نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران
بیداری پایگاه درفش کاویانی در راه مبارزه با خرافات و ننگ و جنایات 1400 ساله دین و 400 ساله مذهب و 31 ساله حکومت ننگین و خودکامه و پر ازفساد و جنایت آخوندی - یک مسلمان ایرانی تنها از این جهت مسلمان است که پدرش مسلمان بوده است و پدر او نیز بهمین دلیل مسلمان بوده که پدری مسلمان داشته است و پایان این خط زنجیر به زرتشتی فلک زده ای می رسد که با شمشیر عرب لا اله الله گفته بود !! بی آنکه حتی معنی آنرا دانسته باشد!! شجاع الدین شفا - تولدی دیگر -
خدایا ایران را از دروغ و دشمن و خشکسالی حفظ کن - دعای داریوش بزرگ برای ایرانیان همه زمانها

.

هیچکس حقایق مذهبی را بخوبی آنهائی که توش خردگرائی را از دست داده اند نمی فهمند - ولتر

۱۳۹۱ اردیبهشت ۶, چهارشنبه

به مناسبت شهادت فاطمه / آیا آتش زدن منزل یا در منزل فاطمه ، سقط جنین ، شهادت فاطمه زهرا به خاطر این هجوم درست بوده؟

به مناسبت شهادت فاطمه /  آیا آتش زدن منزل یا در منزل فاطمه ،  سقط جنین ، شهادت فاطمه زهرا به خاطر این هجوم درست است؟؟!!:

هجوم به خانه فاطمه و شکستن در ورودی آن طبق گفته شیعیان و آخوندها و آیات مربوطه در قران :
 به مناسبت شهادت فاطمه  موضوعی را که هرگز جوابی نیافت از نسک:
"سرخاب و سفید آب" ـ اثر علی حسین امیری ـ برای خوانندگان که امیدوارم محکی باشد برای عاقلان!
-------
* یکی از دلایل دشمنی شیعیان با عمر بن خطاب، خلیفه دوم، بخاطر یک سری از روایات است، و طبق آن شیعیان معتقدند که عمر و اطرافیان او به خانه ای که فاطمه در آن بوده، هجوم برده اند و درب منزل را سوزانده اند و باعث شهادت فاطمه زهرا و حتی جنین داخل شکمش شده اند که نامش محسن بوده است.
سوال: لطفاً صحت این روایت را ثابت کنید و فراموش نکنید منظور ما تنها و تنها اثبات موارد زیر بطور کامل است نه چیزی دیگر که بصورت مبهم و گوشه و کنایه باشد:

      - آتش زدن منزل یا درب منزل.
    - سقط جنین.
          -  شهادت فاطمه زهرا بخاطر این هجوم.
حتی روایاتی که در کتب اهل سنت پیرامون این مسئله موجود است و علمای شیعه نیز دائم به آنها اشاره دارند تنها تهدید به سوزاندن منزل را بیان می کنند نه اینکه اینکار عملی شده باشد و همچنین سقط جنین و شهادت فاطمه نیز در آنها نیست.
در ضمن لطف کرده و به کتبی چون سلیم بن قیس هلالی اشاره نکنید، چون در چند قرن بعد ظهور یافته (قرن چهارم) و علمایی چون شیخ مفید آنرا رد کرده اند.

اثبات در نداشتن خانهُ فاطمه ُ زهرا:
چه کسی در خانه فاطمه را آتش زد؟
سئوالي در خصوص اينكه اتاقك حضرت فاطمه (سلام الله عليها) دربي نداشته و شهادت ايشان افسانه اي بيش نيست:
- در آيه اي از قرآن خطاب به اعراب آمده كه پشت اتاقهاي پيامبر، صدايتان را بلند نكنيد. علت مشخص است چون دري وجود نداشته كه آنها به در بزنند صدايشان را بلند كرده و به خاطر كوچك بودن اتاقها موجب آزار و اذيت ديگران را فراهم مي‌آوردند.
- در آيه 53 سوره احزاب آمده كه  «اي كساني كه ايمان آورده ايد، داخل خانه های پیامبر نشويد مگر اينكه به شما اجازه داده شود». (و اين آيه به خوبي نشان مي دهد كه اتاقهاي (سورة حجرات: حجره = اتاق) نبي اكرم درب نداشته و به جاي درب، پارچه آويزان مي كرده اند.

