حرام است؛ اما اگر مرده باشد، مرد و زن در آن شريک‌اند)

    دربارة اين چهار فقره دام‌هاي ويژه در دوران جاهليت، مطالب ديگر نيز آورده‌‌اند(سیرةابن هشام، ج 1، ص 89-90؛ نیز، نکـ: المنمق، ابن حبیب، ص 328-329)


    محمد در باره شرک تازیان به الله اجدادش (که به نظر او از خاندان ابراهیم و اسماییل بوده ا‌ند)، مشگل داشته و در این مورد از هر گونه حمله زبانی‌ (تا موقع‌ای که در مکّه بوده)و آیه نازل کرده و شایعه پراکنی و دروغی رویگردان نبوده. ایشان در این باره گفته:
    رأيت عمرو بن عامر بن لحي الخزاعي يجر قصبه في النار لانه اول من غير دين ابراهيم، فنصب الاوثان، و سيب السائبة، و بحر البحيرة، و وصل الوصيلة، و حمي الحامي ترجمه: عمروبن عامربن لحي خزاعي را ديدم که شکمبه خود را به آتش مي‌کشيد! زيرا، وي نخستين کسي بود که دين ابراهيم (آیین اجداد محمد )را تغيير داد، و بت‌پرستي را رواج داد، و سائبه را سائبه گردانيد، و بحيره با بحيره گردانيد، وصيله را وصيله گردانيد، و حامي را حامي گردانيد (ذیل حدیث را حافظ ابن حجر در فتح‌الباری، ج 6، ص 643 از ابن اسحاق نقل کرده است؛ همچنین ابن الکلبی در کتاب الاصنام، ص 8 و ابن حبیب در کتاب المنمق، ص 328، قسمتی از این عبارات در صحیح بخاری منسوب به پیغمبر گردیده است، و قسمت دیگر آن را حافظ ابن حجربه صحیح مسلم ارجاع داده است که در آنجا به روایت از ابوهریره آمده است. نکر: فتح الباری، ج 8، ص 285)


    گفتني است، قوم عرب، اين احترامات و تشريفاتي را که براي بت‌هايشان قائل مي‌شدند، معتقد بودند که باعث تقرّب آنان به خداي يکتا- «الله»- مي‌شود و آنان را به او مي‌رساند، و اين شفيعان نزد «الله»- شفاعت ايشان را مي‌کنند؛ محمد پیامبر دروغین در این باره جنین آیه نازل کرده: (مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى زمر 3 ابن بت‌ها را نمي‌پرستيم مگر براي آنکه واسطه شوند و ما را به خداي يکتا نزديک گردانند) (وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا يَضُرُّهُمْ وَلا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللَّهِ یونس 18 و پرستش مي‌کنند بجز الله چيزهايي را که نه زياني به آنان توانند رسانيد و نه سودي به آنان توانند رسانيد، و مي‌گويند: اينان شفيعان ما نزد خداي يکتايند ***)در این آیه توجه کنید که طبق گفته تاریخ مردم قبل از اسلام الله را مشناخته و میپرستیدند و نماینده او در خانه کعبه قرار داشته. پس این آیه خدای جدیدی را معرفی‌ نمیکند.

    قريشيان- به عنوان اهل حرم- اهل حل (ديگر مردم) را امر مي‌کردند که وقتي وارد حرم مي‌شوند، براي نخستين بار، کعبه را طواف نکنند مگر در جامة «حمس»؛ و در اجراي اين امر، افراد قبيله قريش مردم را تحت‌نظر و مراقبت مي‌گرفتند؛ مرد جامه‌اش را به مرد مي‌داد تا با آن طواف کند، و زن جامه‌اش را به زن مي‌داد تا طواف کند و ادامه دارد

    جامه را برگرداند. حال، اگر بعضي از حج‌گزاران دستشان به جامه‌اي نمي‌رسيد، مردان برهنه طواف مي‌کردند، و زنان نيز همة جامه‌هايشان را از تن بيرون مي‌کردند و تنها يک نيم تنة توري مي‌پوشيدند، و با آن طواف مي‌کردند، و در حين طواف چنين مي‌سرودند:
    اليوم يبدو بعضه او کله و ما بدا منه فلا احله
    «امروز قسمتي از آن يا تمامي آن هويدا ميگردد، و هر اندازه از آن که هويدا شود، من بر کسي حلال نمي‌کنم
    ادامه دارد