- در خانه:
 طبق تحقيق اينجانب اصلاً در آن زمان اتاقهاي همسران پيامبرص دربي نداشته و اتاقکهاي زنان و حضرت فاطمه كه داخل مسجد بوده اند درب نداشته است، و به جاي درب از پرده استفاده مي كرده اند. به اين علت كه وجود خود مسجد، حايل و حفاظ بوده است. ولي در جاهاي ديگر مثل منازل يهوديان در خيبر يا اشخاص ثروتمند درب بوده است .
و اما دلايل ديگر:
- اگر شما حتي هم اينك به محلات قديمي شهر يا به روستاها برويد و درهاي چوبي را كه همين 50 يا 80 سال قبل ساخته شده است ببينيد متوجه مي شويد كه چقدر شرايط مكانيكي و اصولي اين درها مسخره و معيوب است. (قفل، لولاها و...) حتي برخي مناطق فقير به جاي در، پارچه آويزان كرده اند! اكنون چگونه ممكن است 1400 سال قبل در محيطي كه نه نجار داشته و نه درختي به جز درخت خرما، دري چنان محكم بر اتاقك محقر و فقيرانه اي نصب شده باشد كه فقط با آتش زدن مي‌شده آنرا از جا كند؟ و آيا كسي مي‌تواند پشت دري كه در حال سوختن و دود كرده است بايستد؟ و آيا مردي داخل آن اتاق نبوده (دقت كنيد كه خانه اي در كار نبوده و فاطمه و ساير زنان داراي حجره هايي كوچك يا همان اتاقك بوده اند) كه حضرت فاطمه را از چنين شرايطي دور كند؟ (البته حتي در كتب اهل سنت چند حديث معدود است كه به وجود درب براي اتاق پيامبر اشاره دارند ولي دلايل نبودن درب بسيار بيشتر مي‌باشند. البته حتي اين احاديث نيز مربوط به اتاق عايشه است و نه اتاق حضرت فاطمه).

- دكتر ابوالقاسم پاينده (از نویسندگان شيعه) در مقدمه نهج الفصاحه نوشته:
 اتاق زنان پيامبر ص از شدت فقر درب نداشته و جلوي آن پارچه آويزان مي كرده اند (همچنين رجوع كنيد به داستانهايي كه مي‌گويد:
پيامبر از سفر برگشت و ديد فاطمه پارچه اي رنگي جلوي اتاقش گرفته و... يا آياتي كه مي‌فرمايد از وراء حجاب يا پرده با زنان پيامبر سخن بگوييد (احزاب/53)
دقت كنيد كه تمامي اين آيات در مورد اتاق پيامبر و همسران پيامبر مي‌باشند كه مورد نظر ما است نه جاهاي ديگر كه ممكن است درب بوده باشد.

- مرتضي مطهري در كتاب مساله حجاب مي نويسد:
 از نظر اسلام، هيچكس حق ندارد بدون اطلاع و اجازه قبلي به خانه ديگري داخل شود. در بين اعراب، در محيطي كه قرآن نازل شده است معمول نبوده كه كسي براي ورود در منزل ديگران اذن بخواهد. در خانه ها باز بوده همانطوري كه الان در دهات ديده مي شود.... اولين كسي كه دستور داد براي خانه هاي مكه مصراعين يعني دو لنگه در قرار دهند معاويه بود و هم او دستور داد كه درها را ببندند. (خلافت معاويه هم كه متعلق به 30 سال پس از اين وقايع است!).