    پاسخحذف
  50. محمد که فقط می‌خواست دین ابراهیمی (یکتا پرستی‌ الله) پدرانش را دوباره زنده کند و شرک به خدایان دیگر را برندازد، و حج هم یکی‌ از احکام بسیار مهم آن دین بود، این احکام را وارد دین اسلام کرد و برای جلب توجه قریش و دیگر تازیان در تائید عامال آنها جنین آیه آورد:
    (يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ اعراف 31. به هنگام رفتن به مسجد آرايش‌هاي خود را با خود داشته باشيد.)
    بر پاية اين بدعت، هرگاه مرد يا زني تن به اجراي حکم مزبور نمي‌داد، و با جامه‌اي که از منطقه حل بر تن داشت طواف مي‌کرد، پس از طواف مي‌بايست آن جامه را از تن بدر کند، و نه خود او و نه هيچکس ديگر نمي‌بايست از آن جامه استفاده کند(سیرةابن‌هشام، ج 1، ص 202، 203؛ صحیح البخاری، ح 1665)


    قريشيان در حال احرام، از در ورودي خانه‌هايشان وارد نمي‌شدند، بلکه از پشت خانه‌‌هايشان نقب مي‌زدند و از آن سوراخي که در پشت خانه تعبيه کرده بودند وارد و خارج مي‌شدند، و اين جفاي مسلم را عملي نيکو تلقي مي‌کردند.
    محمد هم که به خیال خود می‌خواست دین پدران خود را از بدعت‌های بعدی پاک کند، با اوردن آیه‌ای این کار را نهی کرد: (وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ] سوره بقره، آیه 189؛ تفسیر ابن جریر طبری، ذیل آیه شریفه، صحیح البخاری، ح 1803، 4512؛ فتح الباری، ج 3، ص 621-622[ نيکي به آن نيست که از پشت خانه‌هايتان به خانه‌ها درآييد؛ بلکه نيکي اين است که همگان تقوا پيشه کنند؛ و از در خانه‌هايتان به خانه‌ها درآييد؛ و با خدا باشيد تا آنکه رستگار شويد)

    نمیدونم کسانی‌ که خود را مسلمان مینامند، اصلا زحمت کشیده اند تا جند تا از این کتاب‌های تاریخ که خود تازیان نوشته اند را بخوانند یا نه؟

    پاسخحذف
  51. درود بر نوشين جان
    دوست خوبم من شما رو لينك كردم
    پاينده باشي

    پاسخحذف
  52. درود بر شما
    منظورم اين لينك http://www.gerdab.ir بود تعدادي از عكسهاي كساني كه شناسايي شدن رو تو اين سايت گذاشتن.
    پاينده باشي

    پاسخحذف
  53. درود با همه خرد گرایان،

    مسعود از پارسه گرامی‌، خوشحالم که من تصادفی‌ کامنت شما را دیدم. این خبری که میدم کاملا درست است. سایت گرداب برای رژیم کار میکنه و عکس‌هایی‌ هم که منتشر میکن، عکس‌های مردم تظاهر کننده هستند که توسط دوربین‌های خودکار راهنمایی و رانندگی‌ و و همجنین اطلاعاتی‌‌های رژیم از مردم گرفته شده اند. رژیم میخواد با انتشار این عکس‌ها در اینترنت مشخصات این افراد را به دست آورده و به سراغشان برود، یا دست کم زیر نظر‌شان بگیرد. لطفا این خبر را همه در سایت‌هایشان پخش کنن که کسانی‌ که نمیدانند، نا آگاهانه در شناسایی تظاهر کننده‌ها به رژیم جلاد اسلامی کمک نکنن.

    بجه‌های مبتکر ایرانی‌ برنامه‌هایی‌ را نوشته و مجانی‌ در اینترنت گذاشته اند که ایرانیان مخصوصاً ایرانیان خارج از کشور که اینترنت سرعت بالا دارند، با باز کردن این برنامه‌ها سایت گرداب را از کار بیندازند. من میگردم و اخبار این برنامه‌های ضد سایت‌های رژیم را پیدا کرده و اینجا میذارم. طرز کار این برنامه‌ها را هم مفصل شرح خواهم داد.

    بجه ها، مواظب باشید هر عکسی را در اینترنت پخش نکنید. هر سایت‌ای را هم باز نکنید. اطلاعات رژیم سایت‌های زیادی راه انداخته که فقط آدرس ‌ای پی‌ کامپیوتر‌های بازدید کننده‌ها را جمع میکن.

    این اخبار را به همه برسونید. خیلی‌‌ها را از همین راه گرفته اند.

    dl660k

    پاسخحذف
  54. دوست گرامی‌ نوشین جان،

    من کتابی که از آن مطالب کامنتم را در آورده و اینجا نوشتم را در سایت خود اونلاین گذاشتم. میتونید دانلودش کنید. این کتاب توسط سنی‌‌ها در جهت افشای آخوند‌های شیعه و نشان دادن اسلام ناب محمدی نوشته شده. تاریخ عرب قبل از اسلام و دیگر قسمت‌هایی‌ که خودتان صلاح میدانید میتونید استفاده کنید. در این کتاب واژه‌هایی مثل (خداي يکتا، خداوند سبحان، خداوند متعال و خدا) به معنی‌ همان الله هستند. کتاب به صورت دکومنت است و میتونید بدون احتیاج به تایپ دوباره فقط کپی برداری کرده و استفاده کنید.

    فراموش نکنید که این کتاب برای تبلیغ اسلام ناب محمدی نوشته شده. داشتم فکر میکردم که دم این تازیان گرم، با اینکه دشمنان ما بوده و هنوز هستند، ولی‌ به اندازه این آخوند‌ها دروغ نمیگویند. یکی‌ از دلایل افتخارشان به محمد و اسلام هم همین است که محمد و اسلام و الله جزئی از تاریخ و فرهنگ تازیان است. یعنی‌ ایشان به اسلام نه فقط به جشم یک دین، بلکه به جشم فرهنگ عربی‌ نگاه میکن.

    به خاطر همین است که با وجودی که میدانند الله خدای قبل از اسلام بوده، باز آن را ول نمیکنن. یک پیشنهاد داشتم. اگر میخواهید اسلام را بشناسید و آن را افشا کنید، تاریخ اسلام قبل از عرب را خوب بخوانید. تمام جواب‌های ما در آن تاریخ نهفته.

    من کتاب در این مورد دارم، ولی‌ بیشترشان به عربی‌ هستند و مترجم خوب پیدا نمیکنم که آنها را ترجمه کنم. کتاب‌های فارسی‌ خوب هم دارم، ولی‌ وقت نیست که اونلاین بذارم. همجنین تاریخ ابن اثیر، تاریخ ابن خلدون و تاریخ طبری که در سایت من اونلاین هستند، مسائل زیادی را از تاریخ عرب قبل از اسلام و زندگی‌ محمد و حمله خلفای راشدین به کشورمان و قتل و غارت‌هایشان را بدون سانسور آخوند‌های شیعه روشن کرده اند. البته این کتاب‌ها هم توسط سنی‌‌های امروزی در مقابله به آخوند‌های شیعه ترجمه شده اند و بعضی‌ جاها را سانسور کرده و بعضی‌ جاها به طور مثال حمله و تصرف شهر‌هایمان را با عنوان "گشودن فلان شهر" آورده اند که معنیش همان حمله و تصرف به زور شمشیر است. سعی‌ میکنم تمام کتاب‌ها را هر جه زودتر آنلاین کنم.


    در مورد سوال اول شما:

    رژیم آخوند‌ها ۱۰.۰۰۰ تا سایت زده و ۲۰۰۰ هزار طلبه و جند صد بسیجی‌ هم شب و روز مشغول خرافات پراکنی هستند. اینها پول نفت ما را میگیرند تا اسلام را جند سال دیگر در ایران سر پا نگه دارند. اکثر این سایت‌ها هم با وزارت اطلاعات رژیم در ارتباط هستند و آدرس ای پی‌ ‌های باز دید کننده‌ها را جمع آوری کرده و به وزارت اطلاعات میفرستند. از آن گذشته من هم اطلاعات زیادی ندارم، این جیز‌ها را هم میگردم در گوگل پیدا میکنم. اگه وقت شد یک سر به سایت ایشان میزنم. ولی‌ از این جور آدم‌ها در اینترنت تا دلت بخواد هستند.