در آيه 27 سوره نور آمده:
 «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در خانه‏هايى غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد».

 و مسلماً اگر خانه ها در داشت خداوند مي فرمود اي كساني كه ايمان آورده ايد در خانه هايتان را ببنديد.
 (البته به احتمال فراوان، خانه هاي برخي از افراد يهودي متمول و برخي از مسلمانان پولدار، درب چوبي داشته است)

مطهري در كتاب مساله حجاب ص 170 در تفسير آيه 53 سوره احزاب چنين مي نويسد: عربهاي مسلمان بي‌پروا وارد اتاقهاي پيامبر مي شدند. زنهاي پيامبر هم در خانه بودند. آيه نازل شد كه اولاً سرزده و بدون اجازه وارد خانه پيغمبر نشويد و ثانياً وقتي مي‌خواهيد چيزي از زنان پيامبر بگيريد از پشت پرده بخواهيد بدون اينكه داخل اتاق شويد.

- در تاريخ طبري آمده:
و چنان شد كه دريا كشتي اي را كه از آن يكي از بازرگانان رومي بود به جده انداخت كه درهم شكست و چوب آنرا بگرفتند و براي سقف كعبه آماده كردند و يك مرد قبطي در مكه بود كه نجاري مي دانست و مقدمه كار فراهم آمد ص 838 ، يعني در آن روزگار: كساني مانند يهوديان و اشراف قريش و كلاً كساني كه وضعيت مالي خوبي داشته اند و داخل خانه نيز لوازم قيمتي، خانه آنها در چوبي داشته ولي اكثر خانه ها بدون درب بوده است. حتي براي ساختن سقف كعبه چوب وجود نداشته است، و نجار هم قبطي بوده و عربها، نجار هم نداشته اند.

- بعلت نبودن درختي به جز نخل ، جلوي اكثر درها پارچه آويزان مي‌كرده‌اند و اصولاً اتاقك حضرت فاطمه كه داخل مسجد بوده نيازي به درب نداشته است! و اصلاً دختر پيامبرص زاهدانه مي زيسته و نيازي به گذاشتن درب و صرف هزينه اضافي نبوده است، و فراموش نكنيد بودن درب در آن زمان براي افراد ثروتمند بوده نه براي اتاقك كوچك حضرت فاطمه (همچنين مراجعه كنيد به آن داستاني كه حضرت فاطمه پارچه رنگين آويزان كرده بودند و پيامبر از مشاهده آن ناراحت شدند و داستاني كه رييس آن قبيله بدون اجازه وارد اتاق پيامبر و عايشه مي شود و آياتي كه مي گويد پيامبر را از پشت حجرات - اتاقكها - بلند صدا نزنيد و با اجازه وارد شويد و...).

- آتش زدن درب خانه دختر پيامبر و شهادت ايشان و سقط جنين داخل رحم و... موضوعي بسيار مهم است كه بايد همه متوجه آن شده و داستانها و شعرها پيرامون آن بسازند (در همان زمان نه در زمانهاي بعدي) چگونه در هيچ سند تاريخي حتي اشاره مردم مدينه به اين موضوع وجود ندارد.

كتاب سليم ابن قيس كه براي اولين بار به اين افسانه اشاره مي كند در اوايل قرن چهارم هجري سر و كله‌اش پيدا مي شود و علماي بسياري مانند ابن غضايري، لويي ماسينيون و شيخ مفيد معتقدند در اين كتاب خلط و تدليس صورت گرفته و اين كتاب جعلي است.
- آيات قرآن: برخي از اعراب مي آمدند و پيامبر را از پشت خانه بلند صدا مي‌کردند و با سر و صدا موجب آزار ديگران مي شده اند. در آيه‌اي ديگر مي‌فرمايد بدون اجازه وارد اتاق نشويد و يا ماجراي آن رييس قبيله‌اي كه بدون اجازه در حضور نبي اكرم، وارد اتاق عايشه مي‌شود و... همه اينها بيانگر آن است كه اتاقها درب نداشته است.