    اینها کسانی‌ هستند که هر روز ماله به دست گرفته و میخوان کسافات اسلام را بپوشانند. همان آخوند‌های کت و شلواری. امثال اینها مثل آقای بازرگان زیاد هستند. پدران ما از داشتن اینترنت محروم بودند. امروز اکثر ایرانیان اینترنت دارند و میتونن حقایق را جستجو کرده و با خرد خود واقعیت‌ها را از دروغ‌ها تشخیص دهند. مهمترین وظیفه ما ادامه این افشاگری است تا نسل‌های بعدی قدم بعدی را بردارند و اسلام را برای همیشه از ایران محو کنن. در این راه نباید دم به تله رژیم اسلامی بدهیم. با اجازه تون بذارید بگم که به هر کسی‌ اطمینان نکنید و وارد هر سایتی نشوید و خیلی‌ محتاط از اینترنت استفاده کنید. ما نمیتونیم بانوان شجاعی مثل شما را از دست بدهیم.


    در مورد سوال دوم شما:

    من همچین سایت‌ی را نمیشناسم. اگه پیدا گردم، به روی جشم، حتما براتون میفرستم.در مورد دین زرتشت فقط خواستم یک جیز بگم. همه ادیان و ایده الوژی‌ها بلا استثنا افیون انسانها هستند. قسمت بزرگی‌ از دین یهود (مثل بهشت، جهنم، پل صراط در روز قیامت، فرشتگان، دنیای بعد از مرگ و شیطان) از دین زرتشت کپی برداری شده. و از آنجا وارد دین مسیحیت و دین حنفی (که دین اسلام همان دین حنفی است که توسط محمد جهره و نام جدیدی به خود گرفت) شد. البته من به زرتشت فقط به عنوان یک معلم احترام زیادی میذارم.

    با احترام

    پاسخحذف
  55. دوست گرامی‌ نوشین جان،

    کتابی که در پیام پیشین قولش را داده بودم را اونلاین گذاشتم. اسم کتاب است " خورشيد نبوت ".
    با احترام،

    dl660k

    پاسخحذف
  56. درود

    با ((مادر امام زمان)) به روز شدم.

    بدرود. پاینده ایران

    پاسخحذف
  57. گروهی از فعالان حنبش سبر برنامه کوهنوردی برای فردا امده کرده اند در تهران درکه اسان در صفه شیراز بابا کوهی .مشهد بلندی های اب و برق . تبریز کوه عون بن علی . کرمانشاه پارک کوهستان

    رشت شیرین دشت . مسافزین شمال در نمک ابرود

    پاسخحذف
  58. سلام نوشین جان

    خدا همه چیز هست و هیچ چیز نیست و ما در لا زمان افریده شده ایم و تمام کارها بر اساس قوانین هستی انجام می پذیرد.

    شادزی تندرست

    پاسخحذف
  59. مسافر13572033.blogfa .comجمعه, ۱۶ مرداد, ۱۳۸۸

    در سرا پرده هستی انچه پیداست وجود میباشد واین وجود از ان ذره پدید امده که همان انرژی ویا بید بنگ ویا اتفاق ویا خدا ویا...واین موضوع ادامه یافته تا امروز مستمرا رسیده که مجوموعه بودنها در تلاش وتضاد باهم همیشه در گیر تغییرات وفرورفتگیها در هم بوده اند لذا با گذشت سالین متمادی همه فعلون فعالات هستی با رشد مغزها توانسته کلام حسی را با خود همراه کند وسپس به همین صورت ابزارها هستی توانسته در خدمت پرزورترین موجودات باشد که قوی ترین موجودات همین ادم هست که در ظاهر ضعیف ولی با داشتن نهاد تغییر پذیریش یعنی درک وشناخت که با استفاده از ابزاری به نام مغز قویتر شده وسایر موجودات تا حد حس پیش رفته اند ولی تا کنون موجودی یافت نشده که بیشتر از انسان باهوش باشد دراین راستا باز میگردیم به میان همنوعان که در این میان متغیر ترین ادمها با بهره گیری از تمام الات خودشان وبیشتر از مخ شان بر دیگران نفوذ کرده اند وبا سپری شدن دورانها همین ادم برای سروری متوسل به نابود کردن همنوعان خود شده ویا وقتی نتوانسته از توان فیریکی انها را نابود کند به فکر تسخی انها افتاده و خودش را با کمک زبان نرم افزارهای دیگران را به نفع خودش تغیر داده وبرده خود کرده وارتزاق نموده وبرای باقی ماندن از هیچ کوششی دریغ نکرده ودراین مسیهاست که با تکیه بر نادیده اه ومفهومها خودش را متصل به انها کرده ودرای طریق عناوین بسیاری را برای خود گزیده شاه خان ارباب امپراطور فرمانروا حاکم معلم فیلسوف پیامبر امام پیشوا وووبرای نگهبانی ونگهداری این مراتب به وهمیات متوصل گردیه ونام ان را خدایگان ویا خدا واله وبت بزرگ نهاده وبقیه را خودتان میتوانید بهتر از من باز گشائی نمائید

    همیشه دوست دارم مسافر 13572033.blogfa .com

    پاسخحذف
  60. نوشین جان
    من در وبلاگ دیگر شما هم کامنت گذاشتم
    مشکل آن فیلمها رفع شد

    پاسخحذف
  61. با درود بر شما هموطن عزیز
    سعی در انکار خدا نیست که خدا همان اخلاقیات و وجدان من و شماست با خدایی مشکل داریم که به دنبال گوشتی بریده نشده قائم باشک بازی میکند با پیام اورش ،با خدایی مشکل داریم که هوس و عشق پیام اورش را ارجح تر از کارهای دیگر میداند با خدایی که عاشق شدن به زن فرزند را حلالتر از کارهای دیگر میداند ،اما نه برای دیگر بندگان خود با خدایی مشکل داریم که ساخته و پرداخته دینمداران و زورمداران است
    خدا هست اما ان ذات نیکویی است که ما داریم خدایی که نیکو پنداری نیکو کرداری و نیکوگفتاری را سر لوحه انسانیت کرده و نه بیش تر.
    انسانیت هدف دارد و در پی هدف به دنبال حقایق است اما چرا هیچ زمانی حقیقت خدارا نیافته است ؟و اما ما خدایی داریم که نه دردین میگنجد و نه در مقام و زور اوری خدایی داریم مهربان که جز خوب بودن در برابردیگری حرفی برایمان ندارد
    جاوید ایران زمین

    پاسخحذف
  62. با درود
    به طور کلی دینمداران جزو تیم ایده آلیستها قرار می گیرند ولی با توجه به سابقه ی خونبار دین در این مرز و بوم هر ایده آلیست ( معتقد به وجود خدا ) سریعا به طرفداری از دین محکوم می شود !
    تصر وجود خدا در تاریخ ادیان از ادیان آریایی ( مانی - میترا - زرتشت ) به ادیان سامی ( یهود - مسیح - اسلام ) سیر نزولی دارد چون هر چند ادیان اخیر جدیدتر بودند ولی زاده ی تمدنی عقب تر هستند .
    نکته ی انحراف در تمام تعاریف از خدا اینجاست که در تمام توصیفات خدا از صافی آدم گونه عبور داده می شود حال از صفات عینی مثل داشتن اعضا گرفته تا صفاتی به ظاهر متعالی چون عادل - مهربان و ....غافل از اینکه هر تعریف یک محدودیت است و دوم اینکه خدا در حیطه ی تاریک است و تا ابد در ابهام ( نا شناخته ی ابدی ) و به همین دلیل بحث در مورد هست و نهست بودن خدا بحثی منطبق بر منطق و بحث در چه هست بودن خذا بر پایه ی اوهام است و بس .