- خود پيامبرص که هنگام ورود مي گفته اند:
 «السلام عليک يا أهل بيت النبوة و...» زيرا دربي وجود نداشته كه بخواهند با كوبيدن بر آن درب، اعلام ورود كنند! و به جاي آن، اين سخن را مي گفته اند.

تنها آيه اي كه به درب و كليد اشاره دارد آيه 61 از سوره نور مي باشد:
1-    همانطور كه قبلاً نيز گفتيم، بحث ما فقط پيرامون اتاق حضرت فاطمه و اتاقهاي همسران پيامبرص است نه جايي ديگر، و اين آيه به طور عام براي كل مسلمين آمده تا بدانند در صورت داشتن كليد حق ورود دارند مثل منازل يهوديان در جنگهاي با يهوديان و جنگ خيبر و... و يا حتي پس از فتح ايران و روم و مصر كه در آن كشورها به طور حتم درب بوده است، و آياتي كه ما براي عدم وجود درب آورديم مربوط به خانه پيامبر و همسران او است.

2-    از ابتداي آيه تا انتها 9 مرتبه از كلمه بيت و بيوت استفاده شده ولي در موردي كه كلمه كليد آمده (مفاتحه) به جاي بيوت كلمه ملكتم آمده و ملكتم را مي توان به چيزي كه مالك آن هستي معني كرد همچون صندوقچه.

3-    شما براي جايي درب به همراه كليد مي گذاريد (آن هم در 1400 پيش) كه شيء يا چيزي قيمتي در آن باشد نه اتاقك حضرت فاطمه و همسران پيامبر ص كه به طور حتم از جواهرات و چيزهاي قيمتي خالي بوده و زندگي زاهدانه اي داشته اند. حضرت علی در خطبه160 نهج البلاغه در مورد راه و رسم زندگی پیامبرص فرموده: بر روی زمين می نشست و و غذا می خورد و چون برده ساده می نشست و با دست خود کفش خود را وصله می زد و جامه خود را می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و ديگری را بر پشت سر خويش سوار می کرد پرده ای بر در خانه او آويخته بود که نقش و تصويرها در آن بود به يکی از همسرانش فرمود: اين پرده را از جلوی چشمانم دور کن که هرگاه نگاهم بدان می افتد به ياد دنيا و زينتهای آن مي افتم.
ما مي پرسيم:

 مگر چه چيز درون اتاق حضرت فاطمه بوده كه بخواهد براي آن درب بگذارد، چون گذاشتن درب چوبي در آن زمان هزينه ساز و مشكل بوده و هزينه آن درب چوبي از مجموع اشياء اتاق حضرت فاطمه بيشتر مي شده است، و مثل اين مي ماند كه هم اكنون شما براي خريد خانه پولي نداشته باشيد ولي بخواهيد برويد و يك بنز آخرين مدل را خريداري كنيد، آيا اين امر معقول و منطقي است؟
بن مایه:
( برگرفته از کتاب سرخاب و سفید آب ، نوشته علی حسین امیری)
----------------
باید بگویم که این مطلب در سایت سی نیوز هم منتشر شده بوده:
چهارشنبه تیر شید / 6 اردیبهشت / 2571 شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

یک مسلمان ایرانی تنها از این جهت مسلمان است که پدرش مسلمان بوده است و پدر او نیز بهمین دلیل مسلمان بوده که پدری مسلمان داشته است و پایان این خط زنجیر به زرتشتی فلک زده ای می رسد که با شمشیر عرب لااله الاالله گفته بود!!
بی آنکه حتی معنی آنرا دانسته باشد.
شجاع الدین شفا - تولدی دیگر