    پاسخحذف
  63. درود
    البته من هم در گذشته فكر ميكردم پاسخ نميدانم در مورد وجود خدا عقلاني تره ولي بعدها به اين نتيجه رسيدم كه خدايي در كار نيست
    در مورد تبادل لينك هم حتما...
    شما لينك وبلاگ منو با نام خود وبلاگ ثبت كنيد بعد به من بگيد با چه اسمي لينكتون ثبت بشه
    پيروز باشيد

    پاسخحذف
  64. گرداب را از کار بندازیم


    سایت گرداب وابسته به سپاه، در حال انتشار عکسهای مردم به عنوان خرابکار و اغتشاشگر است. یکی از راههای آسان مبارزه با این سایت، معرفی آن به عنوان سایت مخرب به مایکروسافت و گوگل است. جزئیات این طرح را در زیر بخوانید:


    به منظور معرفی سایت گرداب به Microsoft، به لینک زیر رفته و این سایت را ضد حریم شخصی و غیر قابل اعتماد معرفی کنید:


    https://phishingfil ter.microsoft. com/feedback. aspx?result= none&URL=http://gerdab. ir


    قسمت "I think this is a phishing website" ، را تایید کنید.


    در جعبه پایینیش نوشته‌ای رو که در شکل می‌بینید تایپ کنید. ودر پایان submit کنید.


    به منظور معرفی سایت گرداب به Google، به لینک زیر رفته:


    http://www.google. com/safebrowsing /report_badware/
    در قسمت URL آدرس سایت گرداب را وارد نمایید:


    http://gerdab.ir

    در جعبه پایینیش نوشته‌ای رو که در شکل می‌بینید تایپ کنید.

    ودر پایان کلید Submit Report را کلیک کنید.



    برای موثر بودن این کار، لازمه تا تعداد زیادی این گزارش رو انجام بدن.

    پاسخحذف
  65. درود,

    بیایید در مقابل سایتی که برای محاکمه موسوی امضا جمع می کند کاری کنیم +راهکار


    گرچه اینها هیچ کارشون اعتبار نداره


    Posted: 07 Aug 2009 08:15 AM PDT


    دوستان عزیز کودتا گران سایتی را طراحی کرده اند



    (آدرس سایت :

    http://www.mojeghan oon.com)


    برای محاکمه میرحسین موسوی عزیز. این سایت با جمع کردن امضا ( بهمراه شماره ملی ) قصد محاکمه میرحسین موسوی را دارد. این بیشرفا در متن شکوائیه نوشته اند "آقاي مير حسين موسوي خامنه باعث تشويق افراد به اردو كشي خياباني و نتيجتا آشوب شورش ، تخريب اموال عمومي و خصوصي ، مجروح كردن و كشتن هموطنان بي گناه ،‌بر هم زدن امنيت عمومي خصوصا مزاحمت هاي دير هنگام شبانه ، افترا و توهين و هتك حرمت اشخاص حقيقي و حقوقي و مسئولين ،‌اخلال در نظم ، آسايش و عمومي ، ايراد خدشه بر حيثيت نظام در سطح بين الملل ، ممانعت از كسب و كار مغازه داران خيابان ها به جهت ايجاد رعب، خوف وحشت و اصرار بر استمرار آن ، آتش افروزي ، اتلاف اموال عمومي و خصوصي شده اند " قضیه همون امام علی و قاتل عمار شده واقعا. ما با اینا باید چکار کنیم ؟

    آیا راهی جز بوت کردن این آدرس وجود دارد لطفا نظرات خود را بدهید راهکار:در سایتهای مثل

    www.pagereboot. com www.webrefreshing. com

    آدرس

    www.mojeghanoon. com

    را وارد کنید و زمان را تا می توانید کوتاه کنید

    پاسخحذف
  66. درود,

    اگر یه ایمیل با این آی دی براتون اومد

    SIMON25@HOTMAIL. CO.UK

    به هیچ وجه بازش نکنید و سریع پاکش کنید. یه هکر حرفه ایه که نه تنها همه ی زندگی شما رو به باد خواهد داد؛ بلکه همین بلا رو سر همه ی دوستانی که تو لیست کنتاکتاتون هستن هم میاره. حتما و سریع به همه خبر بدین

    پاسخحذف
  67. درود بر شما

    بعضي وقتها با خودم ميگم اگه خدايي نبود شايد انسانها راحتتر و در صلح بيشتري زندگي مي كردند تا اينكه عده اي به نام خدا (و البته بنا به سليقه شخصي و منافع شخصي يا گروهي) به انسانها انگ كفر و بي ديني و محاربه و عناد و هزار جور انگ ديگه بزنند...
    مصيبت آنجاست كه عده اي بخواهند به نام يك خدا حكومت كنند كه نمونه اعلاي ان را در اين نكبت اسلامي مي بينيم
    سپاس از شما

    پاسخحذف
  68. درود
    لینک شما هم ثبت شد
    پیروز باشید

    پاسخحذف
  69. درود

    ((به یاد رضا فاضلی)) با توضیحی درباره ((بهرام مشیری)) به روز شد.

    بدرود. پاینده ایران

    پاسخحذف
  70. خدا من هستم . تو هستي . مجموعه انسانها و هستي و آنچه وجود داره تشكيل خدارو مي ده . درك چنين موضوعي هميشه براي بشر سخت بوده واسه همين در بعضي اديان هر چيزي كه واسش تعريف منطقي نداشتن به خدا نسبت مي دادن و در بعضي ديگر چيزي رو به مردم گفتن كه دوست داشتن بشنون و مي تونستن بفهمن . مثل همون خداي نشسته بر تخت و ملائك دور و برش .

    پاسخحذف
  71. درود دوست عزیز
    آدرستون رو تغییر دادم و در وبلاگ نوشته ها هم لینکتون ثبت شد
    پیروز باشی

    پاسخحذف
  72. سلام نمی کنم که خداحافظی در کار باشد

    به روزم
    با احترام
    ...

    پاسخحذف
  73. نوشین سلام و عرض ادب
    وقت شما بخیر کوروش هستم از بلاگ خانه ی رایمند
    می دونی در این رابطه نویسنده پر توان اریک فون دانیکن در اثر معروف خودش ارابه ی خدایان چه می گوید به بخشی از این اظهار نظر توجه فرمایید :
    آیا خدا فضا نورد بود؟
    کتاب مقدس مملو از رازاها و تضادهاست. مثلا کتاب پیدایش، با آفرینش زمین که بسیار منطبق با علم زمین شناسی است ،آغاز می شود .اما گوینده از کجا می دانسته که مواد معدنی قبل از گیاهان و گیاهان قبل از جانوران پدید آمده؟
    چرا خداوند به زبان جمع صحبت می کند ؟
    چرا خداوند به زبان جمع صحبت می کند ،چرابه جای بسازم ، بسازیم را به کار می برد ، وچرا او می گوید ما و نه من ؟ زیرا به نظر می رسد که یک نفر مانند خدای یگانه باید به جای فعلهای جمع ، ازفعلهای مفرد استفاده کند .
    پسران خدا ؟
    در این زمان که تعداد انسانها روی زمین زیاد می شد . پسران خدا مجذوب دختران زیبا روی انسانها شدند و هر کدام را که پسندیدند برای خود به زنی گرفتند (پیدایش ، فصل شش ، آیات یک و دو ). حال چه کسی می تواند بگوید که چرا پسران خدا ، دختران انسانها را به زنی می گرفتند ؟ بنی اسراییل تنها یک خدای بزرگ داشت پس پسران خدا از کجا آمدند؟
    پس از آن پسران خداودختران انسانها باهم وصلت نمودند ، که مردانی غول آسا از آنان به وجود آمدند.
    مردانی که در تمامی افسانه های شرق و غرب که اغلب صفحه های کتابهای قدیمی مملو از داستا نهای آنهاست.
    پس مسلما آنها وجود داشته اند حال این مردان غول آسا چه موجوداتی بوده اند آیا آنان همان اجداد ما که این آثار بزرگ و معبد های عظیم را به وجود آوردند و شاید فضا نوردانی بودند که از ستارگان دیگر آمدند و معلومات علمی بسیاری از معلومات علمی ما داشته اند؟
    اما نظر شخصی خود بنده :

    اما شاید بتوان گفت که آقای اریک فون دانیکن گویا از نام خداوند پس از تحقیقات و پژوهشهایی که درچندین اثر معروف خود مانند ارابه ی خدایان ، طلای خدایان ، چشمان ابوالهول ، روز مرگ خدایان ، تاریخ تکرار می شود ، سفر به آینده ، معجزه ی خدایان و چندین اثر دیگر با نشانه هایی که می دهد از نام خداوند به تعبیر خدایان فضانوردی که در ستاره یا سیاره ای دیگر زندگی می کنند که ما را بصورت موجوداتی آزمایشی یا به عبارت دیگر موشهای آزمایشگاهی ، در لابراتواری به نام کره ی زمین هر لحظه و با اراده ی خود که بخواهند به ما جان میدهند و زندگی را از ما باز پس می گیرند ، روبرو می شویم . تعابیری که حتی کتاب عهد عتیق ، یا همان کتاب مقدس را به نقد میگیرد بطوری که مثلا، اساس تولد زمین در هفت روز را که چگونه نباتات ، موجودات زنده ، و ریز شکل گرفتن کره ی زمین را به چالش میگیرد که با نمونه مثالهایی مانند بوجود آمدن اهرام ثلاثه ی مصر باستان در زمان برده داری و حکم رانی فراعنه ی مصر،اهرام ثلاثه ای توسط بشر بوجود می آید که با آن طرز تفکر و نوع زندگی سیاسی و اجتماعی زمان خویش هیچ گونه تطبیقی ندارد ، بطور مثال قرار گرفتن اهرام ثلاثه در نقطه ای از کره ی زمین که آبهاوخشکیهای این کره را ازهم جدا میکند بصورت معمایی حل نشده برای بشر آینده باقی میگذارد حال اگرفرض کنیم اهرام ثلاثه با همین موقعیت در همین هزاره ی سوم میلادی اگر قرار بود احداث گردد برای تشخیص موقعیت احداث این اهرام ثلاثه ی جدیدبین آبها و خشکی های زمین صد درصد اولین نیاز، عکس برداری ماهواره ای می بود . حال آیا وجود مجسمه ، ابوالهولهای نیمه حیوان و نیمه انسان نشانی از علم شبیه سازی و قدرت مهندسی ژنتیک ، انسانی مصر باستان میباشد که با تکنولوژی معمایی خود به ساختن اهرام ثلاثه و با علم پزشکی جهت کشف مسکنی برای بیهوشی انسان جهت جراحی مغز وبه علم مومیایی کردن انسان و حیوان و هزاران معمای دیگر دو گونه برداشت را برای انسانهای هزاره ی سوم میلادی به جای می گذارد . ارمغانی که انسان را با دنیایی پر از معما و اما و اگر یا به تعبیری دیگر ( حقیقت یا تحمیل حقیقت ) روبرو میسازد.

    پاسخحذف
  74. درود بر نوشین عزیز

    منتظرت هستم.

    پاسخحذف
  75. جالب ترین مطلب مطلب خودت بود که گفت اشاره جالب به تفکر کردی دقیقا این همان حقیقتی ایست که بی خدایان و با خدایان جاهل ازآن بی خبر ند .
    تفکرات و اغتفادات ما. این عامل موثر است.
    خدای ما نه ایمان به خدا بلکه خود ایمان است
    ایمان ، من ، امن ، آمین ، از نظر کللامی نزدیک هستند.
    چون آن جه به آن ایمان داری . و یا مجبوری به آن ایمان داشته باشی روزی اتفاق می افتد.
    و کاش بدانیم که آن چه به آن ایمان داریم همان خدای ماست و چه ضرری می کنند آنان که خدایان کوچک تری از خدای یگانه انتخاب می کنند

    پاسخحذف
  76. مرگ برضد ولایت فقیه.مرگ برمنافق.نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی

    پاسخحذف

یک مسلمان ایرانی تنها از این جهت مسلمان است که پدرش مسلمان بوده است و پدر او نیز بهمین دلیل مسلمان بوده که پدری مسلمان داشته است و پایان این خط زنجیر به زرتشتی فلک زده ای می رسد که با شمشیر عرب لااله الاالله گفته بود!!
بی آنکه حتی معنی آنرا دانسته باشد.
شجاع الدین شفا - تولدی دیگر